عطاءِبن اَبي رِباح (اَسلم).
196عطاءِبن اَبي رِباح (اَسلم).(حدود 26 - 114 ه . ق).كنيه: ابو محمد.نسب: فِهرى، قرشىّ.لقب: مكّي.طبقه: سوم.وي در سال 26 يا 27ه.ق. و در روزگار عثمان بن عفّان در (جَنَد) (1) از زني به نام (بركه) زاده و در مكّه بزرگ شد. پدر وي (اسلم) مولا و آزاد شده خاندان (ابي خُثيم فِهرى)، معروف به ابي رباح بود كه با زنبيل بافي امرار معاش مي كرد.او چهره اي معيوب داشت و پايش لنگ و همانند پدر و مادرش سياه پوست بود و در جريان جنگ حجّاج با عبدالله بن زبير، دست اش قطع و سرانجام نابينا شد. (2) ولي با اين حال عالمي فقيه، مفسّر، محدّث، معلّم، فصيح و پارسا بود و در مدت عمر خويش هفتاد بار حجّ گزارد.ابن جُريج مي گويد: وي به مدت بيست سال، ملازم مسجد بود وبه بهترين وجه نماز مي گذارد و با اين كه پير و نا توان بود، دويست آيه از سوره بقره را در نماز و در حال قيام تلاوت مي كرد. او گاه گاهي به قصد پدر و مادرش كه از دنيا رفته بودند اطعام و احسان مي كرد و اين كار را تا پايان عمرش ادامه داد.و ي آرام و ساكت بود و چون سخن مي گفت آن چنان بود كه گويا از ناحيه خداوند تأييد شده است.سخن كسي را قطع نمي كرد و آن را از ديگران نيز نمي پسنديد. او مي گفت: گاهي شخصي حديثي را به من مي گويد و من آن چنان بدان گوش مي دهم گويا تا كنون آن را نشنيده ام در حالي كه حتّي پيش از ولادت وي آن حديث را شينده ام! وي سخت كوش و پرتلاش بود و مي گفت: اگر در خانه ام شيطان را ببينم بهتر از آن است كه بستر خوابم را مشاهده كنم.موقعيّت علمي و تفسيري وي همانند ديگر عالمان ومفسّران روشن است، اما آن چه وي را در ميان ديگر فقيهان ومفسّران عصر خويش مشهور ساخته، تسلّط او بر احكام و مناسك حجّ است. از امام باقر (ع)روايت است كه: مسائل حجّ را از عطاء فرا گيريد. (3) .ابن كيسان مي گويد: به ياد دارم كه بني اُميّه در مراسم حج اعلام مي كردند كه كسي جز عطاء فتوا ندهد.او بر اين باور بود كه قضا و قدر، خير و شر وتلخ و شيرين از خداست و از اختيار بندگان خارج است. اهل قبله همه مؤمن اند و جان و مال شان محترم است. نبرد با سركشان به هر وسيله اي لازم است و گواهي به انحراف خوارج وظيفه هر مسلماني است. (4) .او در ديدارش با ابوحنيفه، اعتقاد وي را در باره ايمان به قضا و قدر، كافر ندانستن گنه كاران، بدگويي نكردن از گذشتگان، تأييد كرد. (5) .بخاري از وي نقل مي كند: دويست صحابي را درك كردم و صداي (آمين)شان را پس از (ولا الضالين) شنيدم. (6) .از فتاواي اوست كه: مسافر مي تواند پس از تصميم به مسافرت و پيش از خروج از منزل، نمازش را شكسته بخواند!.و اگر عيد فطر و قربان با جمعه مصادف شدند بايد نماز عيد خواند و نماز ديگري به جز نماز عصر واجب نيست. (7) .او در تفسير، شاگرد ابن عباس بوده و در علم و دانش بر ديگر همگنان خود در جزيرة العرب، مانند: عمرو بن دينار و مجاهد برتري داشت. و از عبدالله بن عمر روايت است كه: در حلال و حرام، ديگران را به وي ارجاع مي داد.طبقه و منزلت روايي عطا.
و ي از راويان طبقه سوم بوده و هر چند مورد توثيق بيش تر رجاليون اهل سنّت قرار گرفته، ليكن كثير الارسال است. يحيي بن قطان مي گويد: مرسلات مجاهد از مرسلات عطاء بهتر است . احمد بن حنبل مي گويد: مرسلات كسي مانند مرسلات حسن و عطاء ضعيف نيست. او از هر كسي نقل حديث مي كند.مدائني گفته است: ابن جُريج و قيس بن سعد، كتابت از او را ترك كردند.در ميان رجاليون شيعى، شيخ طوسي وي را در شمار اصحاب و راويان اميرمؤمنان (ع)آورده و به عنوان كسي كه در نقل حديث خلط مي كرده، معرفي نموده است. محقّق شوشتري با اشاره به كلام شيخ طوسي مي گويد: با توجه به اين كه وي در زمان خلافت اميرمؤمنان (ع)نزديك به سيزده سال داشت، شايستگي روايت نداشته و نمي توانسته از علي (ع)روايت كند، به علاوه، اتهام خلط از ناحيه اهل سنّت در باره عطاء بن سائِب است نه عطاء بن ابي رباح. (8) .و ي از پيامبر گرامى (ص)و نيز از ابو بكر، عمر، عثمان، فضل بن عبّاس به صورت مرسل و از عائشه، ابوهريره، ابن عبّاس، ابوسعيد خدرى، امّ سلمه (همسر پيامبر) زيد بن ارقم، عبدالله بن زبير، عبدالله بن عمر، عبدالله بن عمرو بن عاص و گروهي ديگر به صورت مسند روايت كرده است. ابو حنيفه، اوزاعى، زُهرى، قتاده، اعمش، سلمة بن كهيل، ايّوب سختيانى، جرير بن حازم و بسياري ديگر از او روايت كرده اند. (9) .و ي از طريق زيد بن خالد جهني از پيامبر اسلام (ص)روايت مي كند كه فرمود: (كسي كه جنگ جويي را مجهّز كند يا در نبود او به خانواده اش رسيدگي نمايد، پاداش مجاهد در راه خدا را دارد بدون آن كه از پاداش آن رزمنده كم شود و كسي كه زاير خانه خدا را مجهّز نمايد يا به خانواده او ياري رساند، پاداش همان حاجي را خواهد داشت و كسي كه روزه داري را افطار دهد، مانند كسي است كه روزه گرفته باشد. (10) .نيز از عبدالله بن عمر روايت مي كند كه رسول خدا(ص) فرمود: (از ما نيست مردي كه خود را به زنان و زني كه خود را به مردان شبيه سازد.) (11) و نيز از ابن عباس نقل مي كند كه پيامبر فرمود: (هر كس چهل حديث از سنّت مرا حفظ كند، شفيع او در رستاخيز خواهم بود.) (12) .عطاء در ماه رمضان سال 114ه.ق. هم زمان با وفات امام باقر (ع)در 88 سالگي رخ در نقاب خاك كشيد. (13) .منابع ديگر
الطبقات الكبري 2/ 386 و 5/ 467؛ المعارف 444؛ الجرح والتعديل 3/ ق 1/ 330؛ كتاب الثقات 5/ 198؛ رجال طوسي 51؛ طبقات الفقهاء 69؛ الكامل في التاريخ 5/ 179؛ رجال ابن داوود 477؛ ميزان الاعتدال 3/ 70؛ سير اعلام النبلاء 5/ 78؛ تهذيب التهذيب 7/ 199؛ تقريب التهذيب 2/ 22؛ شذرات الذهب 1/ ق 1/ 148؛ تنقيح المقال 2/ 252؛ التفسير والمفسّرون 1/ 113؛ معجم رجال الحديث 11/ 144.1. از شهرهاي يمن كه دانشمندان زيادي از آن ديار برخاسته اند (وفيات الاعيان 3/ 263).2. او را با اين ويژگي ها ياد كرده اند: اسود، اعور، افطس، اشلّ، اعرج (البداية والنهاية 9/ 306).3. البداية والنهاية 9/ 306 و تذكرة الحفّاظ 1/ 98.4. البداية والنهاية 9/ 308.5. حلية الاولياء 3/ 384.6. كتاب التاريخ الكبير 6/ 463.7. تهذيب الاسماء واللغات 1/ ق 1/ 334.8. قاموس الرجال 6/ 306 (چاپ قديم).9. نك: كتاب الامالي مفيد 140 و 253؛ كتاب الخصال 220، 344 و 523؛ تهذيب الكمال 20/ 69 - 72؛ بحارالانوار 38/ 145 و 40/ 59 و مستدركات علم رجال الحديث 5/ 238.10. حلية الاولياء 3/ 325.11. همان 3/ 321.12. كتاب الخصال 542.13. كتاب التاريخ الكبير 6/ 464؛ البداية و النهايه 9/ 306و تهذيب الكمال 20/ 85 .