اسحاق بن جعفربن محمّد(ع) - راویان مشترک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راویان مشترک - نسخه متنی

حسین عزیزی، پرویز رستگار، یوسف بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اسحاق بن جعفربن محمّد(ع)

16اسحاق بن جعفربن محمّد(ع)

( - پس از 208ه.ق).

كنيه: ابوموسى، ابومحمد.

نسب: قرشى، هاشمى، علوى،جعفري.

لقب: مدنى، موُتمن، حزين.

طبقه: نهم.

اسحاق از مادري پرهيزكار به نام حميده بربريه در سرزمين عريض زاده شد. او برادر پدر و مادري امام موسي بن جعفري و از بزرگان و پرهيزكاران روزگار خود به شمار مي رفت. همسرش نفيسه دختر حسن بن زيد بود و از وي سه فرزند به نام هاي محمد، حسن و حسين به جاي ماند. اسحاق از جمله شيعيان مخلصي است كه مسير صحيح را شناخت و به ديگران شناساند. او هرگز خندان ديده نمي شد، به همين جهت وي را حزين ناميدند (1) . خاندان اسحاق به اسحاقيين مشهورند.

اسحاق و اهل بيت (ع)

هر چند نحله اي از شيعيان پس از امام صادق (ع)او را امام شناختند، ليكن او خودش نه تنها هرگز دست از تبليغ امامت امام موسى (ع)و امام رضا(ع) برنداشت، بلكه از راويان وصيت و سفارش امام صادق (ع)به امامت امام موسى (ع)و نيز از شاهدان وصيت امام كاظم به پيشوايي فرزندش علي بن موسي الرضاي بود (2) .

هنگامي كه امام كاظم وصيت مي كرد، جماعتي را بر وصيت خود شاهد گرفت كه از جمله آن ها، اسحاق بود. امام (ع)پس از پايان وصيت، آن را مهر كرده و فرمود: كسي حق باز كردن اين مكتوب را ندارد. لعنت خدا و ملائكه و رسولان بر كسي كه چنين كند. وقتي كه عباس فرزند بزرگ امام موسى (ع)به بهانه واهي آن كتاب را نزد قاضي گشود، اسحاق به شدت برآشفت و به ياري امام رضا(ع) شتافت و عباس را سرزنش كرد.

طبقه و منزلت روايي اسحاق.

اصحاب رجال - اعم از شيعه و سني - او را ستوده و توثيق كرده اند. ابن معين او را صدوق مي خواند. سفيان بن عيينه و ابن كاسب هر گاه از او حديثي نقل مي كردند، وي را با عنوان ثقه ياد نموده و مي گفتند: حدَّثنى الثِّقة.

ابن حبان او را در شمار ثقات نام برده و بخاري وي را از برادرش محمد موثق تر مي داند.

شيخ مفيد او را نيكوكار و اهل فضل و ورع مي خواند كه داراي احاديث و آثار فراواني است. شيخ طوسي او را در شمار اصحاب امام صادق (ع)و برقي علاوه بر آن او را در ميان اصحاب امام باقر(ع) و امام كاظم (ع)نيز نام مي برد.

اسحاق از امام باقر(ع)، امام صادق(ع)، امام كاظم(ع)، امام رضا(ع)، سعيد بن مسلم، صالح بن معاويه بن عبدالله بن جعفر، عبدالله بن جعفر مخرمى، عبدالرحمن بن ابي بكر مليكي جدعانى، عبدالرحمن بن عبدالعزيز انصاري امامي و ديگران روايت مي كند.و از او كساني چون: ابراهيم بن منذر حزامى، محمدبن اسماعيل بن جعفر، يعقوب بن حميد بن كاسب و يعقوب بن محمد زهري روايت مي كنند.

روايات اسحاق در جوامع روايي شيعه و سني مانند: اصول كافى، صحيح بخارى، سنن ابن ماجه، سنن ابي داوود و ترمذي آمده است (3) .

اسحاق روايت مي كند كه از امام صادق (ع)سؤال شد: برخي گمان مي كنند ابوطالب كافر است. ايشان فرمودند: دروغ مي گويند. او چگونه مي تواند كافر باشد در حالي كه در باره پيامبر(ص) چنين سروده است:.

المتعلموا اَنّا وَجَدْنا محمّداً نبيّاً كَمُوسي خُطَّ في اوّل الكُتُبِ (4) . اسحاق پس از مهاجرت از مصر، به مدينه آمد، در همان جا زيست و پس از گذراندنِ عمري دراز در 85 سالگى، سال 208ه.ق. بدرود حيات گفت (5) .

منابع ديگر.

كتاب التاريخ الكبير 1/ 283؛ رجال برقي 10/ 47؛ الجرح والتعديل 1/ ق 1/ 215؛ كتاب الثقات 8/ 111؛ اصول كافي 1/ 316؛ لباب الانساب 310.273.233 و 394؛ رجال طوسي 149؛ تاريخ الاسلام 13/ 93؛ سير اعلام النبلاء 1/ 97؛ ميزان الاعتدال 1/ 4؛ تهذيب التهذيب 1/ 229؛ تقريب التهذيب 1/ 56؛ لسان الميزان 1/ 259؛ جامع الرواة 1/ 81؛ تنقيح المقال 1/ 113؛ اعيان الشيعه 3/ 268؛ قاموس الرجال 1/ 745 (چاپ جديد).

1. عمدة الطالب 279.

2. ارشاد مفيد 286.

3. تهذيب الكمال 416/ 2 و معجم رجال الحديث 42/ 3.

4. الغدير 390/ 7.

5. المقفّي الكبير 2/ 55 و وفيات الاعيان 5/ 424.

/ 160