دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 2

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابراهيم بن محمد ثقفيجلد: 2نويسنده: علي رفيعي 
 
 
شماره مقاله:661















اِبْراهيمِ‌بْنِ مُحَمَّدِ ثَقَفي، ابواسحاق ابراهيم‌بن محمدبن سعيد ابن هلال‌بن
عاصم‌بن سعدبن مسعود ثقفي (ح 200-283ق/816-896م)، مورخ، محدث، فقيه و مفسر شيعي
کوفي اصفهاني.
نام وي، پدر و اجدادش را به اختلاف ابراهيم‌بن محمد ثقفي مديني (عقيلي، 1/64)،
ابواسحاق ابراهيم‌بن محمد اصفهاني ثقفي (ابن نديم، 224)، ابراهيم‌بن هلال ثقفي (ابن
ابي‌الحديد، 1/6)، ابراهيم‌بن محمد سعيدبن هلال ثقفي (همو، 1/85)، اسحاق‌بن ابراهيم
ثقفي (ابن طاووس، الاقبال، 15)، ابراهيم‌بن اسحاق ثقفي (همو، کشف المحجه، 35)،
ابراهيم‌بن محمدبن سعيدبن هلال‌بن عاصم ثقفي (حلي، 1/17) و ابراهيم‌بن محمدبن
سعيدبن هلال‌بن عاصم‌بن سعدبن مسعود ثقفي رقي (صفدي، 6/120)، نوشته‌اند. نياي چهارم
وي، سعدبن مسعود (برادر ابي عبيدبن مسعود) عموي مختاربن ابي عبيد ثقفي از سوي امام
علي ابي‌طالب(ع) والي مدائن بود و امام حسن(ع) در روز ساباط (جنگ معاويه با امام
حسن) به منزل وي پناه برد (نجاشي، 12).
تاريخ تولد وي به درستي معلوم نيست، اما از آنجا که وي از راوياني مانند علي‌بن
قادم (د 213ق/828م) و اسماعيل‌بن ابان ازدي (د 216ق) و يوسف‌بن بهلول سعدي (د 218ق)
حديث شنيده، به احتمال قوي بايد تولد وي در حدود 200ق/816م يا پيش از آن بوده باشد
(دواني، 1/450). اکثر مورخان درگذشت وي را 283/896م نوشته‌اند (نجاشي، 14؛ ياقوت،
1/233)، اما به گفت? ابن حجر وي در 280ق/893م و در اصفهان درگذشته است (1/102).
ابراهيم ابتدا د کوفه اقامت داشت و زيدي مذهب بود، اما بعدها به مذهب اماميه گراييد
و به اصفهان مهاجرت کرد و به روايت کتاب المعرفه خود که پيش از آن در کوفه نوشته
بود، پرداخت (نجاشي، 12-13). شيخ طوسي نوشته است که جماعتي از بزرگان قم مانند
احمدبن محمدبن خالد برقي (صاحب کتاب المحاسن) در اصفهان نزد ابراهيم ثقفي رفتند و
از او درخواستند که به قم برود، اما وي نپذيرفت (فهرست، 16-17). ابونعيم اصفهاني
(1/187) و سمعاني (3/144) او را غالي در تشيع خوانده‌اند، اما ياقوت وي را از
مشاهير علماي اماميه دانسته است (1/232-233).
در منابع تاريخي و رجالي اسامي پيش از 30 تن از مشايخ وي ثبت شده است که از آن ميان
مي‌توان هشام‌بن ابي هشام (بخاري، 1(1)/322) و ابان‌بن عثمان (قمي، 2/335) و علي‌بن
معلّي (کليني، 1/448، 2/119) و يونس‌بن عبيد (ابن ابي‌حاتم، 1(1)/127) را نام برد.
بخاري احاديث وي را صحيح ندانسته است (همانجا). ابن ابي حاتم (همانجا) و به پيروي
از او ابن جوزي (1/50) و ذهبي در المُغني (1/24) و ميزان الاعتدال (1/62) وي را
مجهول ناميده‌اند، چنانکه ابونعيم (1/187) احاديث وي را متروک شمرده است. با اينهمه
ابن نديم (ص 224) او را از ثقات علما و صاحب تصنيف به‌شمار آورده و مامقاني (1/31)
از او پيروي کرده است. در ميان علماي شيعه ابن طاووس، رضي‌الدين (الاقبال، 15) و به
پيروي از او علام? مجلسي (الوجيزه، 143) ثقه بودن وي را تصريح کرده‌اند و علماي
شيع? پس از اين دو نيز او را توثيق کرده و دلائلي به اين شرح آورده‌اند: ورود هيأت
قمي در اصفهان به نزد وي و دعوت از او براي انتقال به قم، عمل کوفيان در ممانعت وي
از روايت کتاب المعرفه، و از هم? اينها مهم‌تر ياد کردن شيخ طوسي با عبارت
«رضي‌اللـه عنه» از وي (فهرست، 16)، نشانگر موثق بودن اوست. آيت‌اللـه ابوالقاسم
خويي نوشته است که در توثيق وي همين بس که در اسناد تفسير علي‌بن ابراهيم قمي واقع
شده و به علاوه در طريق روائي جعفربن محمدبن قولويه و ابن بابويه قرار دارد
(1/282-283). بزرگان و دانشمندان بسياري از وي استفاضه کرده و حديث شنيده‌اند که از
جمل? آنان ابوجعفر احمدبن محمدبن خالد برقي (د 274ق/887م) و احمدبن علوي? اصفهاني
را مي‌توان نام برد (ابن قولويه، 186؛ مجلسي، بحارالانوار، مدخل، 124-125). کساني
چون قمي در تفسير خود (2/335)، کليني در کافي (1/448، 2/17، 144)، ابن قولويه در
کامل الزيارات (ص 186)، ابن بابويه در امالي (ص 52) و خصال (1/170، 171، 2/403،
496) و من لايحضره الفقيه (4/514)، مفيد در امالي (صص 21، 53، 260) و اختصاث (صص
324، 329)، شيخ طوسي در تهذيب (3/87، 6/54، 157، 290، 327، 10/47)، طبرسي در اعلام
الوري (ص 188)، ابن ابي‌الحديد در بسياري از صفحات نهج‌البلاغه و غياث‌الدين‌بن
طاووس در فرحه الغري (صص 20، 56) از وي روايت يا نقل قول کرده‌اند.
ابراهيم ثقفي داراي اثار و تأليفات بسياري بوده است که به گفت? نجاشي (13-14) 52
جلد و به نوشت? شيخ طوسي (فهرست، 17) 51 کتاب است. ياقوت (1/233-234) و صفدي
(6/121) به 50 جلد از کتابهاي وي اشاره کرده‌اند. رضي‌الدين‌بن طاووس در کشف المحجه
(ص 35) از کتاب المعرفه، و نيز در کتاب الاقبال (ص 15) از کتاب الحلال والحرام وي
استفاده کرده است و غياث‌الدين بن طاووس در فرحه الغري (ص 56) از کتاب مقتل
اميرالمؤمنين(ع) او نقل کرده است. از اين روي معلوم مي‌شود که 3 کتاب المعرفه،
الحلال والحرام و مقتل اميرالمؤمنين(ع) وي تا قرن هفتم موجود بوده است. به جز کتاب
الغارات بقي? آثار وي از ميان رفته است. آقابزرگ در الذريعه اسامي کتب وي را
مشروحاً آورده است.
الغارات يکي از آثار گرانبهاي تاريخ صدر اسلام است. اين کتاب بدان سبب الغارات
ناميده شده است که مؤلف در آن غارتهاي لشکريان معاويه‌بن ابي‌سفيان و دستبردهاي
آنان را به قلمرو حکومت اميرالمؤمنين(ع) را به تفصيل بيان کرده است: البته در خلال
کتاب مطالب مهم و نکات دقيق و ارزند? ديگري نيز بيان شده است. اين کتاب براساس نسخ?
منحصر به فرد متعلق به ميرجلال‌الدين حسيني ارموي (محدث)، و به کوشش همو در 1354ش و
بار دوم در 1355ش در تهران به چاپ رسيده است.
مآخذ: آقابزرگ، الذريعه؛ ابن ابي حاتم، عبدالرحمن، الجرح و التعديل، حيدرآباد،
1371ق/1952م؛ ابن ابي‌الحديد، هبه‌اللـه، شرح نهج‌البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل
ابراهيم، قاهره، 1378ق/1959م؛ ابن بابويه، محمدبن علي، امالي، به کوشش حسين اعلمي،
بيروت، 1400ق/1980م؛ همو، خصال، به کوشش علي‌اکبر غفاري، قم، 1403ق؛ همو، من
لايحضره الفقيه، به کوشش علي‌اکبر غفاري، قم، 1392ق؛ ابن جوزي، عبدالرحمن، الضعفاء
والمتروکين، به کوشش عبداللـه قاضي، بيروت، 1406ق/1986م؛ ابن حجر عسقلاني، احمدبن
علي، لسان الميزان، حيدرآباد، 1329ق؛ ابن طاووس، رضي‌الدين، الاقبال، به کوشش
محمدحسين لواساني، تهران، 1320ق؛ همو، کشف المحجه، نجف، 1370ق/1950م؛ ابن طاووس،
غياث‌الدين، فرحه الغري، نجف، 1368ق؛ ابن قولويه، جعفربن محمد، کامل الزيارات، به
کوشش عبدالحسين اميني، نجف، 1356ق؛ ابن نديم، الفهرست، به کوشش گوستاو فلوگل، هاله،
1872م؛ ابونعيم اصفهاني، احمدبن عبداللـه، ذکر اخبار اصفهان، ليدن، 1931م؛ بخاري،
اسماعيل‌بن ابراهيم، التاريخ الکبير، به کوشش عبدالرحمن بن يحيي يماني و ديگران،
حيدرآباد دکن، 1362ق؛ ثقفي، ابراهيم، الغارات، به کوشش جلال‌الدين محدث، تهران،
1355ش؛ حلّي، حسين‌بن علي‌بن داوود، کتاب الرجال، به کوشش جلال‌الدين حسيني اُرموي،
تهران، 1342ش؛ خوانساري، محمدباقر، روضات الجنات، قم، 1390ق؛ خويي، ابوالقاسم، معجم
رجال الحديث، بيروت، 1403ق/1983م؛ دواني، علي، مفاخر اسلام، تهران، 1363ش؛ ذهبي،
محمدبن احمد، المغني، به کوشش نورالدين عتر، حلب، 1391ق/1971م؛ همو، ميزان
الاعتدال، به کوشش علي محمد بجاوي، قاهره، 1382ق/1963م؛ سمعاني، عبدالکريم،
الانساب، به کوشش عبدالرحمن‌بن يحيي معلمي يماني، حيدرآباد دکن، 1383ق/1963م؛ صفدي،
خليل‌بن ايبک، الوافي بالوفيات، به کوشش س. ديدرينگ، ويسبادن، 1392ق/1972م؛ طبرسي،
فضل‌بن حسن، اعلام الوري، به کوشش علي‌اکبر غفاري، بيروت، 1399ق/1979م؛ طبرسي،
فضل‌بن حسن، اعلام الوري، به کوشش علي‌اکبر غفاري، بيروت، 1399ق/1979م؛ طوسي،
محمدبن الحسن، تهذيب الاحکام، به کوشش حسن موسوي خرسان، تهران، 1364ش؛ همو، فهرست،
به کوشش محمود راميار، مشهد، 1351ش؛ عقيلي، محمدبن عمرو، الضعفاء الکبير، به کوشش
عبدالمعطي امين قلعجي، بيروت، 1404ق/1984م؛ ص 64؛ قمي، علي‌بن ابراهيم، تفسير
القمي، به کوشش طيب موسوي جزائري، نجف، 1387ق؛ کليني، محمدبن يعقوب، الاصول من
الکافي، به کوشش علي‌اکبر غفاري، بيروت، 1401ق؛ مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار،
بيروت، 1403ق/1983م؛ همو، الوجيزه، تهران، 1312ق؛ مامقاني، عبداللـه، تنقيح المقال،
نجف، 1350ق؛ مفيد، محمدبن محمد، امالي، به کوشش حسين استادولي و علي‌اکبر غفاري،
قم، 1403ق؛ همو، اختصاص، به کوشش علي‌اکبر غفاري، قم، منشورات جماعه‌المدرسين في
الحوزه العلميه؛ نجاشي، احمد، رجال، بمبئي، 1317ق؛ ياقوت، معجم‌الادباء، بيروت،
1400ق/1980م.
علي رفيعي
 






/ 440