دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 2

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آمدي، السيف الدينجلد: 2نويسنده: جعفر شعار 
علي اصغر حلبي 
 
شماره مقاله:499
















آمِدي، سيف‌الدّين ابوالحسن علي بن ابي علي بن محمد بن سالم تَغْلِبي (يا ثَعْلَبي)
(551-631ق/1156-1234م)، طبيب، فيلسوف، متکلم و اصولي، معاصر النّاصرلدين اللـه
(575-622ق/1180-1225م) خليف? عباسي. نخست قرآن مجيد را فرا گرفت و کتابي در فقه بر
مذهب امام احمدبن حنبل (164-241ق/780-885م) خواند. پس از آن به بغداد آمد و انواع
قرائات قرآن کريم را فرا گرفت. آنگاه فقه حنبلي را نزد ابوالفتح نصر بن فتيان،
معروف به ابن المَنّي (501-583ق/1108-1187م)، تکميل کرد و به سماع حديث از ابوالفتح
عُبَيداللـه بن عبداللـه محمدبن شابيل (د 581ق/1185م) پرداخت، ولي ديري بر نيامد که
به مذهب شافعي گرويد و با ابوالقاسم بن فضلان (واثق بن علي) (د 595ق/1199م) مصاحبت
کرد و نزد وي فنّ خلاف را آموخت و در آن براعت يافت. در جدل طريق? علماي پيشين و از
آن جمله طريق? امام ابوالفتح اسعدبن محمّد ابن ابي نصر ميهني (د 527ق/1133م) را حفظ
کرد. آنگاه به شام رفت و در آنجا به تحصيل علوم معقول پرداخت و در آن علوم ورزيده
شد، و چنان شد که «کسي در اين علوم در زمان? او داناتر از او نبود» (سيوطي 1/312).
پس از آن به مصر رفت و در محل? قرافه الصّغري، مجاور قبر امام شافعي به «اِعاده»
(تکرار درس استادان) پرداخت و مدتي نيز در جامع ظافريِ قاهره به تدريس مشغول شد.
اندک اندک آواز? فضل و کمال او فزوني يافت، اما گروهي از فقيهان بر او حسد بردند و
تعصب کردند و او را به فساد عقيده و پيروي از فلاسفه و حکما و اعتقاد به مذهب
معطّله نسبت دادند. کم‌کم کار بدان‌جا کشيد که مخالفانش محضري نوشتند و در آن ريختن
خون او را مباح شمردند و براي امضا به علماي شهر دادند. آمدي از بيم جان، شبانه از
قاهره بيرون آمد و به شام رفت و در شهر حماه اقامت گزيد و به گفت? ابن ابي اصيبعه،
که خود در نزد او فلسفه خوانده بود، به خدمت پادشاه ايّوبي المللک المنصور
ناصرالدين درآمد و او حقوق سالانه‌اي براي آمدي مقرر کرد (3/285). آمدي دو سال در
خدمت ملک منصور بماند و در همان‌جا آثار خود را در اصول دين، فقه، منطق، حکمت و
خلاف نوشت. به سال 616ق/1220م به دمشق آمد و در آنجا مدتي اقامت داشت و الملک
المعظم عيسي بن محمد ايوبي (د 624ق/1227م) تدريس در مدرس? عَزيزيّ? دمشق را به او
واگذار کرد، اما چون برادرش، الملک‌الاشرف موسي بن محمد (د 635ق/1237م)، حکومت
يافت، وي را از آن مقام برکنار کرد و دستور داد که در مدارس اعلام کنند که هر کس جز
فقه و حديث و تفسير چيزي بگويد، و به‌ويژه از سخنان فلاسفه يادي بکند، او را از اين
شهر خواهيم راند. حقيقت اين است که آمدي، همچنانکه ابن تَغْري بِرْدي مي‌نويسد، به
سبب همين اشتغال به منطق و علوم اوايل نزد بنوالعادل يعني المللک المعظم، الملک‌
الاشرف و الملک الکامل، حرمت و منزلتي نداشت (6/285). ابن حجر (3/134) مي‌گويد:
هرگاه آمدي نزد الملک المعظم مي‌آمد، پادشاه به پاي او بلند نمي‌شد و اعتنايي به وي
نمي‌کرد. همو اشارت مي‌کند که آمدي تارک الصّلوه بوده است. گويا کشمکشهاي مذهبي
ميان علما، در اين اتهامات بي‌تأثير نبوده است. ظاهراً منشأ اتهامات مزبور روايت
تندي است که ذهبي نقل کرده و سُبکي در مقام ردّ و ابن حجر در مقام تعديل آن بر
آمده‌اند. سرانجام آمدي در خان? خود پنهان شد و همچنان بيکار بود تا درگذشت. او را
در «جبلِ قاسِيون» به خاک سپردند.
آثـار: تأليفات آمدي را در منطق، حکمت، کلام، اصول، فقه و جدل بيش از 20 کتاب
دانسته‌اند (سبکي 8/307) که اغلب آنها از ميان رفته است. اين آثار عبارتند از: 1.
در منطق و حکمت: دقايق الحقايق؛ رموز الکنوز، کشف التّمويهات في شرح التّنبيهات؛
المبين في معاني الفاظ الحکماء و المتکلّمين (کتاب اخير، چ مجل? المشرق، 1954م)، 2.
در کلام؛ ابکار الافکار (خلاص? آن به نام منائح القرائح) که نسخه‌اي خطّي از آن در
برلين موجود است؛ غايه المرام في علم الکلام (چ قاهره، 1347ق) که نسخه‌هاي خطّي آن
در يني، پاريس و قاهره موجود است؛ منتهي السّول في علم الاصول، 4. در جدل: الجدل؛
شرح جدل الشريف؛ غايه الامل.
بجز آنچه ياد شد، کتابهاي ديگري نيز به او نسبت داده‌اند: الباهر في علم الاوائل و
الاواخر (ابن قفطي؛ طاش کپري‌زاده)؛ الترجيحات في الخلاف؛ التعليقه الصغيره؛
التعليقه الکبيره (ابن ابي اصيبعه)؛ الحقائق، در علوم اوايل (ابن قفطي؛ طاش
کُپري‌زاده)؛ خلاصه الابريز (مدرس)؛ لباب الالباب (زرکلي؛ مدرس)؛ المآخذ (طاش
کپري‌زاده)؛ المؤخذات في الخلاف (ابن ابي اصيبعه)؛ منتهي السالک في رتب المسالک
(ابن ابي اصيبعه؛ مدرس).
مآخذ: آمدي، سيف‌الدين، غايه المرام، به کوشش حسن محمود عبداللطيف، قاهره، 1971م،
مقدمه؛ ابن ابي اصيبعه، احمدبن قاسم، طبقات الاطباء، بيروت، 1957م؛ ابن تغري بردي،
يوسف، النجوم الزاهره، قاهره، 1348ق، 6/286؛ ابن حجر، احمدبن علي، لسان الميزان،
بيروت، 1390ق، 3/135؛ ابن خلکان، وفيات الاعيان، به کوشش احسان عباس، بيروت، 1398ق،
3/393-394؛ ابن عماد، عبدالحي، شذرات الذهب، قاهره، 1350ق، 5/144-145؛ ابن قفطي،
علي بن يوسف، تاريخ الحکماء، به کوشش ليپرت، لايپزيک، 1903م، صص 240-241؛ ابوشامه،
عبدالرحمن بن اسماعيل، کتاب الروضتين، به کوشش محمد حلمي و محمد مصطفي زياده،
قاهره، 1962م، صص 161-162؛ ابوالفداء، المختصر في اخبار البشر، بيروت، 3/155؛ سبکي،
تاج‌الدين، طبقات الشافعيه، به کوشش محمد الحلو و محمود الطناحي، قاهره، 1971م،
8/306-308؛ سيوطي، جلال‌الدّين، حسن المحاضره، قاهره، 1299ق؛ طاش کوپري‌زاده، احمد،
مفتاح السعاده، حيدرآباد، 1328-1399ق، 2/49، 51، 53؛ مدرس، محمدعلي، ريحانه الأدب،
تبريز، شفق، چ 3، 1/62-63؛ نعيمي دمشقي، محمد، الدارس في تاريخ المدارس، دمشق،
1367ق، 1/362، 389، 392، 2/4، 129؛ يافعي، عبداللـه بن اسعد، مرآه الجنان، بيروت،
1390ق، 4/73-74؛ نيز:
EI2; GAL, I/494; GAL, S, I/678
جعفر شعار ـ علي‌اصغر حلبي
 






/ 440