عمرو بن ثابت بن هرمز (= عمرو بن ابي المقدام). - راویان مشترک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راویان مشترک - نسخه متنی

حسین عزیزی، پرویز رستگار، یوسف بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عمرو بن ثابت بن هرمز (= عمرو بن ابي المقدام).

211عمرو بن ثابت بن هرمز (= عمرو بن ابي المقدام).

( - 172 ه . ق).

كنيه: ابوثابت، ابومحمّد.

نسب: عجلى، بكري.

لقب: كوفى، حدّاد.

طبقه: هشتم.

وي را بيش تر به كنيه پدرش، ثابت كه از راويان موثّق نزد اهل سنّت بود، نسبت مي دهند. (1) وي بنابر دوگانگي گزارش هاي موجود، با عجلي ها و به نقلى، با بكري ها ولاء حلف داشت و از اين رو به (عجلى) و (بكرى) شهرت يافت.

مامقاني درباره امامي بودن او بحث گسترده اي طرح كرده، مي نويسد: از آن جا كه پدر، عمو و پسر عمويش عبداللّه بن يزيد بن هرمز از بزرگان زيديّه بوده اند و دو نفر اخير الذكر همراه نفس زكيّه عليه منصور عبّاسي شوريدند و نيز عبّاد بن يعقوب از بزرگان زيديّه و از راويان او بوده است، عده اي نتيجه گرفته اند كه خود او هم شيعه زيدي مذهب بوده است، امّا اين نكته ها الزاماً دليل بر زيدي بودن او نيست.

همه رجاليون اهل سنّت وي را رافضي يا شيعه افراطي دانسته اند كه به برخي از بزرگان صحابه بد مي گفت و امام علي (ع)را بر شيخين مقدّم مي داشت. ضميمه كردن اين نكته با آن چه كه پيش تر از مامقاني نقل كرديم، امامي بودن او را ثابت مي كند.

نجاشي او را نويسنده كتابي لطيف دانسته و شيخ طوسي در فهرستِ خود، براي شخصي به نام عمرو بن ميمون دو كتاب نام برده است كه بنابر دلايل طرح شده از سوي آيةاللّه خوئى، عمرو بن ميمون همين فرد در دست ترجمه است.

كشّي از امام صادق (ع)روايتي را نقل كرده است كه در آن، امام او را از اندك حاجيان راستين در ميان شمار انبوه طواف كنندگان برگرد خانه خدا دانسته اند.

طبقه و منزلت روايي عمرو .

به رغم ستايش رجاليون شيعي از او، بيش تر رجاليون اهل سنّت، از جمله: عبدالرحمن بن مهدى، ابن معين، ابوزرعه، بخارى، ابوداوود، نسائى، ابن حبّان و ابن عدي وي را كه از راويان طبقه هشتم است، تضعيف كرده اند، امّا هم چنان كه پيش تر اشاره كرديم، اين تضعيف بيش تر از جنبه اعتقادات كلامي عمرو بوده است تا به لحاظ شخصيّت روايي او. از اين رو در كنار همه اين انتقادها، از ابن معين نقل كرده اند كه او اهل دروغ در نقل حديث نبود و ابو داوود روايات او را مستقيم و خالي از زشتي دانسته خود او را (صدوق) خوانده است. ابوحاتم نيز در كنار تضعيف وى، احاديث او را قابل نگاشتن مي داند.

برقي وي را از اصحاب امام باقر (ع)و از كساني كه امام صادق (ع)را نيز درك كرده اند، دانسته است. شيخ طوسي او را يك بار در شمار صحابيان امام باقر (ع)و دوبار در ميان صحابيان امام صادق (ع)نام برده است. نجاشي و ابن الغضائري او را از راويان و اصحابِ امام سجّاد (ع)نيز بر شمرده اند كه ديگران در اين ادّعا ترديد كرده اند.و ي از پدرش ابوالمقدام، حكم بن عتيبه، ابوالجارود زياد بن منذر، اعمش، عبداللّه بن محمّد بن عقيل، ابواسحاق سبيعى، ابوحمزه ثُمالي و ديگران روايت كرده است و ابوداوود طيالسى، ابونعيم فضل بن دكين، ابراهيم بن اسحاق، احمد بن عبداللّه، اسماعيل بن عمرو، علي بن ثابت، و عبّاد بن يعقوب و ديگران از وي روايت كرده اند.

احاديث او را ابوداوود در سنن خود، ابن ماجه در كتاب التفسير و نيز نويسندگان كتب اربعه شيعه، كامل الزيارات و تفسير قمي نقل كرده اند.

از وي كه به گفته آيةاللّه خوئي فردي كثير الرواية بوده است، پنجاه حديث با عنوان (عمرو بن ابي المقدام) و نوزده روايت با عنوان (عمرو بن ثابت) نقل كرده اند. (2) .و ي از امام علي (ع)روايت كرده است كه فرمود: (شيعيان ما كساني اند كه در مسير ولايت و دوستي ما، اهل بخشش، دوستي و ديدار از يكديگرند. اگر خشمگين شوند، ستم نمي كنند و اگر خشنود گردند، زياده روي نمي كنند. در كنار هر كس كه باشند، مايه بركت و با هر كس كه آميزش كنند، مايه آرامش اند). (3) .و ي در روزگار هارون و در سال 172 ه . ق . درگذشت. (4) .

منابع ديگر

كتاب التاريخ الكبير 6/ 319؛ رجال برقي 11، 16؛ سنن ابوداوود 1/ 75؛ كتاب الضعفاء و المتروكين 185؛ كتاب الضعفاء الكبير 3/ 261؛ الجرح و التعديل 3/ ق 1/ 223؛ مقاتل الطالبيّين 188، 191، 246، 270، 365، 397، 405، 444 و 198؛ رجال نجاشى / ش 775؛ رجال طوسي 130، 247 و 266؛ فهرست طوسي 245 (دانشگاه مشهد)؛ رجال كشّى / ش 738؛ موضع اوهام الجمع والتفريق 328/ 2؛ الكامل في التاريخ 553/ 5؛ خلاصة الاقوال 120؛ رجال ابن داوود 256؛ تهذيب الكمال 553/ 21؛ ميزان الاعتدال 249/ 3؛ تقريب التهذيب 66/ 2؛ منهج المقال 244 و 245؛ مجمع الرجال 274/ 4، 275 و 277؛ جامع الرواة 616/ 1 و 618؛ تنقيح المقال 323/ 2 و 326؛ قاموس الرجال 122/ 7 و 127 (چاپ قديم).

1. البتّه ظاهراً عقيلي تنها كسي است كه (ابوالمقدام) را كنيه هرمز، جدّ او دانسته است.

2. نك: تهذيب الكمال 21/ 553 - 559؛ معجم رجال الحديث 13/ 72 - 79 و نك: كتاب الخصال 204، 222، 246، 270، 315، 405، 444؛ كتاب الامالي (مفيد) 33، 197 و 198؛ كتاب التوحيد 44 و 457 و مستدركات علم رجال الحديث 6/ 23.

3. الكافي 236/ 2.

4. الطبقات الكبري 383/ 6؛ كتاب المجروحين 76/ 2و تهذيب التهذيب 10/ 8.).

/ 160