ايوب بن ابي تميمه.
30ايوب بن ابي تميمه.(66/ 68 -131ه.ق).كنيه: ابوبكر.نسب: عنزى، عنبرى،غنوي.لقب: سختيانى، بصرى، ادمى، سجستاني.طبقه: پنجم.ايوب بن كيسان معروف به ايوب بن ابي تميمه به سال 66 يا 68 ه.ق. در بصره متولد و در همان جا بزرگ شد.و ي فردي زاهد و بي آلايش و از شهرت گريزان بود. در سال يك بار موي سرش را اصلاح مي كرد. حماد بن زيد مي گويد: اگر ايوب را مي ديديد و از شما آب درخواست مي كرد به او نمي داديد. او پيراهن بلندي داشت و مي گفت: امروزه پيراهن كوتاه پوشيدن شهرت است. وي از خوف خدا بسيار گريه مي كرد و وقتي متوجه نگاه مردم مي شد به گونه اي گريه اش را پنهان مي كرد. در برخورد با مردم گشاده رو بود و شب را تا سحر به راز و نياز مي پرداخت. هنگامي كه صبح مي شد صداي خود را بلند مي نمود گو اين كه الآن از خواب بيدار شده است.و ي چهل نوبت به زيارت خانه خدا رفت. كراماتي در اين سفرها از او نقل شده است. با تبهكاران سخن نمي گفت و با يزيد بن وليد رفاقت داشت. همين كه وي به خلافت رسيد، از خدا خواست كه خليفه او را فراموش كند.و قتي از او چيزي سؤال مي شد از سؤال كننده مي خواست تا پرسش خود را تكرار كند. اگر سؤال را به صورت نخست مي پرسيد، پاسخ مي گفت وگرنه جواب نمي داد.مالك بن انس مي گويد: هر گاه برايش از پيامبر(ص) حديثي نقل مي شد، مي گريست. ذهبي مي نويسد: ايوب، اصحاب هوا و هوس را خوارج مي خواند و مي گفت: خوا رج در نام، متفاوت، ولي در شمشير باهم اند (1) .ايوب و دانشمندان مسلمان.
حسن بصري او را سيد و آقاي جوانان بصره مي ناميد. هشام بن عروه، سفيان ثوري و ابن عيينه گفته اند: همانند او را نديده ايم. اشعث از وي به عنوان نقادي خبير ياد مي كند. حماد بن زيد مي گويد: او برترين كسي است كه تا به حال ديده ام.ذهبي از وي به عنوان امام حافظ و سيد علما نام مي برد. ابن حجر وي را از بزرگان فقهاي عابد معرفي مي كند. ابو نعيم اصفهاني مي گويد: او فقيهي نقاد و ستيزنده، عابدي بسيار حج كننده و از آفريده مأيوس و با آفريدگار مأنوس بود. عبيدالله بن عمر گفته است: من در طول سال هنگامي خوشحال مي شوم كه در مراسم حج افرادي مانند ايوب را ملاقات مي كنم.طبقه و منزلت روايي ايوب. و ي از طبقه پنجم است. شيخ طوسي او را از اصحاب امام باقر(ع) و امام صادق (ع)دانسته است.اصحاب تراجم و رجال، مانند: ابن سعد، نسائى، ابوحاتم، يحيي بن معين و ابن حجر او را توثيق كرده اند. و دارقطني گفته است: او از جمله حفاظ و در نقل حديث، موثق و استوار است.روايات او در صحاح شش گانه اهل سنت و در تهذيب الاحكام شيخ طوسي آمده است. او در اين روايات از سعيد بن جبير، ابوالعاليه، محمدبن سيرين، عبدالله بن شقيق، ابوقلابه، عمر و بن سلمه و گروهي ديگر نقل كرده است و كساني چون: شعبه، معمر بن راشد، حمّاد، سفيان و معتمر بن سليمان از وي روايت كرده اند.ايوب بن ابي تميمه روايت مي كند: پيامبر خدا(ص) فرمود: خداوند دين را به وسيله گروهي تبهكار تأييد مي كند .و نيزفرمود: خداوند، حاجيان، عمره كنندگان و جنگ جويان در راه خود را ضمانت كرده است كه با پاداش و غنيمت باز گرداند يا روح شان را بازستانده و به بهشت در آورد.و ي به سال 131ه.ق. در حدود 65 سالگي در بصره وفات يافت (2) .منابع ديگر
كتاب التاريخ الكبير 1/ 409؛ كتاب الثقات 6/ 53؛ حلية الاولياء3/ 3؛ رجال طوسي 106 و 150؛ تهذيب الاحكام 4/ 152؛ طبقات الفقهاء 89؛ تهذيب التهذيب 1/ 397؛ تقريب التهذيب 1/ 89؛ شذرات الذهب 1/ ج 1/ 181؛ تنقيح المقال 1/ 158؛ اعيان الشيعه 3/ 525؛ الغدير 6/ 162 و 8/ 208؛ معجم رجال الحديث 3/ 252؛ قاموس الرجال 2/ 140 (چاپ قديم) .1. سير اعلام النبلاء 15/ 6.2. الطبقات الكبري 7/ 251؛ تذكرة الحفّاظ 1/ 132و تهذيب الكمال 3/ 463 .