دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 2

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابراهيم بن سنديجلد: 2نويسنده: صادق سجادي 
 
 
شماره مقاله:649















اِبْراهيمِ‌بْنِ سِنْديِّ بْنِ شاهَک، يکي از طرفداران و غلام‌زادگان آزاد شد?
(مولي) عباسيان در سد? 3ق/9م. پدر او سِندي ابن شاهک (ه م) از اميران و ملازمان
وفادار خلفاي نخستين عباسي بود (نک‍: يعقوبي، 2/410؛ ابن اثير، 6/164؛ مسعودي،
3/378) که ظاهراً يک چند به حکومت شام (جاحظ، الحيوان، 5/393-395) و بصره (نخجواني،
139) منصوب شد و مدتي نيز از رؤساي شرط? بغداد بود (جهشياري، 188، 189). از سخن ابن
قتيبه بر مي‌آيد که منصب قضا نيز داشته است (1/70). او پس از مرگ هارون‌الرشيد به
طرفداري از امين برخاست، اما پس از پيروزي طاهربن حسين از او امان خواست و آسيبي
نديد (ابن طيفور، 72). با اينهمه وي از کساني بود که ابراهيم بم مهدي را به دشمني
با مأمون، در بغداد به خلافت نشاند (طبري، 8/557). اما چند ماه پس از ورود مأمون به
بغداد، در رجب 204ق/ژانوي? 820م درگذشت. پسر او ابراهيم اگرچه از نظر مناصب رسمي
دولتي به پاي پدر نرسيد، ولي به سبب احاطه‌اش به تاريخ دور? نخست عباسي و داعيان
آنان (بيهقي، 149؛ ابوهلال عسکري، 2/92؛ پلا، 371) و پايداري در دوستي عباسيان شهره
شد، و اين همه را به جاحظ که از دوستان او به‌شمار مي‌رفته و در آثار خويش فراوان
از او ياد کرده، مديون است. ابراهيم در روايات خود دربار? داعيان عباسي و تاريخ اين
سلسله از کساني چون عبداللـه‌بن صالح و اسحاق‌بن عيسي و عباس‌بن محمد و ايوب‌بن
جعفر نقل کرده است و اين گروه از ساير راويان اخبار به اخبار دولت عباسي و داعيان
آنان و به اخبار قريش آگاه‌تر بوده‌اند (جاحظ، البيان، 177)، اما جاحظ که روايات
ابراهيم را با روايات هيثم‌بن عدي و ابن کلبي متناقض يافته، اشاره کرده که نکات
مشکوکِ روايات ابراهيم، رفع و تصحيح نشده است (همانجا). از زندگي ابراهيم آگاهي
اندک در دست است. به گفت? خودش مدتي ولايت کوفه داشته (ابن قتيبه، 3/121؛ ثعالبي،
355؛ قس: EI2 که او را متصدي منصبي ديواني در آنجا دانسته است) و سپس از سوي مأمون،
مخفيانه به نظارت و خبرگيري از رفتار کارگزاران خليفه در بغداد منصوب شد (بيهقي،
149؛ ابن طيفور، 42). جاحظ او را مردي اديب و سخنور که در دفاع از عباسيان «زبانش
کاري‌تر از ده هزار شمشير آخته و نيز? برّان» بود (رسائل، 1/77)، و نيز خطيب،
نويسنده، فقيه، شاعر، متکلم، منجم و پزشکي که از حافظ? نيرومندي برخوردار بوده
(همو، البيان، 177، الحيوان، 2/140)، دانسته است. به نظر مي‌رسد که ابراهيم از
مأموران خراج و ماليات بوده است، زيرا او به عنوان «کاتب العمل» که در نگارش دفاتر
خراج به روش زادان فرخ مي‌رفته، نيز ياد شده است (همو، البيان، همانجا). از تاريخ
تولد و مرگ ابراهيم اطلاعي در دست نيست.
مآخذ: ابن اثير، الکامل، بيروت، 1402ق/1982م؛ ابن طيفور، احمدبن طاهر، کتاب بغداد،
به کوشش محمدزاهد کوثري، قاهره، 1368ق/1949م؛ ابن قتيبه، عبداللـه‌بن مسلم، عيون
الاخبار، بيروت، 1925م؛ ابوهلال عسکري، حسن‌بن عبداللـه، الاوايل، به کوشش محمد
المصري و وليد قصاب، دمشق، 1975م؛ بيهقي، ابراهيم‌بن محمد، المحاسن والمساوي،
بيروت، 1960م؛ پلا، شارل، الجاحظ، ترجم? ابراهيم الکيلاني، دمشق، 1985م؛ ثعالبي،
عبدالملک بن محمد، ثمارالقلوب، قاهره، 1908م؛ جاحظ، عمروبن بحر، البيان والتبيين،
به کوشش فوزي عطوي، بيروت، 1968م؛ همو، الحيوان، به کوشش عبدالسلام محمد هارون،
قاهره، 1357ق؛ همو، رسايل، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، 1964م؛ جهشياري،
محمدبن عبدوس، کتاب الوزراء والکتاب، به کوشش عبداللـه اسماعيل الصاوي، قاهره،
1357ق/1938م؛ طبري، محمدبن جرير، تاريخ، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره،
1960-1968م؛ مسعودي، علي‌بن حسين، مروج الذهب، به کوشش يوسف اسعد داغر، بيروت،
1385ق/1965م؛ نخجواني، محمدبن هندوشاه، تجارب السلف، به کوشش عباس اقبال، تهران،
1357ش؛ يعقوبي، احمدبن واضح، تاريخ يعقوبي، بيروت، 1379ق؛ نيز:
EI2.
صادق سجادي
 






/ 440