انس بن مالك بن نضر. - راویان مشترک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راویان مشترک - نسخه متنی

حسین عزیزی، پرویز رستگار، یوسف بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انس بن مالك بن نضر.

28انس بن مالك بن نضر.

( - 91ه.ق).

كنيه: ابوحمزه.

نسب: خزرجي.

لقب: انصارى، مدنى، خادم رسول اللهْ.

طبقه: صحابي.

انس، صحابي معروف پيامبر گرامى (ص) از ناحيه پدر و مادر (مليكة بنت ملحان) منسوب به طائفه بني نجّار از قبيله بزرگ خزرج در مدينه است. او مي گويد: وقتي كه رسول خدا(ص) به مدينه آمد مادرم مرا - كه هشت ساله بودم - به خدمت آن حضرت برد و گفت: يا رسول الله! مردان و زنان انصار هر كدام هديه اي براي شما آوردند. من پسرم را آورده ام كه در خدمت شما باشد. از آن پس من به مدت ده سال به پيامبر(ص) خدمت كردم. انس را به همين جهت خادم رسول الله لقب داده اند. وي به اين خدمت گزاري افتخار مي كرد.

به بركت دعاي پيامبر(ص) از انس فرزندان زيادي به جاي ماند. پيامبر گرامى (ص) در باره اش فرموده بود: خدايا! او را فرزند و ثروت زياد و عمر دراز عطا كن (1) .

انس بن مالك از جمله معمَّرين اصحاب رسول خدا(ص) و آخرين صحابي آن حضرت در بصره بود كه از دنيا رفت. وي حدود صد سال عمر كرد.

ثمانة بن عبدالله مي گويد: به جهت طولاني بودن قيام نماز انس، پاهايش چاك برداشته و از آن خون جاري شد.

ذهبي مي نويسد: دليل اين كه اصحاب مغازي وي را در زمره اصحاب بدر ذكر نكرده اند آن است كه به علت كمي سن، جنگ جو نبوده، ليكن همراه با سپاهيان و در خدمت رسول خدا(ص) بوده است. او همچنين در جنگ هاي حُنين و طايف و در جريان صلح حديبيه و فتح مكه شركت داشته است (2) .انس در جريان درگيري عبدالرحمن بن اشعث با حجاج بن يوسف ثقفى، دستگير و نزد حجاج برده شد. حجاج با تندي به او گفت: در فتنه ها مي چرخى؛ گاهي با علي بن ابي طالب (ع)گاهي با پسر زبير و زماني با پسر اشعث همراه مي شوى! آن گاه او را به مرگ تهديد كرد. وقتي حجاج به كار ديگري پرداخت، انس بيرون شد و در بيرون قصر خطاب به كساني كه پشت سر او قرار داشتند، گفت: اگر ملاحظه حال فرزندانم نبود و بر آن ها بيمناك نبودم، جمله اي مي گفتم كه حجاج مرا زنده نمي گذاشت.

حجاج بر دست انس بن مالك علامتِ (آزاد شده حجاج) را نوشت و آزاد كرد.

انس و اهل بيت (ع)

چنان كه اشاره شد، وي از اصحاب معروف رسول خدا(ص) و از ياران نزديك و خادم آن حضرت در طىّ ده سالِ اقامتِ پيامبر(ص) در مدينه بود. او پس از رحلت رسول خدا(ص) به نقل حديث پرداخت. در باره اميرمؤمنان (ع)و جانشيني اش مدتي سكوت اختيار كرد، لكن بعدها به نقل فضايل و مناقب آن حضرت پرداخت. ابن ابي الحديد وي را از كساني مي شمارد كه براي رسيدن به دنيا مناقب و فضايل على (ع)را كتمان نموده و به ياري دشمنان آن حضرت پرداختند (3) .

كتمان حديث غدير چون نقطه تاريكي در زندگي او به شمار مي آيد. وي مورد نفرين اميرمؤمنان (ع)قرار گرفت و مبتلا به پيسي (برص) شد كه سفيدي آن در ميان دو چشمان اش تا آخر عمر نمايان بود (4) .

شوشتري مي نويسد: اين كه وي با نفرين على (ع)مبتلا به برص شد در روايات زيادي نقل شده است (5) .

زرّبن حُبَيش روايت مي كند: اميرمؤمنان (ع)را ديدم كه از دار الاماره بيرون آمد. سوارانِ شمشير به دست، آن حضرت را استقبال نموده و با لقب اميرمؤمنان سلام كردند. امام على (ع)فرمود: چه كساني از اصحاب رسول خدا(ص) اين جا حاضرند پس خالدبن زيد ابو ايوب، خزيمة بن ثابت، قيس بن سعد بن عباده و عبدالله بن بديل، برخاستند و شهادت دادند كه در غدير خم از پيامبر گرامى (ص) شنيدند كه فرمود: هر كس من مولاي او هستم پس علي مولاي اوست. آن گاه اميرمؤمنان (ع)خطاب به براء بن عازب و انس بن مالك فرمود: چرا شهادت نداديد، در حالي كه شما نيز مانند اين ها شنيده بوديد سپس افزود: خدايا چنان چه اين ها به جهت دشمنى، اين جريان را كتمان كردند، گرفتارشان ساز) (6) .

از جمله روايات او در باره فضايل علي بن ابي طالب (ع)كه ابو نعيم اصفهاني آن را نقل مي كند اين است پيامبر(ص) فرمود: انس، آب بريز تا وضو بگيرم. سپس دو ركعت نماز خواند، آن گاه فرمود: اولين كسي كه از اين در وارد شود اميرمؤمنان، آقاي مسلمانان، پيش آهنگ سفيد رويان و خاتم اوصياست. انس مي گويد: پيش خود گفتم: خدا كند كه او مردي از انصار و خويشان من باشد. ناگهان علي بن ابي طالب (ع)وارد شد. پيامبر گرامى (ص) از جا برخواست، دست به گردن او انداخت و عرق صورت علي را با صورت خود مسح كرد. على (ع)گفت: يا رسول الله! مي بينم با من رفتاري مي كني كه سابقه نداشته است. پيامبر(ص) فرمود: چطور اين گونه رفتار نكنم در حالي كه تو دَينم را ادا كرده، سخنم را به گوش ديگران مي رساني و مسائل اختلافي پس از مرا تبيين مي كنى (7) .

طبقه و منزلت روايي انس.

ابن حبّان او را در كتاب الثقات ذكر كرده و ابن حجر از وي به عنوان صحابي مشهور ياد مي كند.

ابو يوسف از استادش ابوحنيفه نقل مي كند كه گفت: همه صحابه عادل و موثق اند مگر چند نفر كه از جمله آنان، ابو هريره و انس بن مالك را نام برد (8) .

صدوق روايتي را از امام صادق (ع)نقل مي كند كه آن حضرت فرمود: سه نفر بودند كه بر پيامبر(ص) دروغ مي بستند. ابو هريره، انس بن مالك و يك زن (9) .و ي از رسول خدا(ص)، فاطمه (س) ، سلمان، ابوذر، ابوهريره، ابوبكر، عمر، عثمان، زيدبن ارقم، زيدبن ثابت، عبادة بن صامت، عبدالله بن عباس و معاذبن جبل روايت كرده است.را ويان او عبارتند از: ابان بن صالح، ابان بن ابي عيّاش، براء بن زيد، قتاده، زهرى، اسحاق بن عبدالله، پسرش ابوبكر و بسياري ديگر.

روايات مسند او به حدود 2286 حديث مي رسد كه بخاري و مسلم بر 180 حديث آن اتفاق دارند.و ي در بصره ساكن شد و پس از عمري طولاني به سال 91 ه.ق. در دو فرسخي بصره (منطقه طف) وفات يافت (10) .

منابع ديگر

مسند احمدبن حنبل 3/ 110؛ سنن ترمذي 5/ 300؛ الجرح والتعديل 1/ ق 1/ 286؛ كتاب الثقات 1/ 228؛ امالي صدوق 521؛ الخصال 190؛ تذكرة الخواص 44؛ رجال طوسي 3؛ تهذيب الاسماء واللغاتق 1/ ج 1/ 127؛ تهذيب الكمال 3/ 353؛ تقريب التهذيب 1/ 84؛ شذرات الذهب 1/ ج 1/ 101.

1. الاستيعاب 111/ 1.

2. سير اعلام النبلاء 397/ 3 و تهذيب التهذيب 377/ 1.

3. شرح نهج البلاغه 74/ 4.

4. المعارفِ ابن قتيبه 251.

5. قاموس الرجال 122/ 2.

6. رجال كشى / ش 95 و شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد 74/ 4 (با اندك تفاوت).

7. حلية الاولياء 63/ 1.

8. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد 68/ 4.

9. ترجمه خصال صدوق 147/ ش 441.

10. تاريخ الاسلام 6/ 296؛ كتاب الثقات 3/ 4و المعارف 309 .

/ 160