ترجمه تفسیر المیزان جلد 8
لطفا منتظر باشید ...
چنگ، ساز، طبل، نى و سرنا است، مردم در مجلس شراب حاضر مىشوند و شراب هم مىخورند ولى آن طور كه بايد لذت نمىبرند، من اين زنگ را در بين آنان به حركت در مىآورم، به محض اينكه صدايش بگوششان خورد شرم از آنان زايل گشته يكى به رقص در مىآيد و يكى چغانه مىزند و يكى جامه مىدرد.پرسيد چه چيز بيشتر خشنودى تو را فراهم مىكند؟ گفت زنان بهترين تله و دام من هستند، وقتى ببينم پارسايان زياد مرا لعنت مىكنند دست بدامن زنان مىشوم و از راه غريزه جنسى كارشان را ساخته به همين وسيله خاطر خود را آسوده مىسازم. پرسيد اين كلاهخود چيست كه بر سر نهادهاى؟ گفت با اين كلاه، خود را از شر نفرين مؤمنين حفظ مىكنم. پرسيد اين آهن چيست كه در كلاهخود تو مىبينم؟ گفت با اين دلهاى صالحين را زير و رو مىكنم.در اينجا يحيى به ياد خود افتاد و پرسيد آيا تا كنون هيچ به من دست يافتهاى؟ گفت نه و ليكن در تو خصلتى است كه من آن را دوست دارم، پرسيد آن كدام است؟ گفت تو مرد پرخورى هستى و وقتى كه افطار مىكنى سنگين مىشوى، و همين سنگينى تو را مقدارى از نماز و شبزندهدارى باز مىدارد، و من به همين خوشحال مىشوم. يحيى گفت حال كه چنين است من هم با خدا عهد مىبندم تا چندى كه زندهام هيچ وقت خود را از طعام سير نكنم.ابليس گفت: من نيز با خدا عهد مىبندم تا چندى كه زندهام نسبت به احدى خيرخواهى نكنم.اين بگفت و از نزد يحيى بيرون رفت، و ديگر به سراغ او نيامد. «1»مؤلف: اين حديث از طرق اهل سنت بطور مبسوطترى روايت شده است. «2» و در روايات ديگرى مجالس و گفتگوها و محاورات ديگرى براى ابليس نقل شده كه با آدم و نوح، موسى، عيسى و رسول خدا (ع) داشته است. «3» روايات بسيار زياد ديگرى از طريق شيعه و سنى نيز هست كه انواع نيرنگها و خدعههاى او را در انواع گناهان بيان مىكند. «4»همه اين روايات شاهد بر اين است كه تسويلات شيطان از قبيل تشكلاتى است كه موجودات مثالى دارند، همانطورى كه حوادث اين عالم در عالم رؤيا به شكل مناسب خود مجسم مىشود شيطان نيز در هر گناهى به شكلى در مىآيد كه مناسب با نوع آن گناه است.