دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 2

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آل کبهجلد: 2نويسنده:  
 
 
شماره مقاله:455















آلِ کُبّه، از خاندانهاي ادب‌پرور عرب که در تشويق ادبا و علماي اسلامي نقش مهمي
داشت و از ميان خود آنان نيز عالماني برخاستند. نياکان اين خانواده، بنا بر مشهور،
به قبيل? ربيعه نسب مي‌رسانند. لقب کبه در دوران جاهليت به مناسبتي به نام يکي از
آنان افزوده شده است (بکري، 1/61). در رسائل جاحظ در شمار ثروتمندان بغداد، از شخصي
به نام محمدبن هارون کبه ياد گرديده و نيز آل کبه در برخي از متون کهن به عنوان يکي
از خانواده‌هاي معتبر عصر عباسي آمده است (آقابزرگ، طبقات...، 401)، اما تبار آل
کبه از سد? 10ق/16م تا حدودي مشخص است و نياي شناخته شد? اين خاندان که در نيمه‌هاي
اين سده در بغداد مي‌زيسته، حاج معروف کبه است. مشاهير اين خاندان از اين قرارند:

1. حاج محمد صالح بن مصطفي بن علي بن جعفربن معروف آل کبه (1201-1287ق/1787-1870م).
وي از بازرگانان خيّر بغداد بود. با شهرهاي بزرگي مانند لندن، منچستر، دمشق، حلب،
اصفهان، همدان، کلکته و بمبئي داد و ستد داشت. به عالمان و اديبان علاقه‌مند بود و
ايشان را مي‌نواخت و خود نيز از دانش بهره داشت. خان? بزرگ او بر جانب غربي دجله،
در محلي که اکنون کراده مريم خوانده مي‌شود، به صورت يک انجمن ادبي درآمده بود. حاج
محمد صالح همچنين به شرکت در کارهاي عام‌المنفعه علاقه داشت و از جمله به نوسازي
منزلگاههاي ميان شهرهاي مهم عراق، به‌ويژه بغداد، سامرا، کربلا و نجف پرداخت. وي با
شيخ محمدحسن صاحب جواهر و شيخ مرتضي انصاري آشنايي و مکاتبه داشت و اين 2 فقيه از
او به نيکي ياد کرده‌اند.
2. حاج مصطفي بن محمد صالح. وي از رجال سياسي و اجتماعي بغداد بود و مانند پدر به
فعاليتهاي ادبي نيز علاقه داشت.
3. شيخ محمدحسن بن محمد صالح (1269-1336ق/ 1853-1918م). وي معروف‌ترين شخصيت علمي
اين خاندان است. محمدحسين ابتدا در کنار پدر به کار بازرگاني اشتغال داشت، اما به
مطالعات ادبي نيز مي‌پرداخت و گه‌گاه شعر مي‌سرود. محيط مساعد خانواده و آشنايان،
ميل به کسب دانش را در او تقويت کرد. 18 ساله بود که پدرش درگذشت و چون برادرش
مصطفي نيز به فعاليتهاي سياسي اشتغال داشت، هم? کارهاي بازرگاني خانواده بر عهده او
قرار گرفت، اما او علاق? چنداني به تجارت نداشت. در 1298ق/1881م کارش به ورشکستگي
کشيد. ناچار بازرگاني را رها کرد و با نمام نيرو به کسب دانش روي آورد. ابتدا به
نجف رفت (1299ق/1882م) و سطوح فقه و اصول را نزذ شيخ احمدبن عبدالحسين، نو? پسري
شيخ محمدحسن صاحب جواهر، و شيخ جعفربن شيخ محمد شرقي، نو? دختري همو، و نيز سيدمهدي
بن صالح حکيم فرا گرفت. سپس به کاظمين بازگشت و نزد شيخ محمدبن کاظم، داماد شيخ
محمدحسن آل يس، و شيخ عباس بن محمد حسين حصاني درس خواند. باز به نجف رفت و نزد شيخ
عبداللـه مازندراني و آقارضا همداني به تلمذ پرداخت. در 1306ق/1889م به سامرا رفت و
ضمن استفاده از درس ميرزا محمدحسن شيرازي، در مجلس درس شيخ محمدتقي شيرازي، به
استفاده از درس شيخ محمدتقي ادامه داد. در 1328ق/1910م به نجف بازگشت. جمعي از
عالمان بزرگ به او اجاز? اجتهاد داده‌اند، از جمله: شيخ محمد طه نجف، آقارضا
همداني، شيخ عبداللـه مازندراني و ميرزا محمدتقي شيرازي. وي در نجف درگذشت و در
مقبر? خانوادگي در نزديکي مرقد اميرالمؤمنين(ع) به خاک سپرده شد.
تأليفات مهم وي بدين قرار است: حاشيه بر رسائل شيخ انصاري؛ حاشيه بر مدارک علامه
حلي؛ حاشيه بر مکاسب شيخ انصاري؛ حجيه حکم الحاکم؛ الخلل؛ الرحله المکيه؛ شرح کتاب
الحج از دروس شهيد اول؛ شرح کتاب الصوم از ارشاد علام? حلي؛ شرح قطرالندي؛ صلاه
الجماعه؛ صلاه المسافر؛ الفوائد الرجاليه؛ المواسعه و المضايقه؛ مواقيت الصلاه.
مآخذ: آقابزرگ. الذريعه، 2/471، 6/272-273؛ همو، طبقات اعلام الشيعه، قرن 14، مشهد،
1404ق، 1/401-404؛ امين، محسن، اعيان الشيعه، بيروت، 1403ق، 2/93، 9/174-178، 368؛
بکري، عبداللـه بن عبدالعزيز، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفي السقا، قاهره، 1364ق،
1/63؛ جاحظ، رسائل، قاهره، 1384ق، 2/143؛ حرزالدين، محمد، معارف الرجال، قم، 1304ق،
2/240-243؛ کحاله، عمررضا، معجم المؤلفين، بيروت، 1376ق، 9/215.
بخش تاريخ
 






/ 440