شماره مقاله:754
اَبْطَح (مُحَصّب)، ناحيهاي بين مكه و منى، بر سر راه مدينه، در يك
فرسخى شهر مكه كه از يك سوي به كوه حُجون و بطن وادي و از جانب ديگر به
مسجد سلسبيل محدود است (ازرقى، 2/129). به گفتة بكري ابطح منطقهاي است در
شمال مكه كه هر وقت سيل جاري مىشود همة آن را فرا مىگيرد (1/257) و
منزلگاه (خَيف) بنى كنانه بوده است (ازرقى، 2/130).
وجه تسميه: اين ناحيه را بدان سبب ابطح خواندهاند كه هموار يا بستر سيل
بوده است. در مآخذ تاريخى و جغرافيايى آن را اَباطِح وبَطحاء نيز ناميدهاند
و همچنين محصّب، از آن رو كه پر از سنگ ريزه و شن است (ابن كثير، 80 -81).
طبق روايات منابع اسلامى در اين مكان بود كه حضرت آدم (ع) به امر
جبرئيل، شيطان را با سنگ ريزه زد (يعقوبى، تاريخ، 1/6). گاهى نيز از محصّب
به عنوان كوه نام برده شده است (يعقوبى، البلدان، 78) و بعضى ناحية ابطح
را ذي طوي ناميدهاند كه ياقوت آن را رد كرده است (1/74).
سابقة تاريخى: در دورة جاهليّت، قُصَىّ بن كلاب بن مرّة بن لؤي از نياكان
پيامبر اسلام خاندان قريش را كه در حجاز پراكنده بودند، گرد آورد و بر سر
رياست بر كعبه و مكه با قبايل خُزاعه و بنى بكر در ابطح جنگيد. عدّة بسياري
از دو طرف كشته شدند و سرانجام كار به مصالحه انجاميد و يَعمر بن كعب بن
ليث از بزرگان عرب بين آنان داوري كرد كه در نتيجه سيادت و امارت مكّه
به قصّى داده شد و قبايل خُزاعه و بنى بكر از مكّه كوچ كردند. قصّى
خاندان قريش را به دو دسته تقسيم كرد: دستهاي را در ابطح فرود آورد كه به
قريش بِطاح شهرت يافتند. دستة دوم در ظَهرِ (بيرون) مكه سكنى گزيدند كه به
قريش ظواهر مشهور شدند (ابن سعد، 1/71). عبدالمطّلب جدّ پيامبر اسلام را كه
ابوالبطحاء و سيّد البطحاء گفتهاند، نيز به علّت انتساب به قصّى و بطاح است
(نويري، 16/40-42) و پيامبر اسلام را كه ابطحى ناميدهاند به دليل انتسابش
به عبدالمطلب و سكونت در بطحاء بوده است (حميري، 7). نخستين باري كه
پيامبر به دستور پروردگار دعوت خود را آشكار ساخت، در ابطح بود (يعقوبى،
تاريخ، 2/24). در 7ق/628م پيامبر اسلام پس از پيمان صلح حديبيّه براي
گزاردن حجّ عمره به مكّه رفت. نقل شده است كه وي در هيچ منزلى فرود
نيامد مگر در ابطح. در فتح مكه نيز در ابطح منزل كرد و مردم مكه در آنجا با
وي بيعت كردند (ابن سعد، 1/122، 8/236).
مآخذ: ابن سعد، محمد، طبقات الكبري، به كوشش احسان عباس، بيروت، دارصادر؛
ابن كثير، تقويم البلدان، به كوشش رنو و دسلان، پاريس، 1840م؛ ازرقى،
محمد، اخبار مكة، به كوشش رشدي صالح ملحس، مكه، 1357ق؛ حميري، محمد،
الرّوض المعطار، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1980م؛ نويري، شهاب الدين
احمد، نهاية الارب، قاهره، 1374ق؛ ياقوت، بلدان، بيروت، 1374ق/1955م؛
يعقوبى، احمد، البلدان، به كوشش محمد صادق بحر العلوم، نجف، 1337ق؛ همو،
تاريخ، بيروت، 1379ق. على رفيعى
تايپ مجدد و ن * 1 * زا
ن * 2 * زا