دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 2

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابراهيم بن سنانجلد: 2نويسنده: عليرضا جعفري نائيني 
 
 
شماره مقاله:648















اِبْراهيمِ‌بْنِ سِنان، ابن ثابت بن قُرّ? حراني ابواسحاق (296-335ق/909-946م)،
پزشک، رياضيدان و منجم مشهور صابئي مذهب. از زندگي وي آگاهي چنداني در دست نيست جز
آنکه گفته‌اند در بغداد زاده شد و همانجا رشد يافت (ابن ابي اصيبعه، 1/226). پدرش
سنان ابن ثابت (ه م) و نيايش ثابت بن قرّهقُرّ? حراني ابواسحاق
(296-335ق/909-946م)، پزشک، رياضيدان و منجم مشهور صابئي مذهب. از زندگي وي آگاهي
چنداني در دست نيست جز آنکه گفته‌اند در بغداد زاده شد و همانجا رشد يافت (ابن ابي
اصيبعه، 1/226). پدرش سنان ابن ثابت (ه م) و نيايش ثابت بن قرّه (ه م) هر دو از
رياضيدانان و پزشکان نامور عصر بودند. ابراهيم نزد پدر و ظاهراً استادان ديگر دانش
آموخت و به‌رعم آنکه در 39 سالگي به بيماري کبدي درگذشت، آثار متعددي از خود بر جاي
نهاد و اين آثار سبب شد که از زمر? بزرگ‌ترين دانشمندان به‌ويژه در رياضيات و نجوم
به‌شمار آيد، چنانکه نورشناس و فيزيکدان برجسته، حسن بن هيثم نيز از آثار او
استفاده‌ها کرد (همو، 2/94). از اين آثار پيداست که ابراهيم داراي ديدگاه انتقادي
نسبت به تحقيقات گذشتگان، و نيز داراي استقلال فکري بوده است. اين معني از روش
جديدي که در تربيع سهمي ابداع کرد، همچنين کار او در مورد ساعتهاي آفتابي، و برخورد
انتقادي با نظريات بطلميوس و ارسطو به خوبي آشکار است.
آثار: برخي از مقالات علمي و آثار ابن سنان بدين قرار است:
الف ـ چاپ شده و خطي:
1. المقاله في رسم القطوع الثلاثه، دربار? ترسيم مقاطع مخروطي از طريق نقطه‌يابي
توسط خط‌کش و پرگار. اين اثر که داراي نسخ خطي متعددي است (GAS, V/294)، در زمر?
رسايل ابن سنان در حيدرآباد دکن (1367ق/1948م) به چاپ رسيد. اين مقاله توسط ج،
الدباغ و اس. آ. کراسنوا به زبان روسي ترجمه شد و در نشري? «تاريخ رياضي،
ايسلدوانيا» (شم‍ 16، مکو، 1965م، صص 446-447) انتشار يافت.
در مقال? مذکور دربار? ترسيم سهمي، بيضي و سه روش ترسيم هُذلولي بحث دقيقي انجام
گرفته است. دربار? ترسيم سهمي وي مي‌توان گفت: خطي مانند L و دو نقط? ثابت و متمايز
N و M را روي آن در نظر مي‌گيريم (نک‍: شکل 1). خارج قطعه خط MN، روي L، نقاط ديگري
چون E، F، G،... رسم کرده، از نقاط N، E، F، G عمودهايي بر L اخراج مي‌کنيم. عمودي
که از N اخراج شده، نيم‌دايره‌هاي مزبور را به ترتيب در نقاط R، S، T،... قطع
مي‌کند. از R، S، T،... خطوطي به موازات L رسم مي‌کنيم تا عمودهاي اخراج شده بر L
در E، F، G،... را به ترتيب در R1، S1، T1،... قطع کند. حال با توجه به: و و و...
ابراهيم بن سنان با برهان خُلف ثابت مي‌کند که R1، S1، T1،... همگي به رأس N، محور
NQ و پارامتر MN روي يک سهمي هستند. زيرا اگر مثلاً R1 روي اين سهمي نباشد. فرض
کنيم اين سهمي، خط ER1 را در نقط? R3 مخالف R1 مانند شکل قطع کند. پس داريم درنتيجه
پس R1=R3 و اين تناقض است. حال اگر E1R، G1T،... را هر کدام به انداز? خودش امتداد
دهيم تا نقاط R2، S2، T2،... در طرف ديگر خط L به دست آيند، در اين صورت نقاط مزبور
نيز روي همان سهمي قرار دارند.
بايد يادآور شد که مقاطع مخروطي کاربردهاي زيادي داشته‌اند، مثلاً در ساختن
آينه‌هاي سوزان، ساعتهاي آفتابي و غيره مورد استفاده قرار مي‌گرفته‌اند (ابن سنان،
«رسال? چهارم»).
2. رسال? مساحه قطع المخروط المکافي، دربار? تربيع سهمي يا طرز يافتن مساحت محصور
بين قوسي از سهمي و وتر واصل بين دو انتهاي قوس است. ابراهيم‌بن سنان نخست رساله‌اي
در تربيع سهمي نوشت، سپس تغييراتي در آن داد، ولي هر دو نسخه مفقود شد. از اين رو
وي خود يادآور شده که اگر نسخه‌اي پيدا شد که با نسخ? فعلي اختلافي داشت، آن، يکي
از نسخه‌هاي گم شده است (ابن سنان، «رسال? پنجم»). رسال? مذکور يک‌بار در حيدرآباد
دکن به چاپ رسيد (1366ق/1947م) و همچنين در 1918م هاينريش سوتر آن را ترجمه و بررسي
کرد و تحت عنوان «رساله‌اي از ابراهيم‌بن سنان دربار? تربيع سهمي» در «فصلنامه
انجمن محققين علم » (صص 214-228) منتشر ساخت. نسخ خطي متعددي از اين اثر بر جاي است
(GAS, V/293, 294, 402: کراوز، 461). در اين رساله قضي? ارشميدس به شکل جديدي اثبات
شده است که توضيح آن با توجه به شکل 2 چنين است: نقاط P، N، M بر روي يک سهمي واقع
شده و خط مماس بر سهمي در نقط? P، موازي خط MN است (P را رأس اين قطعه مي‌ناميم).
نتيج? اين قضيه آن است که مساحت مثلث MNP مساوي است با سه چهارم مساحت محصور بين خط
MN و سهمي MNP. در حالي که ارشميدس هفت قضيه براي تربيع سهمي نياز دارد، ابن سنان
آن را فقط با 3 قضيه اثبات کرده، و قضي? سوم خود را که همان نتيج? ذکر شده است، با
روش مستقيم يعني با به کار بردن قضي? دوم خودش ]اگر Ai مساحت قطعه‌اي از يک سهمي
باشد و Bi مساحت آن مثلثي باشد که قاعد? قطع? مذکور، و ردس آن رأس قطع? مذکور است
(i=1, 2) در اين صورت داريم [ اثبات مي‌کند (همانجا)، در حالي که ارشميدس بر مبناي
برهان خُلف اين قضيه را اثبات کرده است. قابل ذکر است که ارشميدس اين نتيجه را
ابتدا با روش مکانيکي به دست آورد، سپس آن را با کمک برهان فوق ثابت کرد.
3. رسال? آلات الاضلال دربار? ابزارهاي سايه‌ها، که در مورد ساعتهاي آفتابي نيز در
آن بحث کرده است. ابن سنان در اثر ديگر خود به نام الهندسه والنّجوم (همو، «رسال?
ششم» ص 4) به اين اثر اشاره کرده و گفته است که آن را در سن 16 يا 17 سالگي نوشته
است و چون آن را بسيار طولاني يافته، در 25 سالگي آن را تصحيح و در سه رساله خلاصه
کرده است (GAS, 5/294؛ نسخه‌هاي خطي آن را بنگريد در کروز، 461). حسن‌بن هيثم
چنانکه خود گويد در کتاب آله الظل خود از اين اثر ابن سنان استفاده کرده و درواقع
اين کتاب خلاصه‌اي از آلات الظل ابن سنان است (ابن ابي اصيبعه، 2/94). پاول لوکي در
رسال? دکتري خود تحت عنوان «اثر ابراهيم بن سنان دربار? ابزارهاي سايه‌ها»
(توبينگن، 1944م) اين اثر را مورد تحقيق قرارداد که منتشر نشد، ولي خلاصه‌اي از آن
در نشري? «شرق‌شناسي» (1948م، صص 501-504) به چاپ رسيده است.
به گفت? لوکي در رسال? سابق الذکر، ابراهيم‌بن سنان انواع ساعتهاي آفتابي را تحت يک
اصل مورد بحث قرار داد (قبل از او انواع ساعتهاي آفتابي به‌طور مجزا و بدون وابستگي
اصولي به يکديگر بررسي مي‌شد).
همچنين او اولين کسي است که ساعت استوايي را (که صفح? آن موازي صفح? استواري سماوي
است و مقياس آن يعني خط عمود بر آن موازي محور عالم است) مورد بحث قرار داد. در ضمن
براي اصول «تعيين اوقات»، اثباتهايي ارائه کرد. همچنين قديمي‌ترين اثباتي که براي
انحناي خطوط ساعتي در دست داريم از اوست (GAS, V/293). ب. ا. رزنفلد در بررسي آثار
فوق در مقاله‌اي نشان داده است که ابراهيم‌بن سنان با تبديلات هندسي آشنايي کافي
داشته است. آلات الاظلال شامل دو بخش است: بخش اول 7 و بخش دوم 17 فصل است.
4. کتاب في حرکات الشمس، قسمت دوم اين اثر راجع به نور، سايه، تاريکي و برخي از
مسائل اپتيک هواشناسي است. او از ديدگاه انتقادي بر نظريات ارسطويي نگريسته و يک
اثر خود را به نام الابانه عم الطريق المتعرفه که در حرکات الشمس از آن نام برده،
به مخالفت با نظريات ارسطو و طرفداران او نوشته است (ابن سنان، «رسال? سوم»). ابن
سنان در اين کتاب به‌ويژه از اجسام منير و مستنير و چگونگي نورپذيري، همچنين دربار?
انعکاس و انکسار و انحراف شعاع به هنگام برخورد با اجسام سخن رانده است (همانجا).
ابوريحان بيروني نيز از اين کتاب نام برده است (ص 326). اين اثر ضمن رسايل ابن سنان
در حيدرآباد دکن (1366ق/1947م) به چاپ رسيده است (GAS, VI/194).
5. رساله في الاسطرلاب، اين رساله نيز در حيدرآباد دکن (1362ق/1943م) چاپ شده است
(ابن سنان، «رسال? اول»؛ GAS، همانجا).
6. رساله في الهندسه و النجوم، اين رساله هم در حيدرآباد دکن (1366ق/1947م) به چاپ
رسيده است (ابن سنان، «رسال? ششم»؛ GAS, V/294).
ب ـ آثاري که در کتابها به نام او آمده است:
1. کتاب فيما کان بطلميوس القلوذي استعمله علي سبيل النساهل في استخراج اختلافات
زحل و المريخ والمشتري، که دربار? اموري است که بطلميوس در تعيين اختلافات حرکات
زحل، مريخ و مشتري به تساهل به کار گرفته است. ابراهيم بن سنان از اين اثر در حرکات
الشمس نقل کرده است. به نظر سزگين اين کتاب با کتاب في تصحيح الباب بيّن به بطلميوس
الخروج عن المرکز في زحل و المشتري و المريخ و في سائر الکواکب التي يعرض لها
الاختلاف في مسيرها من جهه فلک التدوير و الفلک الخارج المرکز و غيرذلک، يکي است
(GAS, VI/194-195). ابونصربن عراق نيز کتاب في تصحيح کتاب ابراهيم‌بن سنان في تصحيح
اختلاف الکواکب العلويه را در تصحيح آن رساله تأليف کرده است (همو، VI/245).
2. کتاب في الّوائر المتماسّه، دربار? محتواي اين کتاب، ابن سنان در مقاله في طريق
التحليل و الترکيب في المسائل الهندسيه توضيح داده و در مورد نکات مشکل آن گفتاري
جداگانه به نام مقاله المسائل المختاره تأليف کرده است (نک‍: کتاب في حرکات الشمس؛
نيز GAS, V/294).
3. کتاب اغراض کتاب المجسطي (ابن نديم، 490).
4. کتاب ماوجد من تفسيره للمقاله الاولي من المخروطات، تفسيري بر مقال? اول از
مخروطات آپولونيوس (همو، 491).
5. زبده الحکم در فلسفه (لغت‌نامه، 1/259).
6. حفظ الصحه در شيوع امراض وبائيه (همانجا).
7. «رساله در حبوب مسهله» (همانجا).
مآخذ: ابن ابي اصيبعه، احمدبن قاسم، عيون الانباء في طبقات الاطباء، قاهره،
1299ق/1882م؛ ابن سنان، ابراهيم، رسائل (شامل شش رساله)، حيدرآباد دکن،
1367ق/1948م؛ ابن نديم، الفهرست؛ ابوريحان بيروني، محمدبن احمد، الآثار الباقيه عن
القرون الخاليه، لايپزيک، 1923م؛ لغت‌نام? دهخدا؛ نيز:
GAS; Krause, Max, »Stambuler Handschriften islamischer mathematiker«, Quell. U.
Stud. Z. Gesch. D. Math., Astron. Physik, Abt.B3, 1963, 437-532; Suter,
Heinrich, »Abhandlung Uber die Ausmesseung der Parabel von Ibrahem b. Sinan b.
Thabit, aus dem Arabischen ubersetzt und kommentiert«, Vierteljahr schrift der
Naturforschenden Gesellschaft, Zürich, 1918.
عليرضا جعفري نائيني
 






/ 440