داستان های اصول کافی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

داستان های اصول کافی - نسخه متنی

محمد بن یعقوب کلینی؛ گردآورنده: محمد محمدی اشتهاردی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

من به آنها گفتم : من به انگيزه جستجوى پيامبر اسلام ، از وطن خود بيرون آمده ام ، پيامبرى كه نامش
را در كتابهاى آسمانى پيامبران ديده ام .

دانشمندان : او كيست و جه نام دارد؟

ابو سعيد: او محمد(ص ) نام دارد.

دانشمندان : او پيامبر ما است كه تو در جستجوى او هستى .

آنگاه ابو سعيد شرايع و احكام پيامبر اسلام (ص ) را از آنها پرسيد، و آنها او را به احكام و شرايع
اسلام آگاه كردند.

آنگه ابو سعيد به آن دانشمندان رو كرد و گفت :

من مى دانم كه محمد(ص ) پيامبر خدا است ، ولى نمى دانم
كه آيا او،
همين فردى است كه شما او را معرفى مى كنيد يا نه ؟

از شما تقاضا دارم محل او را به من نشان دهيد، تا
نزدش بروم ، و از نشانه ها و دليلهائى كه مى دانم از او بپرسم ، اگر همان شخص بود، كه به مقصود رسيده
ام و به او ايمان مى آورم .

دانشمندان : او وفات كرده است .

ابو سعيد: جانشين و وصى او كيست ؟

دانشمندان : وصى و جانشين او (ابوبكر) است .

ابو سعيد: نام ابوبكر چيست ؟

دانشمندان : نام او عبدالله بن عثمان است ، و او را به قبيله قريش نسبت داده اند.

ابو سعيد: نسبت پيغمبر خود محمد(ص ) را برايم بگوئيد.

دانشمندان نسبت پيامبر(ص ) را گفتند.

ابو سعيد گفت :

(اين شخص (پيامبر) آن نيست كه من در جستجويش ‍ هستم ، زيرا جانشين پيامبر اسلام (ص )،
برادر دينى او و پسر عموى نسبى او، و شوهر دختر او، و پدر فرزندان (نوادگان ) او است ، و آن پيامبر(ص )
را در سراسر زمين ، نسلى جز از فرزندان جانشين نمى باشد).

/ 534