داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام صادق : آيا در اين آيه ستاره هاى آسمان مى بينى ؟

نسانه كلبى : نه ، اكنون سؤ ال ديگرم اين است : اگر مردى به زنش بگويد:

(تو سه بار طلاق داده شده اى )

حكمش چيست ؟

امام صادق : چنين طلاقى به كتاب خدا و سنت پيامبرش باز مى گردد (يعنى يك طلاق محسوب مى شود).

وانگهى ؛ هيچ طلاقى درست نيست ، مگر اينكه : زن را كه در حال پاكى (از حيض ) كه با او در مدت پاكى آميزش
نشده ، طلاق دهند، و دو شاهد عادل ، هنگام طلاق حاضر باشد (وصيغه طلاق را بشنود).

كلبى گويد: با خود گفتم : اين يك مساءله (كه جواب درست داد).

سپس پرسيدم : در وضو، مسح بر روى كفشها چه صورت دارد؟

امام صادق (ع ) لبخندى زد و فرمود:

(وقتى كه قيامت بر پا مى شود، خداوند هر چيزى را به اصلش باز مى
گرداند، و پوست (روى كفش ) را به گوسفندان باز مى گرداند، از اين رو به عقيده تو كسانى كه در وضو روى
كفش ‍ خود مسح مى كنند، وضوى آنها به كجا مى رود؟)

(بنابراين آنانكه كه روى كفش مسح مى كنند، در
قيامت پاداشى ندارند، پس وضوى آنان درست نيست )

در اين هنگام با خود گفتم : اين دومين مساءله (كه جوابش درست است ).

امام صادق (ع ): به من رو كرد و فرمود: (بپرس !)

گفتم : به من بگو خوردن گوشت ماهى بدون پولك ، چه حكم دارد؟

امام صادق : همانا خداوند جمعى از يهود را، مسخ فرمود، آنها را كه در راه دريا مسخ كرد و به صورت ماهى
بى پولك و مارماهى و غير از اينها، مسخ نمود، و آنها را كه در خشكى مسخ كرد، به صورت ميمون و خوك و
حيوانى مانند گربه (ولى كوچكتر از آن ) و خزنده اى مانند سوسمار و... مسخ نمود.

كلبى مى گويد: با خود گفتم : اين مساءله سوم (كه درست جواب داد كه خوردن چنين ماهى حرام است )، سپس آن
حضرت به من رو كرد و فرمود:

(بپرس و برخيز).

گفتم : درباره نبيذ (شراب خرما) چه مى فرمائى ؟

امام صادق : حلال است .

گفتم : ما در ميان آن ، ته نشين (زيتون ) و غير آن مى ريزيم ، و مى آشاميم ، چه حكم دارد؟

امام صادق : آه ! اينكه شراب بدبو است .

گفتم : توضيح بدهيد، شما كدام نبيذ را مى فرمائى (كه حلال است ؟).

امام صادق : مردم مدينه ، در مورد تغيير آب و دگرگونى و ناراحتى مزاج خود به پيامبر(ص ) شكايت نمودند،
پيامبر(ص )به آنها دستو داد: نبيذ (شراب خرما) بسازند (سپس امام صادق (ع ) اين نوشيدنى حلال (نبيذ) را
چنين توضيح داد:)
مردى به نوكرش دستور مى داد براى او نبيذ بسازد، نوكر يك مشت خرماى خشك بر مى داشت ، و در ميان مشك مى
ريخت ، آنگاه آن مرد، از آن مشك آب مى آشاميد، و وضو مى گرفت .

گفتم : آن مرد، چند دانه خرما در مشت خود مى گرفت و در ميان مشك مى ريخت .

امام صادق : به اندازه گنجايش يك مشت .

گفتم : يك مشت مى ريخت يا دو مشت .

امام صادق : گاهى يك مشت و گاهى دو مشت .

پرسيدم : آن مشك چقدر گنجايش داشت ؟

امام صادق : بين چهل تا هشتاد رطل (پيمانه اى كه حدود سيصد و چند گرم است ) يا بيشتر.

در اين هنگام ، امام صادق (ع ) برخاست ، نسابه كلبى نيز برخاست در حالى كه كلبى دست روى دستش مى زد و مى
گفت : (اگر چيزى باشد، همين است ) (يعنى اگر امامت در كار باشد، امام برحق همين آقا است )، از آن پس
كلبى تا هنگام مرگ ، همواره خدا را در حالى كه به خاندان رسالت محبت داشت ، پرستش مى نمود.(249)

/ 534