4 - پالوده يا لوذينه - یکصد موضوع، پانصد داستان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یکصد موضوع، پانصد داستان - نسخه متنی

علی اکبر صداقت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4 - پالوده يا لوذينه

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

نزاعى بين هارون الرشيد و همسرش زبيده در گرفت ، در اينكه پالوده يا لوذينه كدام يك لذيذتر و گواراتر
است ؟

ابى يوسف قاضى را براى انتخاب و راءى قبول كردند.

او گفت :
من چيزى را كه از ديده ام پنهان است چگونه

قضاوت كنم ؟

هارون دستور دارد هر دو را نزدش حاضر نمودند، و او گاهى از اين و گاهى از آن مى خورد تا هر دو ظرف نصف
شدند. پس سر برداشت و گفت :

من نمى توانم بين آنان حكم كنم ، زيرا بعد از خوردن هر كدام از آنها كه
تصميم مى گيرم راءى صادر كنم ديگرى خود را نمايش مى دهد و با زبان حال مى گويد:

من لذيذتر و گواراترم ؛
و اين دو دشمن ديرينه با يكديگر سازش ‍ نمودند فرقى بين آنان نيست .(700)

5 - لذت از قتل نفس

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

حجاج بن يوسف ثقفى كه از جانب بنى اميه بيست سال امارت داشت ، كشتار بسيارى كرد، مى گفت :

من از
چيزهايى كه لذت مى برم كشتن انسان است آنهم در حضور من ، سر از بدن ببرند و شخص در خونش دست و پا بزند،
و از رگهاى گلوى او خون جستن كند، لذتش نزدم بهتر است از ازدواج با باكره جميله .(701)

و آنقدر در اين مسئله لذت مى برد كه سه كيلو آرد براى نان پختن برايش ‍ آوردند، او گفت :

با خون سادات
خمير كنيد و نان بپزيد؛ كه افطار را با آن آغاز كنم .(702)

4 :


مال

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

قال الله الحكيم :

( لتبلون فى اءموالكم و اءنفسكم ) (آل عمران :
آيه 186)

حتما شما را به مالتان و جانتان آزمايش خواهند كرد.

قال رسول الله صلى الله عليه و آله :

حب المال و الشرف ينبتان النفاق (703)

دوستى مال و بزرگى ، نفاق را در دل مى روياند.

شرح كوتاه

دوستى مظاهر دنيوى ، بعضى ساعت و ساعاتى را بخود مشغول مى كند، مانند خوردن غذاها، آميزش جنسى ، و
بعضى اكثر ساعات را بخود مشغول مى كند مانند حب مال و جمع ثروت .

مال اگر بطريق صحيح جمع و بنحو درست مصرف شود منجى انسان است ، و اگر نامشروع متراكم شود و در مسير
لذات صرف شود و به بخل و امساك و اسراف بيانجامد مهلك انسان است .

دوستى مال فقط به داشتن نيست ، چه بسا افرادى ثروتى ندارند اما قلبا حريص به آن و چشم طمع به مال
ديگران و آرزوى زياد به آن دارند، كه اين دسته و دسته قبلى ، به نفاق دچار و از خدا غافل و به ظواهر
زندگى عاجل مشغول و نور ايمان از دلشان بيرون رفته است (704).

1 - اين همه پول از كجا؟

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

چون هنگام وفات عمر و عاص (705)وزير و همه كاره معاويه رسيد، مى گريست ، فرزندش گفت :

اى پدر اين گريه
چيست ؟

از سختى مرگ مى گريى ؟

گفت :
از مرگ ترس ندارم ، ترسم بعد از مرگ است كه چه بر سر من خواهد گذشت .

عبدالله گفت :
تو صاحب رسول خدائى و روزگار را به نيكوئى برده اى ؟

گفت :
اى فرزند من با سه طبقه از
مردم روزگار بودم . اول كافر بودم و از همه كس بيشتر با رسول خدا دشمن داشتم ، اگر آنوقت مى مردم بى شك
به جهنم مى رفتم . بعد با رسول خدا بيعت كردم و او را نيك دوست مى داشتم اگر آنروز مى مردم جاى من در
بهشت بود.

بعد از پيامبر به كار سلطنت و دنيا مشغول شدم و نمى دانم عاقبتم چه خواهد بود...
چون عمر و عاص به دستگاه معاويه وارد و به دنيا مشغول بود، به اندازه هفتاد پوست گاو پر از پول و طلاى
سرخ ذخيره كرده بود. چون اين مقدار را حاضر ساخت به فرزند خود گفت :

كيست اين مال را با آن و زر و وبالى
كه در اوست بگيرد؟

فرزندش گفت :

من نمى پذيرم چون نمى دانم مال كدام شخص است كه به صاحبش بدهم .

اين خبر به معاويه رسيد، گفت :

اين اموال را با همه خرابيهايش مى پذيرم و آن را از مصر به دمشق نزد
معاويه حمل كردند.(706)

/ 259