2 - دعاى دسته جمعى - یکصد موضوع، پانصد داستان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یکصد موضوع، پانصد داستان - نسخه متنی

علی اکبر صداقت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2 - دعاى دسته جمعى

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

حفص بن عمر بجلى گويد:

از وضع ناهنجار مالى و از هم پاشيدگى زندگيم به امام صادق عليه السلام شكايت
كردم .

امام فرمود:


هنگامى كه به كوفه رفتى با فروش بالش زير سرت هم كه باشد به ده درهم غذائى آماده كن و
تعدادى از برادرانت را به غذا دعوت كن و از ايشان بخواه تا درباره تو دعا كنند.

حفص گويد:

به كوفه آمدم و هر چه تلاش كردم غذائى مهيا كنم ميسر نشد تا بالاخره طبق دستور امام بالش
زير سرم را فروختم و با آماده ساختن غذا، تعدادى از برادران دينى خود را دعوت نموده و از ايشان
خواستار دعا در حل مشكلات زندگيم شدم ؛ آنها هم با صرف غذا دعا كردند.

به خدا قسم ، جز مدت كوتاهى از اين قضيه نگذشت كه متوجه شدم كسى در خانه را مى زند و چون در را باز كردم
، ديدم شخصى كه با او داد و ستد داشتم و از وى طلب كار بودم به سراغ من آمد.

با پرداخت مبلغ سنگينى كه به گمانم ده هزار درهم بود، بدهى خود را با من تصفيه و مصالحه كرد، و از آن
پس پى در پى كار من به فراخى و گشايش نهاد و به رفع سختى و تنگدستى انجاميد(363).

3 - دفع بلاء

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائرى مؤ سس حوزه علميه قم فرمودند:

اوقاتيكه در سامراء مشغول
تحصيل علوم دينى بودم ، اهالى سامراء به بيمارى وبا و طاعون مبتلا شدند و همه روزه عده اى مى مردند.

روزى در منزل استادم مرحوم سيد محمد فشاركى جمعى از اهل سامراء بودند، كه ناگاه آيت الله ميرزا محمد
تقى شيرازى (متوفى 1338 ه‍ ق ) كه در مقام علمى مانند مرحوم فشاركى بود تشريف آوردند و صحبت از بيمارى
وبا شد كه همه در معرض خطر مرگ هستند.

مرحوم ميرزا فرمودند:
اگر من حكمى بكنم آيا لازم است انجام شود يا نه ؟

همه گفتند:
آرى ، فرمود:

من حكم
مى كنم كه شيعيان ساكن سامراء از امروز تا ده روز همه مشغول خواندن زيارت عاشورا شوند و ثواب آن را
هديه به مادر امام زمان حضرت نرجس خاتون نمايند، تا اين بلا از آنان دور شود.

اهل مجلس اين حكم را به همه شيعيان رساندند و مشغول زيارت عاشورا شدند. از فردا شيعيان ديگر در معرض
تلف واقع نمى شدند ولى غير شيعه مى مردند و بر همه اهل سامراء اين نكته واضح و ظاهر شد.

برخى از غير شيعه از آشنايانشان از شيعه مى پرسيدند:

سبب چيست كه از ما مى ميرند و از شما نمى ميرند؟

به آنها گفته شد:

همه زيارت عاشوراى امام حسين مى خوانند تا در معرض ‍ وبا و طاعون قرار نگيرند، و
خداوند هم دفع بلاء مى كنند(364).

4 - دعاى باران

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

در زمان حضرت داود عليه السلام خشكسالى پديد آمد. مردم سه نفر از علماء خود را انتخاب كردند؛ آنها از
شهر خارج شدند تا از خدا طلب باران نمايند.

يكى از آنها گفت :

خدايا تو به ما فرمان داده اى تا كسى را كه به ما ظلم كرده است مورد عفو و بخشش قرار
دهيم ، اينك ما به خود ظلم كرده ايم تو ما را عفو كن .

دومى گفت :

خدايا تو به ما دستور داده اى كه بندگان را آزاد كنيم و اينك ما بندگان توئيم ، ما را آزاد
فرما.

سومى گفت :

خداوندا تو در تورات خود ما را حكم كرده اى كه فقير و مسكين را از خود نرانيم و ما مسكين
هستيم كه در خانه ات ايستاده ايم ، تو ما را محروم نكن . كلمات اين سه عالم با عمل پايان پذيرفت ،
خداوند باران رحمتش را بر مردم نازل فرمود(365).

/ 259