ابراهيم بن محمدبن ابي يحيي (= ابو اسحاق). - راویان مشترک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راویان مشترک - نسخه متنی

حسین عزیزی، پرویز رستگار، یوسف بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابراهيم بن محمدبن ابي يحيي (= ابو اسحاق).

9ابراهيم بن محمدبن ابي يحيي (= ابو اسحاق).

(100 - 184ه.ق).

كنيه: ابو اسحاق، ابوحسن.

نسب: اسلمي.

لقب: مدنى، مدايني.

طبقه: هفتم.

ابراهيم در سال صدم هجري متولد شد. نام جدّ او كه به ابو يحيي يا ابوعطا معروف است سمعان مي باشد و برادرش عبدالله بن محمد اسلمي از روات موثق نزد اهل سنّت است. او و برادرش عبدالله آزاد شده طايفه منسوب به اسلم بن اقصاي قحطاني اند. وي از شيعيان خاص و دوست داران حقيقي اهل بيت (ع)است كه ظاهراً به همين دليل از سوي رجال شناسان سنّي مورد بي مهري قرار گرفته (1) و به قَدري گري و اعتقاد به مذهب جَهم (2) متهم شده است.

او از علماي بزرگ و فقهاي برجسته زمان خود بود كه در علم حديث تبحر داشت و محمدبن ادريس شافعي از شاگردان وي در حديث به شمار مي رود.و ي داراي تصنيفاتي چون موطّأ در حديث و كتاب جامعي در تاريخ و مغازي است. كتاب موطّأ او چند برابر موطّأ مالك بن انس بوده است. كتاب مغازي او بنا به ادعاي برخي از رجال شناسان شيعي ، همان كتاب مغازىِ واقدي است كه وي از ابراهيم نقل كرده و به خود نسبت داده است (3) .

طبقه و منزلتِ روايىِ ابراهيم.

رجال شناسان شيعه بالاتفاق وي را توثيق كرده اند. شيخ طوسي او را در زمره اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق (ع)آورده است و او را صاحب كتاب مبوبي در باره حلال و حرام كه شامل احاديث امام صادق (ع)است مي داند. وي در سلسله مشايخ صدوق است كه در سند حديث موثقي از او ياد كرده است. علامه، وي را در شمار راويان معتبر آورده است، اما رجاليون اهل سنت در باره منزلت روايىِ ابراهيم داراي چند ديدگاه متفاوت هستند:.

شافعى، ابن اصبهاني و عجلى، او را توثيق كرده اند (4) . ابن عدي و ابن عقده از اظهار نظر صريح درباره اش خود داري كرده اند. گروهي ديگر، روايات وي را از احاديث منكر دور دانسته و بالأخره برخي چون: ابن مبارك، مالك و يحيي بن معين و احمدبن حنبل او را تضعيف كرده اند (5) .

شافعى، وي را مقدم بر برخي حافظان دانسته و گفته است: فرو افتادن از آسمان براي وي از كذب و جعل حديث آسان تر است. عجلي وي را در زمره حافظ ترين روات دانسته است. ذهبي مي گويد: ابراهيم را نمي توان در ميان جاعلان حديث ياد كرد، زيرا او از گنجينه هاي بزرگ دانش و مؤلف مجموعه بزرگ روايي به نام موطّأ است، ليكن رجال شناسان اهل سنت او را تضعيف كرده اند.

با اين كه ذهبي در جايي گفته است: شافعي ابراهيم را توثيق ننموده، بلكه ابن عيينه را از كتابت حديثِ وي نهي كرده است، در جايي ديگر توثيق شافعي را نقل مي كند. به هر حال ذهبي ابراهيم را ضعيف خوانده، ولي در مورد كتابت يا ترك احاديث وي ترديد كرده است (6) ، اما همان گونه كه شماري از محققان نوشته اند، تضعيف ابراهيم تنها به دليل تضاد اعتقادي وي با جرح كنندگان بوده است. به علاوه، اعتراف جمعي از رجال شناسان به علم و حفظ وي و همچنين روايت او از كبار مشايخ حديث و نيز روايت بزرگان حديث از وى، به گونه اي بر وثاقت و اعتبار او دلالت دارد.

ابن حبّان، روايت شافعي از او را معلول فقدان كتب حديث در نزد شافعي به هنگام اقامت در مصر و اعتمادش به حافظه خود مي داند، ليكن اين سخن پيش از آن كه توجيهي در رد توثيق ابراهيم از سوي شافعي باشد، تنقيصي در شخصيت شافعي نيز هست.

ابراهيم در طبقه هفتم روات است كه احاديث وي در برخي جوامع روايي شيعه و اهل سنت چون: كتاب من لايحضره الفقيه و سنن ابن ماجه آمده است. او در اين احاديث از كساني چون: اسحاق بن عبدالله بن ابي طلحه، حسين بن عبدالله بن عبيدالله، داوود بن حصين، سعيدبن عبدالرحمن بن رقيش، سليمان بن سحيم، سهيل بن ابي صالح و محمدبن ابي يحيي اسلمي روايت كرده است و از او كساني چون: ابن جريح، سفيان ثورى، عبادبن منصور، يحيي بن ايوب مصرى، اسماعيل بن سعيد كسائى، اسماعيل بن موسي فزارى، صالح بن محمد ترمذي و محمدبن ادريس شافعي روايت كرده اند (7) .و ي در سال 184 ه.ق. درگذشت (8) .

منابع ديگر.

العلل ومعرفة الرجال / ش 1190 و 2291؛ فهرست ابن نديم 3؛ كتاب التاريخ الكبير 1/ 323؛ تهذيب الاسماء واللغات ق 1/ ج 1/ 103؛ كتاب الضعفاء الكبير 62؛ الوافي بالوفيات 6/ 165؛ العبر في خبر من غبر 1/ 288؛ تاريخ الاسلام 12/ 63؛ كتاب الضعفاء والمتروكين 40؛ الجرح والتعديل 1/ ق 1/ 125؛ كتاب المجروحين 105؛ حلية الاولياء 9/ 129؛ فهرست طوسي 3؛ رجال طوسي 144؛ شذرات الذهب 1/ ج 1/ 306؛ تنقيح المقال 1/ 30؛ المعجم الموحد 1/ 66؛ الغدير 1/ 111؛ تأسيس الشيعه 237؛ اعيان الشيعه 2/ 210؛ قاموس الرجال 1/ 181 (چاپ قديم)؛ معجم رجال الحديث 1/ 274.

1. اعيان الشيعه 203/ 2.

2. جهم بن صفوان مؤسس فرقه جهميه و قائل به جبر و اضطرار بود و ايمان به خدا را تنها به معناي شناخت خدا مي دانست (ترجمه الفرق بين الفرق 153).

3. تذكرة الحفاظ 246/ 1؛ تهذيب التهذيب 158/ 1 و رجال نجاشى / ش 11.

4. ميزان الاعتدال 57/ 1 و الكامل في ضعفاء الرجال 219/ 1.

5. سير اعلام النبلاء 450/ 8.

6. همان.

7. تهذيب التهذيب 184/ 2.

8. تقريب التهذيب 42/ 1؛ تهذيب الكمال 2/ 189 و تذكرة الحفّاظ 1/ 247 .

/ 160