4 : غذا - یکصد موضوع، پانصد داستان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یکصد موضوع، پانصد داستان - نسخه متنی

علی اکبر صداقت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4 :


غذا

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

قال الله الحكيم :

( و يطعمون الطعام على حبه مسكينا و يتيما و اءسيرا ) (دهر:
آيه 8)

بخاطر دوستى خدا به فقير و يتيم و اسير غذا مى دهند.

پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم :

ان الاطعام من موجبات الجنة و المغفرة (547)

غذا دادن سبب آمرزش و رفتن به بهشت مى باشد.

شرح كوتاه

بدان كه كم خوردن در همه ازمنه براى صلاح ظاهر و باطن پسنديده است . غذا خوردن ضرورى بدن است ، و براى
قوت در عبادت و انجام دادن كارها لازم است .
اما زياد خوردن باعث قساوت قلب و تحريك شهوت و مريض شدن بدن ميشود.

توجه به اينكه تهيه غذاى حلال واجب است ، همه انبياء و اولياء دائما از غذاى ناپاك و حرام و شبهه دورى
مى كردند و در طلب حلال بودند، چه آنكه هم توفيقات اولش از لقمه ايست كه به شكم وارد مى شود.

1 - پرخور و كم خور

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

دو درويش (پارسا) از اهالى خراسان ، با هم به سفر رفتند. يكى از آنها ضعيف بود و هر دو شب ، يكبار غذا مى
خورد. ديگرى قوى بود و روزى سه بار غذا مى خورد.
از قضاى روزگار در كنار شهرى به اتهام اينكه جاسوس دشمن هستند دستگير شدند. هر دو را در خانه اى
زندانى نمودند و در آن زندان را با گل گرفتند و بستند.

بعد از دو هفته معلوم شد كه جاسوس نيستند و بى گناهند. در را گشودند. ديدند قوى مرده ولى ضعيف زنده
مانده است . مردم در اين مورد تعجب نمودند كه چرا قوى مرده است !

طبيب فرزانه اى به آنها گفت :

اگر ضعيف مى مرد باعث تعجب بود، زيرا مرگ قوى از اين رو بود كه پرخور
بود، و در اين چهارده روز، طاقت بى غذائى نياورد و مرد، ولى آن ضعيف كم خور بود و مطابق عادت خود صبر
كرد و به سلامت ماند. (548)

2 - غذا با دوستى

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم

عبدالرحمان بن حجاج مى گويد در منزل امام صادق عليه السلام نشسته و با ايشان غذا مى خورديم براى ما
مقدارى برنج آوردند و ما عذر آورديم (كه مثلا ميل نداريم ).

امام فرمود:


هر كس ما را بيشتر دوست مى دارد بهتر و بيشتر نزد ما غذا مى خورد.

عبدالرحمان گويد:
جلو
رفته و سر سفره نشسته و غذا خوردم .

امام عليه السلام فرمود:


حالا خوب شد.

سپس فرمود:


روزى مقدارى برنج براى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم هديه آوردند، پيامبر صلى الله
عليه و آله و سلم سلمان و مقداد و ابوذر را صدا كرد تا با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از آن غذا
بخورند، آنها عذر خواستند.

پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود:


هر كس ما را بيشتر دوست دارد بايد
بيشتر نزد ما غذا بخورد. آنها بعد از شنيدن اين سخن از آن غذا بطور كامل خوردند.(549)

/ 259