عبداللّه بن زيد بن عاصم. - راویان مشترک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راویان مشترک - نسخه متنی

حسین عزیزی، پرویز رستگار، یوسف بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عبداللّه بن زيد بن عاصم.

171عبداللّه بن زيد بن عاصم.

(- 63ه.ق).

كنيه: ابو محمد.

نسب :مازنى، نجّاري.

لقب : مدنى، انصاري.

طبقه: صحابي.

وي از طايفه بني نجّار مازني از قبيله بزرگ (خزرج) در مدينه است. مادرش نُسيبه (امّ عماره) دختر كعب مازني خزرجي و برادرش حبيب بن زيد است.

عبداللّه و پدر و مادرش و حبيب و تميم (برادران او) از اصحاب رسول خدا بودند. دو فرزندش خهد و علي همراه پدرشان در واقعه حرّه به قتل رسيدند.

نسيبه بيش تر به نام مادرش(نسيبه) مشهور و به او منتسب است. نام نسيبه به دليل حضورش در بيعت دوم عقبه (1) و نيز شجاعت و فداكاريي كه در غزوه احد از خود نشان داد، براي هميشه در تاريخ پر افتخار زنان مسلمان ثبت شد.

او از سابقان در اسلام و در ميان هفتاد و پنج نفري است كه در (ليلة العقبه) با رسول خدا(ص) بيعت كردند و در جنگ هاي احد، خيبر، حُنين، يمامه و نيز صلح حُديبيّه (عمرة القضاء) حضور داشت. در جنگ يمامه (كه در خلافت ابوبكر روي داد) دست اش به وسيله مُسيلمه كذّاب قطع شد. در جنگ اُحد همراه شوهر و دوفرزندش عماره وعبداللّه حاضر و به آب رساني ومداواي زخمي ها پرداخت و چون جان پيامبر(ص) را در خطر ديد به نبرد با دشمنان و دفاع از پيامبر(ص) برخاست و در آن روز دوازده زخم بر پيكر او نشست.

نُسيبه مي گويد: در غزوه احد به جز ده نفر همه، فرار كردند و من به اتفاق شوهر و فرزندانم از پيامبر(ص) دفاع مي كردم. آن حضرت فرمود: مقام و منزلت تو در اين روز از مقام فلاني و فلاني برتر است. (2) .

به هر حال، عبداللّه در جنگ هاي پيامبر(ص) حضور داشت (3) و به گفته واقدي و برخي ديگر: او به اتفاق (وحشى) مسيلمه كذّاب را كشتند. نُسيبه مي گويد: در يمامه، پي يافتن مسيلمه بودم تا او را به قتل برسانم.ناگهان پسرم عبداللّه كه شمشير خود را به خون مسيلمه رنگين كرده بود، ملاقات كردم.

در جريان واقعه حرّه به سال 63ه.ق. كه سپاهيان يزيد بن معاويه به مدينه يورش برده وفجايعي به بار آوردند، به عبداللّه پيش نهاد شد كه مقاومت كند و با عبدالله بن حنظله تا پاي جان بيعت نمايد و با سپاهيان يزيد بجنگد. او از اين كار امتناع ورزيد و گفت: پس از پيامبر(ص) با كسي تا اين حدّ بيعت نخواهم كرد. (4) .

طبقه و منزلت روايي عبداللّه .

پيش تر اشاره شد كه عبداللّه صحابي است، با اين حال، رجاليون اهل سنت درباره اش سخني نگفته اند، اما در ميان دانشمندان شيعى، شيخ طوسي او را در ميان اصحاب و راويان پيامبر(ص) و علي (ع)آورده و ابن داوود و علامه حلّي در قسم اول كتاب خود و در شمار معتمدان ذكر كرده اند. مامقاني روايات او را حسن دانسته ولي محقق شوشتري او را تضعيف كرده است.

عبداللّه از رسول خدا(ص) و علي (ع)روايت كرده است و عباد بن تميم (پسر برادرش) سعيد بن مسيّب، واسع بن حبّان، يحيي بن عماره(دامادش)، يحيي بن بكير و گروهي ديگر ازاو روايت كرده اند.

اوازپيامبر(ص) روايت كرده كه فرمود: ميان خانه و منبر من، باغي از باغ هاي بهشت است. (5) .و ي سرانجام در واقعه حرّه در ماه ذي الحجّة الحرام سال 63 ه.ق. ودر زمان حكومت يزيد بن معاويه به همراه فرزندانش (علي و خهد) به قتل رسيد. (6) .

منابع ديگر

كتاب التاريخ الكبير 5/ 12؛ الجرح والتعديل 2/ ق 2/ 57؛ كتاب الثّقات 3/ 223؛ رجال طوسي 50.23، الاستيعاب 3/ 913؛ اُسدالغابة 3/ 5 - 167/ 555؛ الكامل في التاريخ 4/ 117؛ تهذيب الاسماء واللغات 1/ ق 1/ 267؛ رجال ابن داوود 203؛ تهذيب الكمال 14/ 538؛ سيراعلام النبلاء 2/ 377؛ تقريب التّهذيب 1/ 417؛ تنقيح المقال 2/ 183؛ معجم رجال الحديث 10/ 191؛ قاموس الرجال 6/ 364(چاپ جديد) .

1. ر.ك: ترجمه عباس بن عبدالمطلب در همين كتاب.

2. المغازي 1/ 269؛ الطبقات الكبري 8/ 412 و شرح نهج البلاغه 14/ 266. ابن ابي الحديد مي گويد: راوي حديث خيانت كرده، زيرا نام آن دو نفر را كه پيامبرق ذكر كرده نقل نكرده است . نك: الصحيح في سيرة النبي 180/ 6ض 198.

3. درباره حضور وي در جنگ بدر اختلاف است و غالب مورّخان بر اين باورند كه وي در غزوه بدر شركت نداشته است .

4. الاصابة 2/ 312.

5. مسند احمد بن حنبل 4/ 39.

6. تهذيب التهذيب 5/ 223؛ شذرات الذّهب 1/ ج 1/ 71 و تاريخ الاسلام 5/ 146.

/ 160