3 - بلال - یکصد موضوع، پانصد داستان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یکصد موضوع، پانصد داستان - نسخه متنی

علی اکبر صداقت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3 - بلال

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

بلال از اهل حبشه و در مكه از غلامان طايفه ( بنى جمع ) به شمار مى رفت . چون مسلمان شد از ارباب خود
اذيت بسيار ديد. در بدو اسلام كسانيكه در مكه اسلام مى آوردند، مخصوصا افرادى كه اقوام و عشيره اى
نداشتند و يا برده و بنده بودند بيشتر مورد صدمه واقع مى شدند و بعضيها بر اثر زيادى صدمه از دين برمى
گشتند، ولى بلال با صبر و استقامت و ثبات قدم هر چه بيشتر او را آزار مى دادند، استوارتر مى گرديد.

از جمله ابوجهل او را به صورت روى ريگهاى داغ حجاز مى خوابانيد و سنگ آسياب روى بدنش مى گذاشت تا
اينكه مغزش به جوش آمد و به او مى گفت :

به خداى محمد كافر شو!

او مى گفت :
اءحد اءحد يعنى خدا يكتاست .

ديگر از كسانيكه او را خيلى اذيت كرد، اميه بن خلف بود كه مكرر او را شكنجه مى داد؛ و از مقدرات الهى
اميه در جنگ بدر به دست بلال كشته شد.

در يكى از روزها كه بلال در شكنجه بود پيامبر او را ديد و از او گذشت و به ابوبكر فرمود:

اگر مالى
داشتم بلال را مى خريدم .

او نزد عباس رفت و گفت بلال را براى من خريدارى كن . عباس عموى پيامبر به سراغ زنى كه مالك بلال بود،
در حاليكه بلال زير سنگهاى سنگين در شكنجه بود نزديك بود بميرد، رفت و از او تقاضاى خريدن بلال را
نمود. آن زن درباره بلال مذمت و بدگوئى كرد و بعد او را فروخت ؛ و بلال بر اثر صبر مقابل شكنجه آزاد و
خدمت پيامبر آمد و مؤ ذن حضرتش ‍ شد(449).

4 - صبر بهتر از كيفر

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

بعد از پايان جنگ احد پيامبر كسى را فرستاد تا در ميان كشته گان جسد عمويش حمزه را پيدا كند حارث بن
صمت وقتى ديد جسد حمزه عموى پيامبر را مثله كردند يعنى گوش و بينى و بعضى اعضا را بريده اند و جگر او
را بيرون آورده اند نتوانست اين خبر ناگوار را به پيامبر برساند.

پيامبر خودشان ميان كشته گان آمد و چشمش به جسد عمويش حضرت حمزه افتاد كه بدنش را مثله كرده اند،
ناراحت شد و گريه كرد و فرمود:

بخدا قسم هيچ جائى برايم سخت تر از اين موقف نگذشت ، اگر خدا مرا بر
قريش ‍ غالب كند هفتاد نفر از آنها را مثله خواهم كرد.

جبرئيل نازل شد و اين آيه را آورد:

( اگر خواستيد كيفر نمائيد همانند آنچه كه بر شما ستم شده انجام
دهيد، اگر صبر كنيد، آن برايتان بهتر است ) .

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:


من بر اين مصيبت صبر
مى كنم .

توضيح آن كه قاتل جناب حمزه ( وحشى غلام جبير ) بوده و او به دستور هند جگر خوار (مادر معاويه كه پدرش
عتبه در جنگ بدر كشته شده بود)، شكم حمزه را بشكافت و جگرش را بيرون آورد و نزد هند برد و او آنرا به
دندان گرفت اما به امر خدا نتوانست آنرا بخورد، پس با راهنمائى وحشى هند نزد جنازه حمزه آمد و بدن آن
جناب را مثله كرد و در عوض اين كشتن هند گوشواره و دستبند و گردنبند خود را به وحشى داد(450).

/ 259