5 - بدتر از خود را بياور
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم( خداوند به موسى ) عليه السلام وحى فرستاد كه اين مرتبه براى مناجات كه آمدى كسى همراه خود بياوركه تو از وى بهتر باشى .موسى براى پيدا كردن چنين شخصى تفحص كرد و نيافت ؛ زيرا به هر كه مى گذشت جراءت نميكرد كه بگويد من از
او بهترم .
خواست از حيوانات فردى را ببرد، به سگى كه مريض بود برخورد كرد. با خود گفت :
اين را همراه خود خواهم
برد، ريسمان به گردن وى انداخت و مقدارى او را آورد بعد پشيمان شد و او را رها كرد.تنها به دربار پروردگار آمد. خطاب رسيد فرمانى كه به تو دادم چرا نياوردى ؟ عرض كرد:
پروردگارا
نيافتم كسى را كه از خودم پست تر باشد.خطاب رسيد:
به عزت و جلالم اگر كسى را مى آوردى كه او را پست تر از خود مى داشتى هر آينه نام ترا از
طومار انبياء محو مى كردم .(227)
4 :
تكبر
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمقال الله الحكيم : فالذين لايؤ منون بالاخرة قلوبهم منكرة و هم مستكبرون :
آنان كه به قيامت ايمان ندارند قلبشان منكر و آنان جزء مستكبران بشمار مى آيند.(228)قال رسول الله صلى الله عليه و آله : لا يدخل الجنة من كان فى قلبه مثقال حبة من خردل من كبر
:
داخل بهشت نمى شود كسى كه باندازه دانه خردل در دلش كبر باشد،(229)
شرح كوتاه
آدم متكبر خود را بالاتر و بهتر از ديگران مى داند، و با دلايلى واهى و اعتبارى در ذهن خود شيوه شيطانرا ( كه گفت من از آتش و آدم از خاك خلق شده ) ، آتش بر خاك برترى دارد، اولين گناهى كه در خلقت انجام
شد از شيطان كبر بود.از اين معلوم مى شود كه رذيله بودنش جاى شكى نيست :آدمهاى متكبر ديگران را حقير مى شمارند و منتظر
سلام افراد ديگر به آنها هستند، و متوقع هستند كه مورد تعظيم و تكريم قرار گيرند، و دائما جنبه
افضليت و بزرگى در سرشان مى پرورانند.فرق عجب با تكبر آنست كه شخص معجب خود پسندى بخود دارد، اما متكبر بزرگى از ديگران را دارد لذا مرضش
بالاتر از عجب مى باشد(230)