4 : صله رحم - یکصد موضوع، پانصد داستان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یکصد موضوع، پانصد داستان - نسخه متنی

علی اکبر صداقت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4 :
صله رحم

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

قال الله الحكيم :

( فهل عسيتم ان توليتم ان تفسدوا فى الارض و تقطعوا ارحامكم ) (سوره محمد:

آيه 22)

شما (منافقان ) اگر از فرمان خدا روى بگردانيد يا در زمين فساد كنيد و قطع ارحام نمائيد باز هم اميد
(نجات ) داريد؟

امام باقر عليه السلام :

صلة الاءرحام تطيب النفس و تزيد فى الرزق (460)

صله رحم نفس را پاكيزه و موجب زيادى روزى مى شود.

شرح كوتاه

رحم به كسانى كه بواسطه نسبت فاميل و خويش انسان شده اند گفته مى شود كه قطع ارتباط با رحم از محرمات
بشمار مى آيد.

خوبى و نيكى بهر حال از زبان خوش و دادن پول و سركشى و مانند اينها مصداق پيدا مى كند، و خداوند عمر
چنين افرادى را زياد و رزقشان را فراوان و حساب روز قيامت را بر آنان آسان مى گيرد:

و در عوض كسانى كه
از اقوام دورى مى جويند و سبب ناراحتى آنان را فراهم مى كنند (سبب قطع هر چه باشد) اثر وضعى دارد و
موجب تباهى دين و آخرت مى شود و موجب مى گردد عمر كوتاه و ارزاق كم شود و بدتر از همه خدا از او الطاف
خود را قطع مى كند چنانكه در حديث قدسى آمده كه خداوند فرموده (من رحمان هستم هر كه با خويش خود بريد
من هم از او مى برم ).(461)

1- وبا

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

مردى از اصحاب امام صادق به حضرت عرض كرد:

برادران و پسر عموهايم فشار زيادى بر خانه ام وارد كرده اند
تا جائيكه در يك اطاق زندگى مى كنم ، اگر در اين باره (به آنها يا حاكم ) شكايت و گله كنم ، آنچه اموال
دارم را مى گيرند.

امام فرمود:


صبر كن ، همانا بعد از سختى فرج و گشايشى برايت مى شود.

آن مرد گفت :
از اقدام بر عليه آنها
مصرف شدم ، چيزى نگذشت وبا در سنه 131 ه‍ ق آمد و همه آن اقوامى كه او را اذيت مى كردند مردند.

بعد از مدتى خدمت امام رسيد، فرمودند:
حال اقوامت چطور است ؟

گفت :
همه مردند!

فرمود:


آنها به خاطر
اذيت به تو كه خويش آنها بودى ، و بعقوبت عملشان (قطع رحم ) نسبت به تو مردند، آيا تو دوست داشتى آنان
زنده بمانند و به فشار و اذيت بر تو وارد كنند؟

گفت :
نه والله .(462)

2- صله رحم امام

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

حسين بن على پسر عموى امام صادق عليه السلام از افراد شجاع و پر صلابت بود به طورى كه به او رمح آل
ابوطالب (نيزه خاندان ابوطالب ) مى گفتند. از آنجائى كه بينى پهنى داشت به حسن افطس معروف گرديد.

او در ماجراى قيام عبدالله محض (نواده امام حسن ) بر ضد منصور دوانيقى خليفه عباسى پرچمدار بود، و بر
سر همين موضوع با امام صادق كدورتى داشت ، به حدى كه يكبار با كارد پهن به امام حمله كرد تا آن حضرت را
بكشد.

( سالمه ) يكى از كنيزهاى امام مى گويد:

در آن هنگام كه امام در بستر شهادت قرار گرفت ، در بالينش
بودم و پرستارى مى كردم ، بى هوش شد، وقتى كه به هوش آمد، به من فرمود:


هفتاد دينار به حسن افطس بدهيد
و فلان مقدار و فلان مقدار به افراد ديگر بپردازيد.

عرض كردم :
آيا به مردى كه با كارد پهن و تيز به شما حمله كرد و مى خواست شما را بكشد هفتاد دينار بدهيم
؟

فرمود:


آيا نمى خواهى مشمول اين آيه باشم كه خداوند مى فرمايد:

( آنها كه پيوندهائى كه خداوند به
آنها امر كرده است بر قرار مى دارند و از پروردگارشان مى ترسند و از بدى حساب بيم دارند... داراى عاقبت
نيك در سراى آخرت خواهند بود ) (463)

سپس فرمود:


آرى اى سالمه خداوند بهشت را آفريد و پاكيزه و خوشبو ساخت به طورى كه بوى خوش آن فاصله
مسير دو هزار سال راه به مشام او مى رسد، ولى اين بوى خوش به مشام قطع كننده پيوند و خويشاوندى و عاق
والدين نمى رسد. (464)

3- عباس عموى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

عباس عموى پيامبر مردى بود كه نسبت به خويشان مهربان و از اين جهت مورد تجليل پيامبر قرار مى گرفت ،
اين چنين او را ستود:

( عباس فرزند عبدالمطلب از همه قريش سخى تر و نسبت به خويشان مهربانتر است
) .(465)

در يكى از جنگها پيامبر فرمود:

( هر كه با يكى از بنى هاشم برخورد كرد او را نكشد زيرا آنها را
بالاجبار به جنگ آورده اند. )

در جنگ بدر عباس را شخصى بنام ( ابويسير ) اسير كرد و عباس مانند چوبى بى حركت ايستاد. چون بناى دفاع
را نداشت ، و ( ابو يسير ) شانه هاى او را بست .
پيامبر بعد از اتمام جنگ بدر به خاطر عدالت بين عباس و ديگران فرقى قائل نشد. شب اسراء را به ريسمان
بستند و عباس نزديك خيمه پيامبر قرار داشت .

صداى ناله عباس به گوش پيامبر مى رسيد به همين جهت تا نيمه هاى شب خوابش نمى برد و پهلو به پهلو مى
غلطيد.

يك نفر از مسلمانان نزديك پيامبر بود پرسيد:

يا رسول الله چرا بخواب نمى رويد؟

فرمود:


ناله عموى من
عباس ناراحتم مى كند و خوابم نمى برد. اندكى بعد صداى عباس خاموش شد.

پيامبر پرسيد چه شده كه ناله عباس عمويم را نمى شنوم ؟

آن شخص گفت :
ريسمان او را شل كردم ، فرمود:

ريسمان همه اسرار را شل كن .(466)

/ 259