ترجمه تفسیر المیزان جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
مصالحى است كه حيات مقرون به سعادت آدمى را تامين مىكند. و يكى ديگر آيه" قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ" «1» است كه از آن به خوبى بر مىآيد عملى كه فى نفسه و با قطع نظر از امر و نهى خدا فحشاء و زشت است خداوند به انجام آن امر نمىكند، نه آنكه اشاعره مىگفتهاند كه: اگر خدا امر به چيزى كند ما مىفهميم كه آن عمل فحشاء و زشت نيست.و نيز از آن جمله، آيه" لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ" «2» و همچنين آيات بسيار ديگرى است كه احكام مجعول را به مصالحى كه در آنها موجود است تعليل مىكند، مانند آيات راجع به نماز، روزه، صدقات، جهاد و غير آنها كه چون حاجتى به نقل آن نيست از نقلش خوددارى نموده مىگذريم.بحث روايتى [(رواياتى در مورد شيطان و تمرد او از سجده بر آدم و وساوس و تصرفات او ...)]در تفسير عياشى از داود بن فرقد از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود:ملائكه قبل از داستان آدم ابليس را از جنس خود مىپنداشتند، و ليكن خداى تعالى او را مىشناخت و با تحريك حميت و عصبيت او آنچه را كه در نفس او پنهان بود آشكار ساخت، و در نتيجه صراحتا گفت:" خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ" «3» و در الدر المنثور است كه ابو نعيم در كتاب حليه و ديلمى از جعفر بن محمد از پدرش و او از جدش از رسول خدا (ص) نقل كردهاند كه فرمود: اولين كسى كه دين را به رأى خود قياس كرد ابليس بود. خداى تعالى فرمود تا بر آدم سجده كند، او در جواب گفت:" من از او بهترم مرا از آتش و او را از گل آفريدى". امام جعفر بن محمد (ع) پس از نقل اين روايت اضافه كرد كه: هر كس امر دين را به رأى خود قياس كند خداوند او را در قيامت با ابليس قرين مىسازد، براى اينكه در دنيا همان كارى را كرده كه ابليس كرد. «4»و در كافى به سند خود از عيسى بن عبد اللَّه قرشى نقل مىكند كه گفت: روزى