ابراهيم بن محمد بن سعيد.
7ابراهيم بن محمد بن سعيد.( ... - 283ه.ق).كنيه: ابواسحاق.نسب: ثقفي.لقب: اصفهاني.طبقه: (؟).ابراهيم بن محمد بن سعيد ثقفي منسوب به قبيله ثقيف، از سرزمين طائف است، اين قبيله به تدريج در بلاد مختلف از جمله كوفه - كه ابراهيم در آن جا زاده شد - پراكنده شدند. جد اعلاي او سعد بن مسعود، عموي مختار است كه از جانب امير مؤمنان (ع)به فرمانداري شهر مدائن منصوب شد و امام حسن مجتبى (ع)پس از هزيمت سپاهش در منطقه ساباط مدائن، به او پناه آورد (1) .و ي زيدي مذهب بود و سپس به مذهب اماميه گرويد. ابونعيم اصفهاني مي گويد: او در سپاه اش تشيع غلو داشت (2) . سمعاني مي نويسد:وي به اصفهان آمد و در آن جا سكنا گزيد و در رفض، غلو داشت و به اين جهت برادرش علي از او دوري مي جست. او مصنفاتي در مذهب تشيع دارد (3) .شيخ طوسي و ياقوت حموي نام بيش از پنجاه عنوان از كتاب هاي او از جمله، كتابِ الغارات (4) و المعرفة (المناقب والمثالب) را آورده اند. پس از نوشتن يكي از دو كتاب اخير، كه درباره فضايل امام على (ع)و نكوهش دشمنان آن حضرت بود، از وي خواستند تا مطالب آن را در كوفه منتشر نكند و حديثي از آن روايت نكند. او سرانجام دورترين منطقه از مذهب تشيّع؛ يعني اصفهان را برگزيد و جهت تبليغ مذهب اش به آن جا رفت و تا پايان عمر در آن جا ماند (5) و به رغم درخواست برخي از دانشمندان شهر قم مانند احمد بن محمد بن خالد، هجرت به قم را نپذيرفت (6) .عمررضا كحّاله از وي به عنوان فردي فقيه، مورخ و محدث كه داراي مصنفاتي است، ياد مي كند (7) .طبقه و منزلتِ روايىِ ابراهيم.
ابو نعيم مي گويد: ابراهيم از اسماعيل بن ابان و ديگران روايت كرده، ليكن روايت اش متروك است.سمعاني مي نويسد: وي از ابونعيم، فضل بن دُكَين و اسماعيل بن ابان روايت كرده است. ابن نديم او را از ثقات علماي مصنفين مي شمارد. شيخ طوسي او را در شمار كساني كه بدون واسطه از ائمه روايت نكرده اند، آورده است.علامه حلي او را در قسمِ اولِ كتاب خود در ميان كساني كه به آن ها اعتماد مي كند ذكر كرده است. سيّد بن طاووس، وي را موثّق مي داند و علامه مجلسي مي گويد: براي وي مدح هايي است.مامقاني در تنقيح المقال مي نويسد: اين كه ابراهيم از مذهب زيدي دست برداشت و به مذهب حق روي آورد و نيز آمدن وي به اصفهان براي نشر مناقب اهل بيت، همه از استقامت وي در تشيّع و نيروي ايمانش حكايت دارد و اين كه دانشمندان قم از او خواستند تا به آن جا مهاجرت كند كاشف از وثاقت او است. اين مطلب را كثرتِ كتاب هاي او نيز تأييد مي كند.آية الله خوئي مي گويد: اين كه ابراهيم در اسناد تفسير قمي (علي بن ابراهيم) و در طريق جعفر بن محمد قولويه قرار گرفته در وثاقت او كافي است.ابراهيم بن محمد از اسماعيل بن ابان، عبدالله بن ابي شيبه، علي بن معلى، محمد بن مروان و نيز از امام على (ع)و امام صادق (ع)به صورت مرفوع روايت دارد. راويان او عبارتند از: سلمة بن خطاب، احمدبن علي كاتب، سعدبن عبدالله، احمدبن محمدبن خالد، علي بن ابراهيم و پدرش ابراهيم.ابراهيم بن محمد به اسناد خود از بُرَيده روايت مي كند: پيامبر(ص) به ما دستور داد تا به على (ع)به عنوان اميرمؤمنان سلام كنيم. عمربن خطاب گفت: يا رسول الله، آيا اين دستور از طرف خداوند است يا از ناحيه پيامبر فرمود: از ناحيه خدا و رسول اوست. سيدبن طاووس علاوه بر اين حديث، حدود پانزده حديث ديگر از كتابِ المعرفة نقل كرده است (8) .چنانچه گذشت، او اصالتاً كوفي بود و به اصفهان مهاجرت كرد. پس از عمري تبليغِ مذهب اهل بيت در اصفهان، سرانجام به سال 283ه.ق. در عصرِ غيبتِ صغرغ وفات يافت (9) .منابع ديگر. الغارات 1/ مقدمه؛ فهرست ابن نديم 279؛ رجال طوسي 451؛ اليقين 207؛ خلاصة الاقوال 5؛ لسان الميزان 1/ 102؛ تنقيح المقال 1/ 31؛ الوجيزة 6؛ الاعلام 1/ 60؛ معجم رجال الحديث 1/ 287؛ قاموس الرجال 1/ 188 (چاپ قديم).1. فهرست طوسي 4 و حياة الامام الحسن 84/ 2.2. ذكر اخبار اصبهان 187/ 1.3. الانساب 511/ 1.4. اين كتاب در دو مجلد و با تحقيق و تصحيح آقاي مير جلال الدين حسيني اُرموى، در سال 1395 ه . ق. توسط انجمن آثار ملى، در ايران منتشر شد. اين كتاب از جمله منابعي است كه ابن ابي الحديد در شرح نهج البلاغه از آن استفاده كرده است.5. لسان الميزان 102/ 1.6. رجال نجاشي 90/ 1.7. معجم المؤلفين 95/ 1.8. ر.ك: اليقين 193- 207.9. فهرست طوسي 6؛ معجم الادباء 1/ 233 و اعيان الشيعه 2/ 209.