عبداللّه بن زيد بن عمرو (= ابو قِلابه). - راویان مشترک نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

راویان مشترک - نسخه متنی

حسین عزیزی، پرویز رستگار، یوسف بیات

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عبداللّه بن زيد بن عمرو (= ابو قِلابه).

172عبداللّه بن زيد بن عمرو (= ابو قِلابه).

(-104ه.ق).

كنيه: ابو قِلابه.

نسب: جَرْمى، اَزْدي.

لقب:بصري.

طبقه: سوم.

او به كنيه اش مشهور است و يكي از تابعيان پارسا و عابِد بصري است، اما در اصل، وابسته به قبيله يمني الاصلِ (بني جَرْم) است.

شرح حال ابو قلابه و خاندان اش به درستي معلوم نيست جز آن كه وي اهل بصره بود و در شام به كسب دانش و حديث پرداخت. شايد چنين خاستگاه علمي بود كه وي را مانند برخي از عالمان و محدثان شامى، در شمار ناصبيان و كساني كه از امام علي (ع)بد مي گفته اند، قرار داد (1) ، اما برخي قرائن بر خلاف اين ديدگاه دلالت دارند. ابن سعد مي گويد: وي در برابر درخواست غيلان بن جرير براي هم سفر شدن تا مكه، گفت: اگر حروري نباشي مانعي ندارد. (2) .

نيز در روايتي از وي آمده است كه درباره شيعه علي (ع)از امّ سلمه پرسيدم و او پاسخ داد: از رسول خدا(ص) شنيدم كه مي فرمود: شيعيان علي در روز قيامت رستگارانند. (3) هم چنين يكي از راويان و شاگردانِ امينِ وى، ايوب بن ابي تميمه سَختياني (- 131 ه.ق.) است كه نوشته هايش را تنها به او سفارش كرد. ايوب مولاي عمّاربن ياسر واز اصحاب امام باقر (ع)وامام صادق (ع)به شمار مي رود و همو تصريح مي كند كه: ابو قلابه يكي از فقيهان خردمندي است كه در بصره كسي را چون او آگاه به قضا و داوري ميان مردم نديده ام.

ابوقلابه ازكساني است كه از دربار سلاطين سخت گريزان بود و ديگران را نيز به دوري از آنان فرا مي خواند. از اين رو تن به پذيرش منصب قضا نداد و پس از دريافت پيش نهاد آن منصب، پا به فرار نهاد و پنهان شد. بدعت گذاران و كساني را كه تنها به قرآن مراجعه كرده و سنّت را رها مي كنند، نكوهش مي كرد و مي گفت: هوا پرستان و نو آوران همان هايي هستند كه فرجام كارشان به خون ريزي و شمشير منتهي مي شود (4) .

از سخنان اوست كه مي گفت: هرگاه خداوند دانشي به تو داد بر عبادت اش بيفزاي و در اين فكر مباش كه آن را به مردم بازگو كنى. ازدرگاه صاحبان قدرت دوري كن. كاري را حرفه خود بساز، زيرا عافيت در بي نيازي است. از قَدَر و تفسير به رأي دور باش. ياران پيامبر را ياد كن اما درباره شان چيزي مگو (5) . بدان، هر كس كه حديثي از سنّت برايش گفتي و او اعتنا نكرد و تنها به كتاب خدا فرا خواند، گم راه است (6) .

يكي از ويژگي هاي ابوقلابه، اهتمام و احتياط در اخذ و نقل حديث است؛ او براي آموختن يك حديث به مدينه رفت و در مدت زندگاني علمي اش هزاران برگ نوشته، تهيه و تدوين كرد، ليكن سفارش كرد كه همه آن ها را به ايوب بن ابي تميمه بدهند يا بسوزانند.

طبقه ومنزلت روايي عبداللّه.

او از راويان طبقه سوم است كه به گفته ابو نعيم،احاديث مسند وفراواني از اصحاب پيامبر(ص) نقل كرده است. روايات او در جوامع حديثي اهل سنت و شيعه نقل شده است. او در اين روايات از كساني چون: ابوهريره، ام سلمه، عايشه، سمرة بن جندب، عبدالرحمن بن ابي ليلى، انس بن مالك و نعمان بن بشير روايت كرده است و كساني چون: ايوب بن ابي تميمه سَختيانى، قَتاده، عاصم احول، يحيي بن ابي كثير و حسان بن عطيه از او روايت كرده اند. (7) .

شماري از رجاليون اهل سنت، مانند: ابن سيرين، عجلى، ابن خراش، ابن حبّان ذهبي و ابن حجر او را توثيق نموده اند، اما ذهبي به تدليس او وابن حجر به كثرت ارسال او در حديث نيز اشاره كرده اند.

ابوقلابه از انس بن مالك روايت مي كند كه پيامبر(ص) فرمود : (سه چيز در هر كس باشد شيريني ايمان را مي يابد؛ كسي را دوست بدار كه جز خدا دوستي ندارد، خدا و رسول اش نزد او محبوب تر از ديگران باشند و پس از آن كه ازكفر و نا باوري نجات يافت، چنان از بازگشت به آن بهراسد كه از افتادن در آتشِ بر افروخته مي ترسد. (8) .

ابوقلابه سا ل هاي پاياني عمر خود را در شرايط دشواري سپري كرد. او پس از آن كه نابينا، كر و فلج شد در بياباني در كنار ساحل درياي مديترانه خيمه نشين شد و تحت سرپرستي تنها پسرش قرار گرفت. او با اين حال همواره سپاس گزار و ستايش گر نعمت هاي الهي بود تا آن كه به او خبر دادند فرزندش، طعمه جانوران شده واز بين رفته است در اين هنگام فريادي كشيد و بدرود حيات گفت. (9) .

اين حدثه بنا بر قول مشهور در يكي از مناطق مرزي مصر به طرف شام به نام (عريش) در سال 104 ه.ق. اتفاق افتاد. (10) .

منابع ديگر

المعارف 446؛ الجرح و التعديل 2/ ق 2/ 57؛ كتاب الثقات 5/ 2؛ حلية الاولياء 2/ 283؛ طبقات الفقهاء89؛ الانساب 2/ 47؛ معجم البلدان 4.13؛ اللباب في تهذيب الانساب 1/ 273؛ ميزان الاعتدال 2/ 425؛ سيراعلام النبلاء 4/ 468؛ الوافي بالوفيات 17/ 185؛ البداية و النهاية 9/ 231؛ تهذيب التهذيب 5/ 224؛ تقريب التهذيب 1/ 417؛ شذرات الذهب 1/ ج 1/ 126؛ بحارالانوار 138/ 68و 382/ 69؛ معجم رجال الحديث 22/ 27؛ مستدركات علم الرجال 8/ 439؛ ترجمه فرق الشيعه 13.

1. تاريخ الثقات 257.

2. الطبقات الكبري 7/ 185. حروريّه ، نام ديگر خوارج است كه به اعتبار درگيري آنان با علي بن ابي طالب (ع)در روستاي ( حروراء) به اين نام خوانده شدند ( فرق الشيعه 6).

3. بشارة المصطفي 161.

4. الطبقات الكبري 7/ 184.

5. اين نيز يكي از شواهدي است بر نادرستي قول عجلي مبني بر بدگويي ابوقلابه ازامام علي (ع)

6. نك: طبقات 7/ 184؛ تاريخ الاسلام 7/ 297 و تهذيب تاريخ دمشق 7/ 429.

7. نك : تهذيب الاحكام 4/ 153(ح 422)؛ امالي طوسي 1/ 185و تهذيب الاحكام 14/ 545,543.

8. مسند احمد بن حنبل 4/ 14002.

9. كتاب الثقات 5/ 2.

10. الطبقات الكبري 7/ 185؛ كتاب الثقات 5/ 3 و تهذيب الكمال 14/ 547.

/ 160