دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 2

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابراهيم سيمجورجلد: 2نويسنده: علي بته کن 
 
 
شماره مقاله:697
















اِبْراهيم‌ِ سيمْجور، فرزند ابوعمران‌ سيمجور دواتى‌ (د 336ق‌/ 947م‌)، اميري‌
دانشمند، اديب‌ و فرزند يكى‌ از غلامان‌ بركشيدة سامانيان‌ كه‌ همچون‌ پدر و
فرزندانش‌ چندي‌ بر بخشهايى‌ از خراسان‌ فرمان‌ راند.
از دوران‌ كودكى‌ و جوانى‌ ابراهيم‌ آگاهى‌ چندانى‌ در دست‌ نيست‌. اين‌ اندازه‌
دانسته‌ است‌ كه‌ در محضر ابوبكر محمدبن‌ اسحاق‌ بن‌ خزيمه‌، ابوالعباس‌ محمدبن‌
اسحاق‌ سرّاج‌، محمدبن‌ حريث‌ انصاري‌ و ابوقريش‌ محمدبن‌ جمعة قهستانى‌ حديث‌
آموخته‌ است‌ (سمعانى‌، 7/351؛ ابن‌ اثير، اللباب‌، 1/589). ابراهيم‌ پس‌ از پدر
حكومت‌ موروثى‌ سيمجوريان‌ در ناحية قهستان‌ را ادامه‌ داد و با درك‌ زمان‌ِ دو تن‌
از شاهان‌ سامانى‌ يعنى‌ نصر بن‌ احمد (301-331ق‌/914-923م‌) و نوح‌ بن‌ نصر (231-
343ق‌/943-954م‌)، افزون‌ بر حكومت‌ دائمى‌ خويش‌ بر قهستان‌، مدتى‌ نيز بر شهرهاي‌
هرات‌، نيشابور، گرگان‌، بخارا و مرو فرمان‌ راند (سمعانى‌، 7/351-352؛ ابن‌ اثير،
همانجا؛ همو، الكامل‌، 8/359؛ اسفزاري‌، 1/385).
وي‌ در 324ق‌/936م‌ به‌ فرمان‌ نصر بن‌ احمد براي‌ سركوب‌ ابوعلى‌ محمد بن‌ الياس‌
(317-356ق‌) روانة كرمان‌ شد و او را در دژي‌ به‌ محاصره‌ درآورد. برخى‌ تاريخ‌
اين‌ رويداد را 322ق‌ يا 323ق‌ دانسته‌اند (ميرخواند، 4/148؛ العيون‌، 4(2)/39).
ابراهيم‌ با آگاهى‌ از حملة معزالدوله‌ ابوالحسن‌ احمد بن‌ بويه‌ (د 356ق‌/967م‌)
به‌ كرمان‌، ستيز را رها كرد و به‌ خراسان‌ بازگشت‌ (ابن‌ مسكويه‌، 5/352-353؛ ابن‌
اثير، الكامل‌، 8/324، العيون‌، ميرخواند، همانجاها).
در 328ق‌/940م‌ ماكان‌ كاكى‌ (د 329ق‌) در گرگان‌ به‌ مخالفت‌ با نصربن‌ احمد
برخاست‌ و ابوعلى‌ احمدبن‌ محمدبن‌ مظفر چغانى‌ (د 344ق‌/956م‌) فرماندة لشكر
خراسان‌، به‌ سركوب‌ وي‌ همت‌ گمارد و پس‌ از بيرون‌ راندن‌ وي‌ از گرگان‌،
ابراهيم‌ سيمجور را به‌ جايش‌ برنشاند (ابن‌ اثير، الكامل‌، 8/359؛ ابن‌ خلدون‌،
4/738-739). ابراهيم‌ در 331ق‌ شهر گرگان‌ را در برابر حسن‌بن‌ فيروزان‌ كه‌ بر
على‌ چغانى‌ شوريده‌ بود، واگذاشت‌ و روي‌ به‌ نيشابور نهاد و با بهره‌جويى‌ از
ناتوانى‌ ابوعلى‌، با وي‌ از در ناسازگاري‌ درآمد و مانع‌ از ورودش‌ به‌ نيشابور
شد، اما وساطت‌ ديگران‌ به‌ زودي‌ او را به‌ سازش‌ با ابوعلى‌ واداشت‌ (ابن‌ اثير،
الكامل‌، 8/389-390؛ ابن‌ خلدون‌، 4/1057).
در 333ق‌ نوح‌ بن‌ نصر، ناخشنود از ابوعلى‌ چغانى‌، وي‌ را از حكومت‌ نيشابور
بركنار كرد و ابراهيم‌ سيمجور را به‌ جايش‌ برگماشت‌. ابوعلى‌ با رنجش‌ بسيار از
اين‌ رفتار، در 334ق‌ ابراهيم‌ بن‌ احمد، عموي‌ نوح‌ را از موصل‌ فراخواند و او را
برضد برادرزاده‌اش‌ برانگيخت‌ (ابن‌ مسكويه‌، 6/100-101؛ گرديزي‌، 340). نوح‌ با
آگاهى‌ از اين‌ ائتلاف‌ و براي‌ مقابله‌ با ايشان‌ به‌ نيشابور آمد، ولى‌ در اين‌
محل‌ با تحمل‌ شكستى‌ سخت‌ كه‌ نتايجى‌ چون‌ اسارت‌ ابراهيم‌ سيمجور و شماري‌ از
نيروهايش‌ را در پى‌ داشت‌، به‌ سمرقند گريخت‌ (ابن‌ مسكويه‌، 6/102-103). گرديزي‌
و ابن‌ اثير، اين‌ رويداد را به‌ گونه‌اي‌ ديگر بيان‌ داشته‌اند. ايشان‌ درگيري‌
نوح‌ و مخالفانش‌ را در مرو دانسته‌ و اشاره‌اي‌ به‌ اسارت‌ ابراهيم‌ سيمجور
نكرده‌اند. به‌ گمان‌ گرديزي‌، ابراهيم‌ با آمدن‌ ابوعلى‌ چغانى‌ و ابراهيم‌ بن‌
احمد به‌ نيشابور، نزد نوح‌ در مرو رفت‌. برخى‌ از مورّخان‌ برآنند كه‌ با آمدن‌
مخالفان‌ نوح‌ به‌ نيشابور، ابراهيم‌ همراهى‌ آنان‌ را برگزيد (گرديزي‌، 341، ابن‌
اثير، الكامل‌، 8/458-459؛ ابن‌ خلدون‌، 4/744).
ابراهيم‌ سيمجور پس‌ از اسير شدن‌ به‌ دست‌ ابراهيم‌ بن‌ احمد، به‌ بخارا برده‌ شد
و در اين‌ شهر پس‌ از چندي‌ در نتيجة بروز اختلاف‌ نظر و بدگمانى‌ ميان‌ ابراهيم‌
بن‌ احمد و ابوعلى‌ چغانى‌ از بند رهايى‌ يافت‌ (ابن‌ مسكويه‌، 6/103). ابراهيم‌
سيمجور در شوال‌ 336/آوريل‌ 948 درگذشت‌.
مآخذ: ابن‌ اثير، الكامل‌، بيروت‌، 1386ق‌؛ همو، اللباب‌، قاهره‌، 1357ق‌؛ابن‌
خلدون‌، العبر؛ ابن‌ مسكويه‌، احمد، تجارب‌الامم‌، به‌ كوشش‌ آمدروز، مصر، 1332ق‌؛
اسفزاري‌، معين‌ الدين‌ محمّد، روضات‌ الجنات‌، به‌ كوشش‌ محمد كاظم‌ امام‌،
تهران‌، 1338ش‌؛ العيون‌والحدائق‌، به‌كوشش‌ نبيله‌عبدالمنعم‌ داوود، بغداد،1973م‌؛
سمعانى‌، عبدالكريم‌، الانساب‌، به‌ كوشش‌ شرف‌الدين‌ احمد، حيدآباد دكن‌، 1396ق‌؛
گرديزي‌، عبدالحى‌، زين‌ الاخبار، به‌ كوشش‌ عبدالحى‌ حبيبى‌، تهران‌، 1363ش‌؛
ميرخواند، محمد، روضةالصفا، تهران‌، 1339ش‌.

على‌ ميرانصاري‌
تايپ‌ مجدد و ن‌ * 1 * زا
ن‌ * 2 * زا
 






/ 440