معروف بن خَرَّبوذ.
251معروف بن خَرَّبوذ.( - حدود 140 ه . ق).كنيه:.نسب: قرشي.لقب: مكّى، كوفي.طبقه: پنجم. از آن جا كه خاندان وي از موالي آل عثمان بن عفّان بوده اند، آنان را (قرشى) خوانده اند، سفيان بن عيينه نام پدر او را (مُسكان) دانسته، امّا مِزّي چنين سخني را نادرست خوانده است. داستان زير كه كشّي آن را از زبان فضل بن شاذان نقل كرده است، بيان گر عبادت و تهجّد اوست:.روزي نزد محمّد بن ابي عمير رفتم و او را در حال سجده يافتم. سجده اش به درازا كشيد. پس از سر برداشتن، كسي به او گفت: چه قدر سجده ات دراز بود.گفت: پس اگر جميل بن درّاج را مي ديدي چه مي گفتى! يك بار خودم در حالي كه جميل به سجده رفته بود، نزدش رفتم و پس از سر برداشتن، درازي سجده اش را به او گوش زد كردم و او گفت: كاش معروف را مي ديدى!.ذهبي او را شيعه دانسته است و از برخي گزارش ها چنين برمي آيد كه وي به (قَدَر) گرايش داشته يا در باره آن سخن مي گفته، امّا با واكنش و برخورد هشدارآميز امام باقر (ع)رو به رو شده و از آن توبه كرده است. (1) ابن حجر او را اخبارى (2) علامه دانسته است. و از آن چه كه كشّي گزارش كرده است، بر مي آيد كه در حفظ و خواندن شعر ديگران نيز چيره دست بوده است. (3) .نيز كشّي وي را در شمار كساني دانسته است كه بزرگان شيعه بر راست گويي و فقاهت شان هم عقيده اند و آنان را (افقه الاوّلين) مي دانند. (4) .كشّي روايت هاي متعارضي را كه برخي برستايش و پاره اي بر سرزنش او دلالت دارند، گزارش كرده از يكي از آن ها چنين برمي آيد كه او باوري ژرف به سخنان امام صادق (ع)نداشته و با ترديد به آن ها مي نگريسته است. (5) .طبقه و منزلت روايي معروف .
بيش تر رجاليون شيعي او را كه از طبقه پنجم راويان است، ستوده اند. در ميان رجاليون اهل سنّت تنها ابن معين او را تضعيف كرده است. ابو حاتم حديث هاي او را نوشتني دانسته، ابن حبّان توثيق اش كرده است. ذهبي و ابن حجر او را بسيار راست گو خوانده اند. برقي او را تنها در شمار صحابيان امام باقر (ع)ياد كرده، امّا شيخ طوسي افزون بر اين، نام او را در شمار صحابيان امام سجّاد (ع)و امام صادق (ع)نيز آورده است.معروف، از ابو طفيل عامر بن واثله، محمّد بن عمرو بن عتبه، ابوعبداللّه(عكرمه) غلام ابن عبّاس و عبداللّه بن بُرَيده روايت كرده است و كساني چون: جعفر بن زياد، سعد بن صلت بجلى، ابو داوود طيالسى، وكيع بن جرّاح، يحيي بن علاء، ابوبكر بن عيّاش، حنّان بن سدير، عبداللّه بن سنان و مالك بن عطيّه از او روايت كرده اند.ذهبي او را قليل الحديث خوانده و آية اللّه خوئي او را راوي يازده حديث دانسته است. حديث هاي او در كافى، تهذيب الاحكام، صحيح بخارى، صحيح مسلم، سنن ابوداوود و سنن ابن ماجه آمده است.و ي از امام علي (ع)روايت مي كند كه فرمود: (پارسايي در دنيا همانا كوتاه كردن آرزو، سپاس گزاري هر نعمت و پاك داشتن دامن از هر چيزي است كه خداي - عزّ و جل - حرام فرموده است. (6) .كسي به تاريخ درگذشت او نپرداخته، امّا از نقل كشّى (7) چنين برمي آيد كه وي تا سال هاي پيش از دست گيري عبداللّه بن حسن بن حسن (ع)- كه در سال 144 ه . ق . رخ داد - زنده بوده است. بدين ترتيب، بايد تاريخ درگذشت او حدود 140 ه . ق . باشد.منابع ديگر
كتاب التاريخ الكبير 7/ 414؛ رجال برقي 15؛ الجرح والتعديل 4/ ق 1/ 321؛ كتاب الثقات 5/ 439؛ رجال صحيح مسلم 2/ 275؛ رجال طوسي 101، 135، 320؛ رجال كشّي ش 359، 373، 374، 376، 431 و 469؛ خلاصة الاقوال 170؛ رجال ابن داوود 348؛ تاريخ الاسلام 9/ 624؛ ميزان الاعتدال 4/ 144؛ تقريب التهذيب 2/ 264؛ تهذيب التهذيب 10/ 230؛ منهج المقال 337؛ مجمع الرجال 6/ 103؛ جامع الرواة 2/ 246؛ تنقيح المقال (باب الميم) 3/ 227؛ معجم رجال الحديث 18/ 228 .1. قاموس الرجال 9/ 52 و تهذيب الكمال 28/.2. زبيدى، اخباري را به معناي مورّخ دانسته است، امّا سمعاني و ابن اثير آن را به معناي كسي كه داستان ها و سرگذشت هاي شگفت انگيز را گزارش مي كند، تفسير كرده اند. (نك: الانساب 1/ 94؛ اللباب في تهذيب الانساب 1/ 34 و تاج العروس،ماده (خ ب ر».3. . رجال كشّي / ش 375.4. همان / ش 431.5. همان ح 359، مامقاني اين روايت ها را نقل وآن ها را كه زباني سرزنش كننده دارند، توجيه يا رد كرده است.6. الكافي 5/ 71.7. رجال كشّي / ش 376.