اسماء بنت عميس بن نعمان. - راویان مشترک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راویان مشترک - نسخه متنی

حسین عزیزی، پرویز رستگار، یوسف بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اسماء بنت عميس بن نعمان.

18اسماء بنت عميس بن نعمان.

( - 38 ه.ق).

كنيه: (؟).

نسب: خثعميّه.

لقب: (؟).

طبقه: صحابي.

وي از طايفه بني خثعم بن انمار است. مادرش هند دختر عوف بن زهير است. او از جانب مادر داراي هشت خواهر بود كه سلمي و سلامه با وي در پدر مشترك بودند. سلمي همسر حمزه عموي پيامبر(ص) بود.

ميمونه همسر پيامبر(ص) خواهرِ مادري اسماء است. هند را به جهت داشتن چنين دامادهايي به بزرگي و فضيلت ستوده اند (1) .

اسماء ابتدا با جعفربن ابي طالب برادر حضرت على (ع)ازدواج كرد. در اوائل بعثتِ پيامبر(ص) اسلام آورد و با ايشان بيعت نمود. پس از مدتي همراه جعفر به حبشه هجرت كرد و در همان جا بود كه داراي سه فرزند به نام هاى: عبدالله، عون و محمد شد. او به همراه ديگر مهاجران حبشه در سال وقوع جنگ خيبر از حبشه به مدينه هجرت كرد. هنگامي كه عمر در گفت وگويي با اسماء، سبقت مهاجران از مهاجرانِ حبشه در هجرت به مدينه را دليلي بر فضيلت آنان گرفت، پيامبر(ص) به اسماء گفت: بلكه شما دو بار هجرت كرديد، يكي هجرت به سوي نجاشي و ديگري هجرت به سوي من (2) .

پس از شهادت جعفر در جنگ موته، اسماء با ابوبكر ازدواج كرد. از اين ازدواج محمد كه بعدها از ياران فداكار امام علي (ع)شد، تولد يافت.

اسماء و اهل بيت (ع)

اسماء حتي آن گاه كه در خانه ابوبكر مي زيست شيعه علي بن ابي طالب بود و از سر وفادارى، اسرار آن خانه را به آن حضرت مي رساند. پس از درگذشت ابوبكر، اسماء با امام على (ع)ازدواج كرد. زماني كه اسماء وارد خانه اميرالمؤمنين شد محمد فرزند ابوبكر خردسال بود. تربيت حضرت على (ع)و تشيّع مادرش او را از شيعيان جان باز على (ع)ساخت (3) .

ثمره ازدواج اسماء با حضرت على (ع)فرزندي به نام يحيي بود (4) .

اسماء از همان آغاز از دوست داران اهل بيت (ع)و در نزد آنان داراي ارج و منزلت خاصي بود.

اسماء راز دار حضرت زهرا بود و دختر پيامبر(ص) برخي مشكلاتش را با وي در ميان مي گذاشت. به هنگام همان بيماري كه به فوت حضرتش انجاميد به اسماء گفت كه از تابوت هاي موجود در مدينه به دليل نداشتن پوشش كافي ناراضي است. اسماء با تشريح شكل تابوت هاي حبشى، تابوتي به آن شكل فراهم آورد و به اين ترتيب مايه خرسندي و شادماني حضرت شد و اين جا بود كه براي اولين بار پس از مرگ پدر لبخند فاطمه (س) را مشاهده كردند. او پس از فوت فاطمه (س) طبق وصيت ايشان در غسل و كفن كردن آن حضرت به على (ع)ياري رساند و از ورود عايشه به اتاقي كه پيكر مطهر فاطمه (س) در آن جا بود جلوگيري كرد و گفت كه فاطمه (س) به وي چنين دستور داده است (5) .

حضرت على (ع)در باره محمدبن ابي بكر مي گويد: او نجابت خود را از مادرش دارد (6) . اسماء از راويان حديث رد شمس است كه بيان گر فضيلت و مقام خاص حضرت على (ع)نزد پيامبر(ص) است. پيامبر(ص) در مورد اسماء از بهشتي بودن او خبر داده است.

طبقه و منزلت روايي اسماء.

او از طبقه صحابه است و صحابي بودنش منزلت بلندي نزد اصحاب رجال و تراجم، به وي داده است.

او از پيامبر(ص) و حضرت على (ع)رواياتي چند نقل كرده است و از وي زيد خثعمى، سعيد بن مسيب، عامر شعبى، فرزندش عبدالله بن جعفر، عبدالله بن عباس، عروة بن زبير، قاسم بن محمدبن ابي بكر، فاطمه بنت علي بن ابي طالب و فاطمه بنت حسين بن علي بن ابي طالب، روايت كرده اند (7) .

احاديثي كه از اسماء نقل شده در تمام جوامع روايي اهل سنت به جز صحيح مسلم آمده است.

اسماء از پيامبر(ص) نقل مي كند كه ايشان فرمودند: خداوندا! من آن چه را كه برادرم موسي گفت، مي گويم. از خويشاوندان، برادرم علي را وزير من قرار بده تا پشتم به او قوي شود و او را شريك كارم قرار ده تا تو را بسيار ياد نموده و تسبيح كنم (8) .

هرچند به گفته زركلى، اسماء پس از شهادت حضرت على (ع)مدت كمي زيست و دار فاني را وداع گفت، امّا به گفته تاريخ نگاراني كه سخن شان پذيرفته تر است، وي در سال 38 ه.ق. و پس از شنيدن خبر شهادت فرزندش محمّد بن ابي بكر، در گذشت (9) .

منابع ديگر

سيره ابن هشام 1/ 290 و351؛ المغازي 739 و 766؛ الطبقات الكبري 8/ 280؛ مسند احمد بن حنبل 6/ 452؛ مروج الذهب 1908؛ كتاب الثقات 3/ 23؛ كتاب الخصال 363؛ العقد الفريد 4/ 263؛ حلية الاولياء 2/ 74؛ رجال طوسي 34؛ صفة الصفوه 2/ 33؛ اسد الغابة 5/ 295؛ تقريب التهذيب 2/ 582؛ الغدير 1/ 17و 199؛ معجم رجال الحديث 23/ 171؛ تهذيب الاسماء واللغات ق 1/ ج 2/ 330؛ الكامل في التاريخ 2/ 331.238 و 419؛ تاريخ طبري 3/ 124و 195؛ المعجم الكبير 24/ 131؛ تاريخ يعقوبي 2/ 114و 128؛ المحبّر 108 و 402؛ فتوح البلدان 451؛ تاريخ الاسلام 4/ 178و 309؛ سير اعلام النبلاء 1/ 211و 2/ 172؛ الاصابة 8/ 8؛ تهذيب التهذيب 12/ 398؛ قاموس الرجال 10/ 379 (چاپ قديم)؛ الاعلام 1/ 306؛ شرح ابن ابي الحديد 6/ 53؛ اعلام النساء 1/ 57.

1. الاستيعاب 1787/ 4.

2. صحيح مسلم 171/ 7 (باب فضائل جعفر بن ابي طالب و اسماء بنت عميس) و صحيح بخاري 5.284 (كتاب المغازى).

3. اعيان الشيعه 307/ 3.

4. اعيان الشيعه 307/ 3.

5. الاستيعاب 1787/ 4.

6. تنقيح المقال 57/ 2.

7. تهذيب الكمال 126/ 35.

8. الغدير 116/ 3، به نقل از الرياض النضرة 163/ 2.

9. الوافي بالوفيات 9/ 53؛ شذرات الذهب 1/ ج 1/ 48 و الاصابه 8/ 9 .

/ 160