2- اثر همنشين - یکصد موضوع، پانصد داستان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یکصد موضوع، پانصد داستان - نسخه متنی

علی اکبر صداقت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

2- اثر همنشين

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

ناپلئون بناپارت (1821 م ) امپراطور فرانسه روزى به تيمارستان (خانه ديوانگان ) وارد شد، ديد يك نفر را
با زنجير به ديوار بسته اند.

از وضع رقت بار آن ديوانه متاءثر شد، و رئيس تيمارستان را خواست و گفت :

چرا اين ديوانه را با زنجير به ديوار بسته اى ؟

گفت :
اين ديوانه حرفهاى بدى مى زند.

ناپلئون گفت :
چه مى گويد؟

قربان او مى گويد:

من ناپلئون بناپارت هستم .

ناپلئون خنده اى كرد و گفت :

مانعى ندارد، بگذاريد يك ديوانه خود را ناپلئون بداند.

رئيس تيمارستان گفت :

نبايد اجازه بدهم او اين حرف را بزند، زيرا ناپلئون بناپارت خودم هستم .

ناپلئون از شدت خنده نتوانست خود را نگه دارد، زيرا فهميد كه رئيس ‍ تيمارستان بر اثر تماس دائم با
ديوانگان ، همانند آنها حرف مى زند.(840)

3- كند هم جنس با هم جنس پرواز

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

زنى در مكه بود كه بسيار شوخ طبع بود و مردم را مى خندانيد. در مدينه هم زن ديگرى با هم خصوصيات بود كه
او هم مردم را با شوخى هاى خود مى خندانيد.

روزى آن زن از مكه به مدينه آمد و بر زن شوخ طبع مدينه ميهمان شد. در يكى از روزهاى اقامت در مدينه به
نزد عايشه رفت و او را خندانيد.

عايشه از او پرسيد:

كجا منزل كرده اى ؟

آن زن گفت :

به منزل فلانى وارد شده ام .

عايشه گفت :

خدا و رسول او درست گفته اند، من از پيامبر شنيدم كه مى فرمود:

ارواح انسانها لشگريانى
هستند كه باهمند(841)

4- فرعون و ماهان

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

سرانجام فرعون با هامان نشست ، و وعده هاى حضرت موسى را به او گفت و در اين باره به مشورت پرداخت .

هامان ناپاك ، وقتى اين سخن را از فرعون شنيد، چند بار فرياد زد و گريه كرد و با دست به سر و صورتش زد و
گفت :

اى شاه بزرگ ، اين چه فكرى است كه وارد سر تو شده است ، و اين چه حال زشتى است كه مى خواهد ترا به
تباهى بكشد!

همه جهان در تحت تسخير تو است ، اميران مشرق و مغرب ، ماليات هاى فراوان به سوى تو سرازير مى كنند، و
شاهان جهان لب به خاك پايت مى نهند. همه تو را به عنوان معبود و مقصود مى پرستند و در برابر شكوه تو،
خاموش و آرام هستند.

سوختن تو در هزار آتش بهتر از آنست كه تو با اين عظمت ، خدايى خود را رها كنى و بنده موسى گردى ؟!

اگر تو اين كار را بكنى ، بردگان تو، سرور تو گردند و چشم دشمنان روشن شود. آرى فرعون با مشورت و
همنشينى با هامان خويش را خدا مردم و به هشدار موسى اعتنائى نكرد و عاقبت به عذاب حق گرفتار شد. (842)

5- عذاب بر همنشينى گناهكار

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

جعفرى گويد:
حضرت موسى بن جعفر عليه السلام بمن فرمود:

چرا ترا نزد عبد الرحمان بن يعقوب مى بينم ؟

عرضكردم :
او دائى من است .

فرمود:


او درباره خداوند مطالب بدى مى گويد، خدا را (به اجسام ) توصيف مى كند
با اينكه خدا بچيزى از اجسام توصيف نشود. يا با او همنشين شو و ما را ترك كن ، يا با ما همنشين و او را
ترك كن !

گفتم :
او هر چه بگويد زيانى برايم ندارد!

فرمود:
آيا نمى ترسى عذابى به او رسد و ترا هم بگيرد
مگر نمى دانى كسى از اصحاب موسى عليه السلام بود و پدرش از مريدان فرعون ، پس ‍ آنوقت كه لشگر فرعون
(در دريا) به موسى (و لشگريانش ) نزديك شدند، آن صحابى موسى ، از لشگر موسى جدا شد و رفت پدر را كه در
لشگر فرعون بود نصيحت كند، تا اينكه با هم كنار دريا رسيدند، چون فرعونيان غرق شدند آن دو هم غرق
شدند.

خبر به حضرت موسى دادند فرمود:

او در رحمت خداست ولى عذاب چون آيد، آنكس كه نزديك گنهكار مستحق عذاب
است از او عذاب دفع نشود.(843)

/ 259