جرير بن عبدالحميد بن قُرْط.
48جرير بن عبدالحميد بن قُرْط.(110- 188ه.ق).كنيه: ابوعبدالله.نسب: ضبّي.لقب: رازى، كوفي.طبقه: هشتم.وي به سال 110ه.ق. در يكي از آبادي هاي اصفهان به دنيا آمد، سپس همراه پدرش به كوفه هجرت كرد. از عنفوانِ جواني پاي در وادي علم نهاد و تا آخر با علم زيست. او يكي از دانشمندان بنام عصر خود بود از اين روى، بسياري از دانش دوستان مسلمان از نقاط دور به سوي او مهاجرت مي كردند.عزّت نفس از يك سو ودشواري امرار معاش از سويي ديگر، وي را بر آن داشت تا با هجرت به ري و تصدّي قضاي آن شهر، به زندگي خود سامان داده و بتواند بيش از پيش به نشر علم بپردازد.ابن قتيبه با اشاره به بدگويي جرير از معاويه، او را از شخصيت هاي شيعي معرفي كرده و نيز از او نقل مي كند كه گفته است: براي من آويخته شدن از آسمان، آسان تر از بدگويي از عثمان است و على (ع)نزد من محبوب تر است.ليكن ترك روايت او از ابن ابي نجيح و ابن جريج به جهت ايمان آنان به رجعت و مشروعيّت عقد موقّت، نشان مي دهد كه وى، شيعه امامي نبوده است و بارها گفته شده است كه ذكر نام شخصي در ميان اصحاب و ياران معصومين، در رجال شيخ طوسى، بر امامي بودنِ آن فرد دلالت ندارد، و محقق شوشتري به طور قطع، تشيّع وي را ردّ مي كند.طبقه و منزلت روايي جرير.
جرير از طبقه هشتم راويان كوفي است و مي توان گفت كه همه رجاليان اهل سنّت بر صحت و وثاقت وي اتفاق نظر دارند، ليكن ابن حجر مي نويسد: او در اواخر عُمر دچار خلط شد. از باب نمونه، روايات اشعث و عاصم را با هم خلط كرد.شيخ طوسي او را در شمار اصحاب و از راويان امام صادق (ع)ذكر كرده است. مامقاني او را شيعي ممدوح مي داند، ليكن محقق شوشتري او را عامّي ضعيف مي داند.جرير در كنار كتابتِ حديث به جمع آوري كتاب هاي روايي نيز مي پرداخت. روايات او در اغلب جوامع روايي عامّه آمده است. او در اين روايات از عبدالملك بن عمير، بيان بن بشر، عبدالعزيز بن رفيع، و ديگران روايت مي كند. و از وي كساني چون: ابن مبارك، محمد بن عيسى، يحيي بن معين، احمد بن حنبل، علي بن مدينى، ابوبكر بن ابي شيبه، اسحاق بن راهويه و ديگران روايت كرده اند.او سرانجام در شامگاه روز چهارشنبه برابر با اوّل جمادي الاولي سال 188 ه.ق. در 78 سالگي درگذشت (1) و فرزندش عبدالله بر وي نماز خواند.منابع ديگر
طبقات خليفه 325.170؛ المعارف 624؛ الجرح والتعديل 1/ ق 1/ 505؛ غاية النهاية في طبقات القرّاء 1/ 190؛ الطبقات الكبري 7/ 381؛ طبقات الحفاظ 116؛ كتاب الثقات 6/ 145؛ رجال طوسي 43؛ ميزان الاعتدال 1/ 394؛ سير اعلام النبلاء 9/ 9؛ تذكرة الحفاظ 1/ 271؛ البداية والنهاية10/ 201؛ تهذيب التهذيب 2/ 75؛ تقريب التهذيب 1/ 127؛ لسان الميزان 7/ 189؛ مقدمه فتح الباري 395؛ تاريخ اصبهان 523؛ تنقيح المقال 1/ 210؛ اعيان الشيعه 4/ 70؛ قاموس الرجال 2/ 355 (چاپ قديم)؛ موسوعة رجال الكتب التسعة 1/ 238؛ معجم رجال الحديث 4/ 41.1. كتاب التاريخ الكبير 2/ 214؛ تهذيب الكمال 4/ 550 و تاريخ بغداد 7/ 261 .