شماره مقاله:605
اَبْجَدي، ميرمحمد اسماعيل (سد? 12ق/18م)، شاعر پارسيگو و اردوسراي هندي. پدرش،
سيدشاهمير، از اهالي بيجاپور و از خويشان مورّخ مشهور، ملامحمد قاسم فرشته بود، و
چنانکه ابجدي خود در ديوان اشعارش اشاره کرده، پدر و جدّش نيز شعر ميسرودهاند
(محوي، الف، ب). پدرش از بيجاپور به چنگلپوت در کرناتک مهاجرت کرد و ابجدي در اين
شهر متولد شد (ابجدي، حص? اول/113). وي در همان شهر که از مراکز فرهنگ اسلامي هند
آن روزگار بود، به آموختن زبان عربي و فارسي پرداخت. کودک بود که پدرش درگذشت و
ناچار به ترک خانه شد و سپس در کرکتپله دهکدهاي نزديک چنگلپوت اقامت گزيد و همانجا
ازدواج کرد (محوي، ب، ج). ابجدي طبق گفت? خود به هنگام سرودن راغب و مرغوب پسري
داشته (حص? سوم/104)، اما 6 سال بعد هنگام سرودن مودتنامه خود را بيزن و فرزند
ميخواند (محوي، ز). ابجدي در روزگار حکومت عمدهالملک محمد عليخان بهادر نوّاب
والاجاه اول، حاکم آرکات (1163-1210ق/1750-1796م) به خدمت نوّاب مذکور درآمد و مربي
فرزند وي نواب عمدهالامراء (حک 1210-1216ق/1796-1801م) گرديد (محوي، ب؛ استوري،
778). وابستگي وي به دربار اين دست يافتن بر نواحي جنوبي هند در اين سالها، موجب شد
که وي در حوادث سياسي جاري درگير شد.
حامي ابجدي، نواب والاجاه فرزند انورالدين خان گوپاموي نواب کرناتک بود که در جنگ
«عمبر» از فرمانده فرانسوي، ژوزف فرانسوا دوپله ، شکست خورد (1162ق/1749م) و خود و
دو پرسش در اين نبرد کشته شدند (دولافوز، 208-210). اين واقعه موجب خصومت جانشينان
وي با فرانسويان و همکاريشان با انگليسيها شد.
ظاهراً ابجدي به هنگام محاصر? مدراس توسط لالي و بوسي ، فرماندهان قواي فرانسه، در
اين شهر اقامت داشته و به سرودن مشهورترينمنظوم? خود انورنامه مشغول بوده است
(ابجدي، حص? اول؛ اته، 196؛ استوري، 778؛ دولافوز، 217) و به سبب ملازمت درگاه
نوّاب والاجاه، متحد انگليسيها، در شرايطي دشوار زندگي ميکرده است، اما اين دوران
ديري نپاييد و شکست فرانسويها از قواي انگلستان به فرماندهي سرايرکوت در
1173ق/1760م به قدرت کمپاني هند شرقي فرانسه در جنوب شبه قاره پايان داد. قلاع
کرناتک و پونديچري در 1174ق/1761م به تصرف کامل انگليسيها درآمد و تثبيت قدرت
والاجاه، حامي شاعر، از پيآمدهاي اين تحول تاريخي بود (دولافوز، 217-218).
ابجدي به سال 1189ق/1775م ملکالشّعراي دربار والاجاه شد (استوري، 778). طبق اشار?
خود او در مودت نامه، وي در 76 سالگي به يکي از مشايخ صوفيّه به نام علياکبر ارادت
ميورزيده است (شورا، خطي، به نقل از مودتنامه، 31). ابجدي سنّي حنفي بود (ابجدي،
حص? اول/14) و در اغلب آثار خود به ذکر مناقب رسول اکرم(ص) و مدح خلفاي راشدين
پرداخته، و با اينهمه به آل رسول بهويژه به سيّدالشّهدا نيز ارادتي خاص داشته است
(محوي، ج). مرگ شاعر در 76 يا 77 سالگي در 1192ق/1778م روي داد. آرامگاه وي در صحن
مسجد ميلاپور محله واقع است (محوي، م). آثار او اينهاست:
الف ـ خمسه، مهمترين اثر وي است که به تقليد از خمسه نظامي سروده و شامل
منظومههاي زير است:
1. زبده الافکار: او.لين مثنوي از خمس? او در برابر مخزن الاسرار، که حاوي اشعار
اخلاقي و عرفاني است. اين مثنوي در 300‘1 بيت است که شاعر آن را در مدت 40 روز
سروده است (آقابزرگ 12/19؛ منزوي، 4/285؛ محوي، ح).
2. انورنامه: دومين مثنوي از مثنويهاي پنجگان? او (منزوي، 4/2651) در 000‘7 بيت به
بحر متقارب که جزئيات زندگي انورالدين خان و خلاصهاي از وقايع روزگار جانشينان وي
را در بر ميگيرد. سرودن اين مثنوي 5 سال طول کشيد (ابجدي، حص? اول/13) و در
1174ق/1761م در ترچنوپولي به پايان رسيد (اته، 931, 1575؛ استوري، 778). اين اثر
حماسي بسيار مورد توجه والاجاه قرار گرفت چنانکه شاعر را به لقب بهادر و خلعت خاص و
صلهاي به مبلغ 700‘6 روپيه (قيمت طلا و نقرهاي معادل و وزن نسخ? انورنامه) مفتخر
ساخت (محوي، ط، به نقل از تذکر? گلزار اعظم). اين اثر بيش از آنکه از نظر ادبي
داراي اعتبار باشد، به سبب اشارات تاريخي در باب جزئيات برخورد انورالدّين با
فرانسويها، درگيريهاي فرانسه و انگلستان در يکي از مهمترين ادوار تاريخ هند و
معاهدات محمدعلي عمدهالملک جانشين انورالدين خان با جورج سوم در 1760م، حائز اهميت
بسيار است (اته، 196؛ استوري، 778) و ظاهراً تا بدان حد در کرناتک و حوز? حکومتي
والاجاه اول و دوم شهرت داشته است که به امر ايشان، منشيان درباري پس از ابجدي به
تقليد از وي و در جهت تکميل انورنامه، آثاري پديد آوردند. از آن جمله اثر منثور
توزک والاجاهي از منشي برهان خان بن حسن که در مقدم? آن شرحي در ستايش ابجدي مندرج
است (اته، 196, 931) و نيز اثر ديگر به نام سوانحات روزگار از خيرالدّين حسن حافظ
محمد ناصرخان بهادر صمصام جنگ که آن نيز به تقليد از انورنامه در 1252ق/1836م نوشته
شده است (اته، همانجا).
3. راغب و مرغوب، سومين مثنوي از مثنويهاي پنجگان? ابجدي در 000‘3 بيت، داستان عشق
راغب شاهزاد? يمن و مرغوب شاهزاده خانم چين و شرح ماجراهايي است که تا رسيدن اين دو
به يکديگر رخ ميدهد (منزوي، 4/2823؛ آقابزرگ، 19/185). ظاهراً شاعر در 70 سالگي
اين منظومه را سروده است (ابجدي، حص? سوم/104).
4. هفت جوهر: در حالات بهرامگور که آن را در جواب هفتپيکر سروده (محوي، ز؛ منزوي،
4/3323).
5. مودتنامه: آخرين منظومه از منظومههاي پنجگان? ابجدي، در جواب خسرو و شيرين
نظامي و مشتمل بر 500‘3 بيت، که شاعر در 76 سالگي آن را سروده است. موضوع آن معاشق?
همايون حاکم خوزستان و لعل پرور دختر پادشاه بدخشان است که از روايات عاميانه و
رايج روزگار شاعر بود. ابجدي در سرودن اين منظومه شيو? بيان جامي در يوسف و زليخا
را در نظر داشته و گاه تأثيرپذيري او از جامي تا آنجا پيش ميرود که برخي از ابيات
آن با اندک تغيير عيناً از يوسف و زليخاي جامي نقل شده است (محوي، ي؛ شورا، 3/496،
497؛ منزوي، 4/3246؛ آقابزرگ، 19/311).
ب ـ ديوان فارسي ابجدي: مجموعهاي از قصايد، غزليات و اشعار غنايي اوست که در پايان
آن 17 رباعي نيز آمده است. اين مجموعه نمودار خوبي استاز چگونگي شعر فارسي در اين
دوره در دکن که تأثير زبان و ادب فارسي و رشد و رواج آن را در اين ناحيه به خوبي
نشان ميدهد.
ج ـ شرح تحفه العراقين: تنها اثر منثور ابجدي در 200 صفحه، که در 1120ق/1708م نوشته
شده و شرح ابيات مشکل منظوم? معروف خاقاني است.
د ـ حقيقتنامه: رسالهاي کوتاه و منظوم به زبان اردو و شرح عارفانهاي است بر برخي
از ابيات مثنوي مولوي. خمس? ابجدي (انورنامه، زبده الافکار، راغب و مرغوب، هفت جوهر
و مودتنامه) همراه با ديوان اشعار فارسي و شرح تحفه العراقين و حقيقتنامه در چهار
جلد و تحت عنوان کليات ابجدي در فاصل? سالهاي 1944 تا 1954م به کوشش مولوي محمدحسين
صاحب محوي لکهنوي در مدراس به چاپ رسيده است.
ه ـ ديوان ريخته يا ديوان اردو: مجموعهاي از غزليات، رباعيات و قطعات او به زبان
اردوست (اته، 931).
و ـ تحفه الصّبيان: دوتاسي به نسخ? خطي آن که دراختيار او بوده اشاره دارد (استوري،
778).
ز ـ معظمنامه: اين منظومه به يادبود جنگ شاهزاده معظم و برادرش شاهزاده اعظم،
پسران اورنگ زيب فرمانرواي معروف هند سروده شده است. پس از مرگ اورنگ زيب بر سر
جانشيني او در 1119ق/1707م ميان اين دو برادر در شمال آگره جنگي خونين روي داد که
به کشته شدن اعظم انجاميد و شاهزاده معظم با عنوان بهادر شاه اول
(1119-1124ق/1707-1712م) جانشين پدر شد (دولافوز، 194، 196). نسخ? خطي اين منظومه
در دانشگاه پنجاب پاکستان موجود است (منزوي، 4/3323؛ آقابزرگ، 21/266).
ح ـ مجموع? قصايد، که مدايحي دربار? رسول اکرم(ص) و خاندان نبوت نيز در آن آمده است
(محوي، ز).
مآخذ: آقابزرگ، الذريعه، ابجدي، ميرمحمد اسماعيل بن يوسف، کليات، به کوشش محمدحسين
محوي، مدراس، 1942-1954م؛ دولافوز، ث. ف، تاريخ هند، ترجم? محمدتقي فخر داعي،
تهران، 1316ش؛ شورا، خطي؛ محوي، محمدحسين، مقدم? کليات ابجدي، مدراس، 1944؛ منزوي،
خطي؛ نيز:
Ethé, H., Catalogue of Persian Manuscripts in the Library of the India Office,
Oxford, 1903; Storey, C. A., Persian Literature, I. London, 1927.
بخش ادبيات