1 - ابو دحداح
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمچون آيه (من ذالذى يقرض الله قرضا فيضاعفه له :كيست كه خدا را وام دهد تا خدا بر او اضافه و زيادكند(605) نازل شد، ابود حداح (606) گفت :يا رسول الله فدايت شوم ، خداوند از ما قرض خواسته است و حال آنكه
او غنى است ؟فرمود:
آرى مى خواهد بدان سبب شما را داخل بهشت گرداند. عرض كرد:
اگر من به خداى خود قرض دهم تو ضامن
بهشت مى شوى ؟ فرمود:
آرى ، هر كه خدا را قرض دهد، در بهشت خداى او را عوض دهد. گفت ، زن من ام دحداح با
من در بهشت باشد؟ فرمود:
آرى ، عرض كرد:
دخترم هم با من در بهشت باشد؟ فرمود:
آرى ، عرض كرد:دست بمن بده
به همين فرمايش كه فرمودى !پيامبر صلى الله عليه و آله دست به او دادند. عرض كرد:
مرا دو بوستان است هر دو را بخدا قرض دادم ، و
مرا جز اين دو باغ نيست !پيامبر صلى الله عليه و آله فرمودند:يكى را براى خود نگاهدار و يكى را قرض بد. گفت :
گواه مى گيرم تو
را كه رسول خدائى كه بهترين اين دو بوستان را بخدا قرض دادم ؛ و در آن بوستان شش صد درخت خرما بود.پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:خدا تو را بر آن ، بهشت عوض داد. بعد از اين ماجرا ابو دحداح نزد
زوجه اش رفت و واقعه را گفت ، آن زن هم گفت :خدا مبارك كند بر آنچه خريدى (607).
2 - قرض مقروض را پرداخت
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمامام زين العابدين عليه السلام روزى به عيادت محمد بن اسامة كه مريض بود، رفتند و محمد را گريانديدند. به او فرمودند:
حالت چطور است ؟ عرض كرد:
قرض دارم (و ناراحت بدهى خود هستم )! امام فرمود:
چه
مقدار مقروض هستى ! گفت :
پانزده هزار دينار؛ فرمود:
همه آن قرض را مى پردازم (و قرض او را پرداخت )(608).
3 - ثمره مهلت دادن به بدهكار
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمحضرت صادق عليه السلام فرمود:هر كه خواهد كه خداوند او را در روزى كه هيچ پناهى جز پناه او وجودندارد پناه دهد، نادارى را مهلت دهد يا از حق خود بگذرد. رسول خدا صلى الله عليه و آله در روز بسيار
گرمى - در حالى كه كف دست خود سايبان قرار داده بود فرمود:كيست كه خواهد از شدت گرماى جهنم در سايه
قرار گيرد؟ و اين جمله را سه بار تكرار فرمود.
مردم هر بار گفتند:ما يا رسول الله صلى الله عليه و آله . فرمود:
كسى كه وامدار خود را مهلت دهد يا از
تنگدست بگذرد (از شدت گرماى جهنم در سايه قرار مى گيرد)(609).
4 - بدهكار نادان
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمپيامبر صلى الله عليه و آله شب معراج در يكى از مشاهداتش ديدند:مردى بار هيزمى بسته و مى خواهد حملكند چون نمى تواند از زمين بردارد، مقدار ديگرى هيزم به آن اضافه مى كند!پيامبر صلى الله عليه و آله از جبرئيل پرسيد:
اين كيست ؟ عرض كرد:
اين شخص بدهكار است كه اراده دارد
قرضش را اداء كند ولى نمى تواند، پس وام ديگرى مى گيرد و بر مقدار وامهاى خود اضافه مى كند.(610)