دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 2

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابن بن وليدجلد: 2نويسنده: عبدالکريم گلشني 
 
 
شماره مقاله:597















اَبان بْنِ وَليد، ابن مالک بن ابي خُشَين? بَجَلي زيدي (د ح 125ق/743م)، منسوب به
زيدبن غوث بن انمار (ابن اثير، اللباب، 1/518)، از کارگزاران و حکام عصر اموي و از
اشراف عراق و رجال سياسي دو سد? نخستين اسلامي. او در زمان حجاج بن يوسف
(45-95ق/665-714م) جزو کاتبان «ديوان ضياع» و از امراي نظامي و مالي سوادِ عراق بود
(ابن قتيبه، الشعر، 2/627). مدتي نيز کاتب اياس بن معاويه، محتسب شهر واسط و چندي
حاجب خالدبن عبداللـه قسري (مق‍ 126ق/744م) امير واسط بود؛ (معاضيدي، 284-285)، ولي
بعدها خود عامل و امير اين شهر شد (اصفهاني، 15/114). ابان از نزديکان و مشاوران
خالدبن عبداللـه قسري، والي خليف? اموي در عراق، بود (ابن حيان، 3/22-23). خالد
حکومت شهر مبارک، واقع در کنار نهري به همين نام را که در عهد بني اميه از موقعيت
خاص اداري برخوردار بوده است، برعهده وي گذاشت (معاضيدي، 60؛ ابن عساکر، 5/78). او
همچنين مدتي عامل خالد در فارس بود (اصفهاني، 19/20؛ ابن خلکان، 7/105). از اين‌رو
در 120ق/738م، هنگامي که هشام بن عبدالملک (د 125ق/743م) به سعايت دو تن از متوليان
املاکش در عراق، يا به نوشت? ابن عساکر (5/79)، فقط به اعتبار مکتوب يکي از آنان به
نام حسّان نبطي، که ظاهراً از سوي خليفه در خفا ناظر بر امور خالد بود، غفلتاً بر
وي سخت گرفت و او را از حبسي طولاني رهايي بخشد (طبري، 7/147-151). ولي يوسف بن عمر
ثقفي، جانشين خالد (د 127ق/745م) که از نفوذ او و رفدارانش بيمناک بود، به تعقيب و
ازار آنان پرداخت و از جمله ابان را به تأديه مبلغي در حدود 10 ميليون درهم محکوم
نمود (يعقوبي، 2/323).
ابان ظاهراً صاحب اموال و نقدين? فراوان بود و در بذل مال و اعطاي صله و جوايز به
گويندگان و نويسندگان شهرت داشت (اصفهاني، 8/148، 15/15، 19/20) و شايد بيش‌تر به
همين جهت ممدوح شاعران معاصرش همچون فرزدق (همو، 19/20)، خلف بن خليفه (ابن قتيبه،
الشعر، 2/602-603؛ همو، عيون الاخبار، 3/148)، ابونخليه (اصفهاني، 8/148) و ديگران
بود، ولي برخي از گويندگان نيز، مانند يحيي‌بن نوفل او را در شعر هجو کرده‌اند (ابن
قتيبه، الشعر، 2/627-628). کميت بن زيدبن خنيس اسدي (مق‍ 126ق/744م) در شورش
نظاميان يمني (GAS, II/347-349)، شاعر شيعي مذهب و صاحب قصايد «هاشميات» و از
دوستان صميمي ابان مکرراً او را در اشعارش مدح گفته است (اصفهاني، 15/129؛
جادالمولي و...، 3/222). ابومخنف (د 157ق/774م)، صاحب کتابهاي مشهور مقتل، وقايع
سال 65ق/685م را به روايت حصين بن زيدبن عبداللـه‌بن سعد ابن نوفل ازدي، از ابان بن
وليد نقل قول کرده است (سزگين، 207).
مآخذ: ابن اثير، علي بن محمد، الکامل، بيروت، 1965م؛ همو، اللباب، قاهره، 1357ق؛
ابن حبان، محمدبن خلف، اخبار القضاه، بيروت، عالم الکتب؛ ابن خلدون، العبر، بيروت،
1957م؛ ابن خلکان، وفيات الاعيان، به کوشش احسان عباس، بيروت، 1968-1972م؛ ابن
عساکر، علي بن حسن، تاريخ الکبير، به کوشش احسان عباس، بيروت، 1968-1972م؛ ابن
عساکر، علي بن حسن، تاريخ الکبير، به کوشش عبدالقادر افندي بدران، روضه الشام،
1322ق؛ ابن قتيبه، عبداللـه بن مسلم، الشعر و الشعراء، بيروت، 1964م؛ همو، عيون
الاخبار، بيروت، 1343ق/1925م؛ اصفهاني، ابوالفرج، الاغاني، بيروت، 1357ق؛ تاريخ
الخلفاء، به کوشش بطرس گريازنيويچ، مسکو، 1967م؛ جادالمولي، محمد احمد و ديگران،
قصص العرب، قاهره، 1358ق/1939م؛ طبري، محمدبن جرير، تاريخ، به کوشش محمد ابوالفضل
ابراهيم، قاهره، 1966م؛ معاضيدي، عبدالقادر، واسط في العصر الاموي، بغداد،
1396ق/1976م؛ يعقوبي، احمدبن واضح، تاريخ، بيروت، 1379ق/1960م؛ نيز:
GAS; Sezgin, Ursulla, Ab? Mihanf. Ein Beitrag zur Historiographie der
umaiyadischen Zeit, Leiden, 1971.
عبدالکريم گلشني
 






/ 440