فِطْر بن خليفه. - راویان مشترک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راویان مشترک - نسخه متنی

حسین عزیزی، پرویز رستگار، یوسف بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فِطْر بن خليفه.

219فِطْر بن خليفه.

( - پس از 150 ه . ق ).

كنيه: ابوبكر.

نسب: مخزومى، قرشي.

لقب: حنّاط، خيّاط، كوفي.

طبقه: پنجم.

تنها چيزي كه از تاريخ زندگي فطر در دست است، اين كه وي با (بني مخزوم قرشى) پيمان ولاء داشته و به اين جهت (مخزومى) خوانده شده است. او را از (خشبيّه) (1) و از سپاهيان مختار ثقفي دانسته اند. ابن قتيبه مي نويسد: بيش تر كساني كه به فرماندهي ابراهيم بن اشتر نخعى، يكي از فرماندِهان سپاه مختار بن ابي عبيده ثقفي به قصد دستگيري عبيداللّه بن زياد در سال 67 ه . ق . حركت كردند چوبي در دست داشتند، از اين رو آنان را (خشبيّه) ناميدند. (2) .

دانشمندان اهل سنّت به اتّفاق او را شيعي دانسته اند. بنابر نقل ذهبى، فِطر بن خليفه به هنگام احتضارش مي گفت: چقدر مسرور مي شدم اگر به جاي تمام موهايي كه در بدن دارم، زبان مي داشتم كه با محبّت و دوستي اهل بيت (ع) تسبيح پروردگار مي گفت. (3) .

او كه در زمان امام صادق (ع)مي زيست، از آن حضرت به عنوان كسي كه داراي دانش فراوان است ياد مي كرد. (4) ونيز آن حضرت به هنگام شنيدن حديثي كه وي به يك واسطه از اميرمؤمنان (ع)نقل كرد، فرمود: (خدا رحمت كند كساني را كه ما را نزد مردم محبوب كنند و در ديدگان آنان ناپسند نكنند). (5) .

طبقه و منزلت روايي فطر.

و ي از راويان طبقه پنجم است و بيش تر اصحاب تراجم و رجال اهل سنت، مانند: احمد بن حنبل، يحيي بن سعيد، يحيي بن معين، سفيان، ابونعيم، ابن عدى، ابوحاتم، ساجى، ابوداوود، نسائى، ابن حبّان، ابن سعد، ذهبي و ابن حجر، او را به عنوان ثقه، صدوق و صالح الحديث دانسته اند .

در برابر اينان كساني چون: ابوبكر بن عياش، عقيلي و احمد بن يونس او را به دليل شيعي بودن، به نوعي تضعيف كرده اند.

در ميان دانشمندان شيعى، شيخ طوسي او را در ميان اصحاب و راويان امام باقر (ع)و امام صادق (ع)آورده و مامقاني روايات او را حسن دانسته است. از وي حدود شصت حديث در منابع شيعي و سنّي آمده است. در اين روايات او از كساني چون: عكرمه (غلام بن عبّاس)، عاصم بن بهدله، عطاء بن ابي رباح، عامر بن واثله ليثى، عامر شعبي و ابوخالد والبي روايت كرده است. و بكر بن بكّار، ابواسامه حمّاد بن اُسامه، خهد بن يحيى، سفيان ثورى، سفيان بن عيينه و عبداللّه بن داوود نيز از او روايت كرده اند. (6) .و ي با چند واسطه از پيامبر(ص) روايت مي كند كه فرمود: (تا زماني كه دوازده تن كه همه از قريش هستند قائم به خلافت باشند، همواره اين دين چيره و پيروز است و بدخواهي دشمنان زياني به آن نمي رساند.) (7) هم چنين فرمود: (هرگاه مصيبتي به شما رسيد، مصيبت فقدان مرا بياد آريد كه بزرگ ترين مصيبت هاست.) (8) وي حديث معروف غدير را كه امام علي (ع)در (يوم الرَّحبه) با حضور و تأييد چندين صحابى، به آن احتجاج كرد، نقل كرده است. (9) .

مورّخان، وفات او را به اختلاف در سال هاي 153، 155 و 156 ه . ق . در زمان خلافت منصور عبّاسي دانسته اند. (10) .

منابع ديگر

كتاب التاريخ الكبير 7/ 139؛ الجرح و التعديل 3/ ق 2/ 90؛ كتاب الثقات 5/ 300 و 7/ 323؛ الكامل في ضعفاء الرجال 6/ 30؛ رجال طوسي 273؛ ميزان الاعتدال 3/ 363؛ تهذيب التهذيب 8/ 300؛ تقريب التهذيب 2/ 114؛ شذرات الذهب ق 1/ ج 1/ 235؛ تنقيح المقال 2/ 16؛ معجم رجال الحديث 13/ 342؛ قاموس الرجال 7/ 346 (چاپ قديم)؛ مستدركات علم رجال الحديث 6/ 226.

1. اصحاب و ياران مختار بن ابي عبيد و نيز طائفه اي از شيعه (خشبيه) خوانده مي شوند (النهاية في غريب الحديث 2/ 33).

2. المعارف 622.

3. سير اعلام النبلاء 7/ 33.

4. الخرائج والجرايح 2/ 642.

5. امالي مفيد 30.

6. نك: تهذيب الكمال 23/ 313؛ امالي مفيد 30؛ طوسى، كتاب الغيبة 132 و مسند احمد بن حنبل 4/ 370.

7. كتاب الغيبة 132.

8. تاريخ الاسلام 9/ 572.

9. اسد الغابة 5/ 275 و البداية والنهاية 7/ 347.

10. الطبقات الكبري 6/ 364و الكامل في التاريخ 5/ 611.

/ 160