دائرة المعارف بزرگ اسلامی جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دائرة المعارف بزرگ اسلامی - جلد 2

مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابدال چاشتيجلد: 2نويسنده: حسين لاشيء 
 
 
شماره مقاله:617















اَبْدالِ چِشْتي، خواجه ابواحمد (260-355ق/874-966م)، از مشايخ بزرگ سلسل? چشتيه در
سده‌هاي 3 و 4ق. لقب او قدوه‌الدين بود و از سادات حسني به‌شمار مي‌آمد و نسبت
سيادت او با هفت واسطه به حضرت امام حسن(ع) مي‌رسد (چشتي، 58-59؛ احمدعلي، 87).
ظاهراً چون وي در طريقت به مرتب? ابدالي رسيده بود، او را ابدال چشتي ناميده‌اند
(قس: همانجا). پدر او سلطان فرسنانه امير چشت، يکي از قراء هرات، بود و شيخ
ابواسحاق شامي که از اقطاب سلسل? ادهميّه بود ولادت قريب‌الوقوع خواجه ابواحمد را
به عم? او که زني صالحه بود بشارت داده و از او خواسته بود که همسر برادر خود را تا
هنگام وضع حمل از خوردن غذاي حرام يا شبهه‌آلود محافظت کند. يک‌بار شيخ ابواسحاق،
خواجه ابواحمد را در دوران کودکي ديده و گفته بود که از اين کودک خانداني بزرگ پديد
خواهد آمد (جامي، 323). ابواحمد در 7 سالگي در مجلس سماع شيخ ابواسحاق حاضر شد و در
13 سالگي خلوت گزيد و به مجاهده و رياضت مشغول شد (چشتي، 59). در 20 سالگي هنگامي
که با پدر به قصد شکار به سوي کوه رفته بود، از همراهان جدا افتاد و ناگاه در ميان
کوه 40 تن از رجال اللـه را بر سر سنگي ايستاده ديد که شيخ ابواسحاق شامي نيز در
ميان آنان بود؛ حالش دگرگون شد و از اسب به زير آمد و در پاي شيخ افتاد، سپس لباسي
پشمينه پوشيد و به دنبال او روان شد و اصرار پدر و نزديکان نتوانست وي را از اين
راه باز دارد (جامي، 323). پس از 8 سال رياضت سخت، از دست شيخ ابواسحاق شامي خرق?
خلافت دريافت کرد (غلام سرور، 242). تذکره‌نويسان به او کراماتي نسبت داده‌اند
(همو، 242-243؛ جامي، 224). وي به سماع توجه خاص داشت و به سبب تشکيل محافل سماع
يک‌بار علماي ظاهر او را براي محاجه به بارگاه امير نصير که دايي او نيز بود
کشاندند (چشتي، 61-62). نسبت خرق? او را به صورتهاي مختلف نقل کرده‌اند. برخي اين
نسبت را از طريق شيخ اسحاق شامي، علوي دينوري، هبير? بصري، حذيق? مرعشي و ابراهيم
ادهم به حضرت امام محمدباقر(ع) (معصوم عليشاه، 2/129)، و بعضي ديگر سلسل? ارشاد او
را از دو طريق مختلف به وسيل? ابراهيم ادهم و فضيل عياض و حبيب اعجمي يا
عبدالواحدبن زيد و حسن بصري به حضرت اميرالمؤمنين علي(ع) رسانده‌اند (فرضته، 375؛
معصوم عليشاه، 2/149).
مآخذ: احمدعلي مولوي، قصر عارفان، به کوشش محمد باقر، لاهور، 1965م؛ جامي،
عبدالرحمن، نفحات الانس، به کوشش مهدي توحيدي‌پور، تهران، 1337ش؛ چشتي، شاه
الهدايه‌بن شيخ عبدالرحيم، سيرالاقطاب، لکهنو، 1331ق/1913م؛ غلام سرور مولوي، خزينه
الاصفيا، لکهنو، 1290ق؛ فرشته، محمدقاسم، تاريخ، کانپور، 1290ق؛ معصوم عليشاه،
محمد، طرائق الحقايق، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1339-1345ش.
حسين لاشيء
 






/ 440