80 :
گناه
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم قال الله الحكيم :( فلا اءخذنا بذنبه ) (عنكبوت :آيه 40)هر طايفه اى را به كيفر گناهش مواخذه كرديم .امام صادق عليه السلام :ليس من عرق يضرب و لا نكبة و لا صداع و لا مرض الا بذنب (689)هيچ رگى در بدن حركت نمى كند و سرى نمى افتد و دردسر نمى گيرد و مريض نمى شود كه همه بواسطه گناه است .
شرح كوتاه
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمگناه كردن بيمارى است و جهل به عيوب كه موجب گناهان مى شود بالاتر از خود گناه است .ذنب را كوچك شمردن هم از بزرگترين گناهان است جرم يا نسبت به خداست مانند كسى كه نماز نمى خواند آن راخود خدا مى داند با او چه كند، اما جرم و گناه اگر نسبت به مردم باشد بسيارى كار شخص مشكل است چه آنكه
اگر رضايت طرف را جلب نكند در قيامت كار سخت تر خواهد شد.گناه با دواء يعنى استغفار و توبه شروع مى شود و با شفاء يعنى عدم عود به آن معصيت ، ترميم و درمان مى
شود.اگر هم شيطان او را اغوا كرد، زود توبه كند و عزم بر ترك نمايد تا اثر گناه در دل جاى نگيرد.
1- تبعيد گناهكار
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيممرد فاسقى در بنى اسرائيل بود كه اهل شهر از معصيت او ناراحت شدند و تضرع به خداى كردند! خداوند بهحضرت موسى وحى كرد:كه آن فاسق را از شهر اخراج كن ، تا آنكه به آتش او اهل شهر را صدمه اى نرسد.
حضرت موسى آن جوان گناهكار را از شهر تبعيد نمود؛ او به شهر ديگرى رفت ، امر شد از آنجا هم او را بيرون
كنند، پس به غارى پناهنده شد و مريض گشت كسى نبود كه از او پرستارى نمايد.پس روى در خاك و بدرگاه حق از گناه و غريبى ناله كرد كه اى خدا مرا بيامرز، اگر عيالم بچه ام حاضر
بودند بر بيچارگى من گريه مى كردند، اى خدا كه ميان من و پدر و مادر و زوجه ام جدائى انداختى مرا به
آتش خود به واسطه گناه مسوزان .خداوند پس از اين مناجات ملائكه اى را به صورت پدر و مادر و زن و اولادش خلق كرده نزد وى فرستاد.
چون گناهكار اقوام خود را درون غار ديد، شاد شد و از دنيا رفت . خداوند به حضرت موسى وحى كرد، دوست ما
در فلان جا فوت كرده او را غسل ده و دفن نما. چون موسى به آن موضوع رسيد خوب نگاه كرد ديد همان جوان است
كه او را تبعيد كرد؛ عرض كرد خدايا آيا او همان جوان گناهكار است كه امر كردى او را از شهر اخراج كنم
؟!فرمود:
اى موسى من به او رحم كردم و او به سبب ناله و مرضش و دورى از وطن و اقوام و اعتراف بگناه و طلب
عفو او را آمرزيدم . (690)