دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 2

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آملي، بهالدينجلد: 2نويسنده: صمد موحد 
 
 
شماره مقاله:506















آمُلي، بهاءالدين حيدربن علي بن حيدر علوي حسيني (720-پس از 782ق/1320-1380م)، عارف
شيعي امامي. پس از تحصيل دانشهاي متداول زمان در آمل و خراسان و اصفهان به مشاغل
ديواني پرداخت و به خدمت فخرالدوله شاه غازي بن زيار از ملوک رستمدار طبرستان درآمد
و از خواص مجلس او گرديد و سرانجام به وزارت رسيد. در 30 سالگي تحولي در وجودش پديد
آمد و برآن شد که از مناصب دنيوي کناره گيرد و به تزکي? نفس پردازد. وي به قصد
زيارت کعبه مال و جاه و رياست و خويشان و ياران را رها ساخت و خرقه‌اي کهنه پوشيد و
از آمل بيرون آمد و به اصفهان رفت و مدتي در آنجا به تصفي? باطن پرداخت. از ميان
مشايخ آن شهر به نورالدين طهراني (طهران: روستايي نزديک درواز? اصفهان از سوي در
دشت) دست ارادت داد و از انفاس او بهره‌مند گرديد. سپس آهنگ بغداد کرد تا پس از
زيارت عتبات به حج رود، اما به سبب آماده نشدن امکانات سفر و ابتلا به بيماري سخت،
اين مسافرت به تأخير افتاد، ولي در اراده‌اش خللي راه نيافت و سرانجام در
751ق/1350م به زيارت خان? خدا نايل شد. پس به شوق ديدار تربت پاک پيامبر(ص) به
مدينه رفت و آهنگ ماندن در آن شهر کرد، اما به علت بيماري ناچار به عراق بازگشت و
در نجف اشرف به رياضت و طاعت پرداخت. در عراق با فخرالدين محمد فرزند علام? حلي و
مولي نصيرالدين کاشاني و ديگر فقيهان و عالمان امامي معاشر گرديد و از شيخ فخرالدين
و حسن بن حمز? هاشمي اجاز? روايت گرفت (افندي، 2/219) و به اشار? فخرالدين رسال?
رافعه الخلاف في وجه سکوت اميرالمؤمنين عن الاختلاف را نشوت.
سال درگذشت سيدحيدر به درستي دانسته نيست. همين اندازه معلوم است که وي تا
782ق/1380م، که شرحي مفصل بر فصوص الحکم ابن عربي نوشته، زنده بوده است. خود
مي‌گويد: «سپس اشارتي شد به شرح فصوص الحکم و اين در وقتي بود که 30 سال مجاور نجف
بودم. کتاب را در 781ق آغاز کردم و در 782ق به پايان بردم و در اين هنگام 63 سال از
عمرم مي‌گذشت» (جامع الاسرار، مقدمه، 13). بدين‌سان، او بايستي پس از اين تاريخ
درگذشته باشد. آملي در نوشته‌هاي خود مي‌کوشد وحدت تصوف و تشيع را ثابت کند، و
عقيده دارد که: شيعي و صوفي دو اسمند براي يک معني.
آثار عمد? او عبارت است از: 1. الأرکان في فروع شرايع اهل الايمان، بحثي است دربار?
نماز، روزه، زکات، حج و جهاد از ديد اصحاب شريعت و ارباب طريقت؛ 2. اسرار الشريعه و
اطوار الطريقه و انوار الحقيقه، اين کتاب به کوشش محمد خواجوي در 1361ش در تهران به
چاپ رسيده است؛ 3. امثله التوحيد و ابنيه التجريد، اين رساله در برابر لمعات
فخرالدين عراقي به فارسي نوشته شده است؛ 4. البحر الخِضَمّ في تفسير القرآن الأعظم؛
5. تلخيص اصطلاحات الصوفيه که تنقيح رسال? اصطلاحات الصوفي? عبدالرزاق کاشاني است؛
6. جامع الاسرار و منبع الانوار. تأليف آن در 768ق/1367م به پايان رسيده است. مؤلف
در اين کتاب کوشيده است تا يکساني مشرب تصوف و مذهب شيعي امامي را با يکديگر ثابت
کند، چنانکه خود گويد: «اين کتاب مبتني است بر سخنان محققين از اهل اللـه که صوفيه
ناميده مي‌شوند و موافق است با مذهب شيع? اماميه و مطابق است با اصول و قواعد هر يک
از اين دو» (ص 3). نيز: «از آغاز جواني بلکه از دوران کودکي تاکنون که ايام پيري
است، در تحصيل معارف حق? اجداد طاهرين خود، که همانا امامان معصومند کوشا بوده‌ام،
هم به حسب ظاهر که شريعتِ خاص? اماميه از فرق اسلامي است و هم به حسب باطن که
حقيقتِ ويژه طايف? صوفيه از ارباب توحيد است و همواره درصدد پيوند ميان آنها و
مطابقت يکي با ديگري بوده‌ام و در اين کار جز اينکه مذهب آباء و اجداد طاهرين خود
را از حيث ظاهر و باطن مساعدت کنم، نيت ديگري نداشته‌ام. اکثر صوفيه از حيث ظاهر و
باطن مساعدت کنم، نيت ديگري نداشته ام. اکثر صوفيه از روي ناداني تصور مي‌کنند که
ائم? معصومين از فضيلت عرفان عاري بوده‌اند و شيعه نيز مي‌پندارند که فضايل ائمه
منحصر بوده است به همين علومي که ميان آنها متداول است». (صص 5، 9). جامع الاسرار
مشتمل است بر 3 اصل و هر اصل مشتمل بر 4 قاعده. اصل اول، توحيد و تعريف و تقسيم و
کيفيت آن؛ اصل دوم، در استشهاد به کلام الهي و سخن انبيا و اوليا و مشايخ دربار?
توحيد؛ اصل سوم، مشتمل بر اسرار ارباب شريعت و طريقت و حقيقت در توحيد و مباحث
مربوط به آن. اين کتاب به کوشش هانري کربن و عثمان يحيي به سال 1347ش در تهران چاپ
شده است؛ 7. جامع الحقايق که رساله‌اي است به فارسي؛ 8. الاسماء الالهيه و تعيين
مظاهرها من الاشخاص الانسانيه که رساله‌اي است در تعيين مظاهر اسماء الهي در ميان
انسانها از آدم تا خاتم؛ 9. الامانه الالهيه في تعيين الخلافه الربانيه؛ 10.
التنبيه في التنزيه؛ 11. التوحيد؛ 12. الجداول الموسومه بمدارج السالکين في مراتب
العارفين، اين رساله مشتمل است بر 100 مقام از اصول مقامات و 000‘1 مرتبه از فروع
مراتب و همانند کتاب منازل السائرين عبداللـه انصاري است؛ 13. الحجب و خلاصه الکتب،
در تحقيق آي? شريفه «ثُمَّ في سِلْسِلَهٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذَراعآً» و حديث نبوي
«اِنَّ لِلّهِ سَبْعينَ الفَ حجابٍ مِن نورٍ و ظُلمهِ» است؛ 14. رافعه الخلاف عن
وجه سکوت اميرالمؤمنين عن الاختلاف؛ 15. العقل و النفس؛ 16. العلم و تحقيقه، در
بيان موضوع علم متکلمان و حکيمان و صوفيان و مسائل و محمولات و مبادي هريک؛ 17.
الفقر و تحقيق الفخر، دربار? تطبيق احاديث وارده در باب فقر با يکديگر؛ 18.
کنزالکنوز و کشف الرموز. 19. المعاد في رجوع العباد، دربار? معاد و قيامت صغري و
کبري، توضيح اينکه قيامتها به 12 قيامت صوري و معنوي تقسيم مي‌شوند؛ 20. منتخب
التاُويل في بيان کتاب اللـه و حروفه و کلماته و آياته، اين رساله تلخيص کتاب
بحرالخضم في تفسير القرآن الاعظم است؛ 21. رساله النفس في معرفه الرّب؛ 22. الوجود
في معرفه المعبود، اين رساله شامل يک مقدمه و سه رکن است: مقدمه، در بيان شريعت و
طريقت و حقيقت. رکن اول، در وجود و اطلاق و بداهت آن. رکن دوم، دربار? وجوب و وحدت
وجود. رکن سوم، در ظهور و کثرت وجود؛ 23. نقدالنقود في معرفه الوجود که منتخبي است
از رساله الوجود و در 3 اصل نوشته شده است. اين کتاب همراه با جامع الاسرار (شمار?
6) در 1347ش در تهران به چاپ رسيده است؛ 24. الأصول و الأرکان في تهذيب الاصحاب و
الاخوان که مشتمل است بر اصول و فروع پنجگانه و هريک داير بر سه مرتب? شريعت و
طريقت و حقيقت؛ 25. تعيين الأقطاب و الأوتاد؛ 26. المحيط الاعظم في تأويل کتاب
اللـه العزي المحکم؛ کتابي است که براساس حديث «اِنَّ لِلقرآنِ ظَهراً و بَطناً و
لِبَطنهِ بَطناً سبعهِ اَبْطُن» نوشته شده است. آملي اين کتاب را در مقابل تفسير
بحرالحقايق و منبع الدقايق شيخ نجم‌الدين رازي تأليف کرده است و در اهميت آن
مي‌گويد نسبت اين کتاب به من همانند نسبت فصوص الحکم است به ابن عربي. نسخ? خطي آن
در کتابخان? آيت اللـه مرعشي در قم موجود است؛ 27. المسائل الآمليه. نسخ? خطي آن در
کتابخان? مرکزي دانشگاه تهران موجود است؛ 28. منتخبات انوارالشريعه، نسخه‌هاي خطي
آن در کتابخانه‌هاي دانشکد? ادبيات مشهد، مرکزي تهران و مرعشي قم وجود دارد؛ 29.
منتقي المعاد في مرتقي العباد که گزيده‌اي است از المعاد؛ 30. نص النّصوص که کتابي
است مفصل در شرح فصوص الحکم ابن عربي. آملي اين کتاب را به سلطان احمد بهادرخان از
سلاطين جلايري اهدا کرده و در 782ق/1380م در بغداد از نوشتن آن فارغ شده است. اين
کتاب به کوشش کربن و عثمان يحيي در 1352ش در تهران به چاپ رسيده است؛ 31. نهايه
التوحيد في بدايه التجريد که گزيده‌اي است از جامع الاسرار.
مآخذ: آقابزرگ، الذريعه، 2/72، 73، 5/38-39، 10/61، 15/326، 327، 18/82، 20/161،
162، 24/280، 281؛ آملي، حيدر، اسرار الشيعه و اطوارالطريقه و انوار الحقيقه، به
کوشش محمد خواجوي، تهران، 1362ش، مقدمه؛ همو، جامع الاسرار و منبع الانوار، به کوشش
هانري کربن و عثمان اسماعيل يحيي، تهران، 1347ش، مقدمه؛ ادبيات تهران، خطي، صص 204،
205؛ افندي، عبداللـه، رياض العلماء، قم، 1401ق، صص 218-225؛ امين، محسن، اعيان
الشيعه، بيروت، 1983م، 6/271-273؛ خوانساري، محمدباقر، روضات الجنات، بيروت، صص
377-380؛ رشت و همدان، خطي، ص 1302؛ سپهسالار، خطي، 4/6، 5/727؛ شورا، خطي،
9(1)/249، 250، 9(2)/647، 648، 10/162، 948، 16/340؛ فيضيه، خطي، 2/12؛ مرعشي، خطي،
1/340-347، 4/74؛ مرکزي، خطي، 8/151، 259، 629؛ مشکوه، خطي، 3/425-427،
5/1493-1496، 3015-3017؛ مشهد 2، خطي، 2/960؛ مشهد 4، خطي، ص 249؛ ملک، خطي، صص
602، 775؛ ملي، خطي، 7/32-33، 240؛ نوربخش، فهرست خطي، ص 131؛ همدان، خطي، صص 82،
83.
صمد موحّد
 






/ 440