3- وسوسه و اثر وضعى عمل
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيممرد سقائى در شهر بخارا بود و سى سال به خانه زرگرى آب مى برد و هيچ نظر بدى از او ديده نشد.روزى سقا آب به منزل زرگر برد و چشم او به دست زن زرگر افتاد و به وسوسه افتاد و او را تقبيل كرد و لذتبرد.ظهر زرگر وارد منزل شد عيالش گفت :امروز تو در دكان چه كار بدى كرده اى ؟ گفت :
هيچ ، اصرار كرد و مرد
زرگر گفت :زنى براى خريد دستبند به دكانم آمد و من خوشم آمد، و بوسوسه بازوى او را گرفتم و او را بوسيدم .زن گفت :
الله اكبر. مرد گفت :
چرا تكبير گفتى . زن جريان سقا و بوسيدن او را گفت ؛ كه اثر وضعى عمل تو،
باعث شد سقائى كه سى سال با چشم پاك به خانه ما رفت و آمد داشت اينكار را كند.(815)
4- شيطان در سه حال
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمعلت اينكه حاجيان در سه جا از زمين منى سنگ به شيطان (رمى جمره ) مى زنند(816) اينست كه :وقتى ابراهيم درخواب ديد كه خداوند مى فرمايد:اسماعيل را ذبح كن ، بدون آنكه جريان را به اسماعيل بگويد به فرزندش
فرمود:پسرم طناب و كارد را بردار تا به اين دره برويم و مقدارى هيزم تهيه كنيم . شيطان بصورت پيرمردى
سر راه ابراهيم آمد و گفت :چه كار مى خواهى بكنى ؟ گفت :
امر خدا را مى خواهم انجام بدهم . شيطان گفت :
اين شيطان در خواب به تو دستور داده اين كار را انجام دهى ؛ ابراهيم او را شناخت و طرد كرد.وسوسه در ابراهيم اثر نكرد نزد اسماعيل آمد و جريان كشتن را به اسماعيل گفت ، اسماعيل فرمود:براى چه
؟ گفت :
پنداشته كه پروردگارش او را به اين كار دستور داده . فرمود:
اگر امر خدا باشد قبول كنم . شيطان
براى وسوسه نزد هاجر مادر اسماعيل رفت و جريان را گفت . هاجر فرمود:علاقه اى كه ابراهيم به اسماعيل
دارد او را نخواهد كشت ، شيطان گفت :او خيال كرده خدا او را دستور داده است ؟هاجر فرمود:اگر خدا گفته باشد ما تسليم او هستيم ، شيطان دور شد و نتوانست ابراهيم را از اين دستور
الهى به وسوسه منحرف كند، لذا سه جا ابراهيم سنگ بطرف شيطان انداخت تا دور شود؛ خدا به اين خاطر، اين
عمل را سنت قرار داد تا حاجيان هر ساله آنرا تكرار كنند.(817)
5- وسوسه در وضو
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيميكى از مسلمانان در وضو گرفتن وسواس داشت يعنى چندين بار اعضاء وضو را مى شست ، ولى به دلش نمى چسبيدو آن را نادرست مى خواند و تكرار مى كرد.عبدالله بن سنان مى گويد:به حضور امام صادق عليه السلام رفتم و از آن مسلمان صحبت كردم و گفت :با اين
كه او يك مرد عاقل است در وضو گرفتن وسواس دارد.امام فرمود:اين چه عقلى است كه در او وجود دارد، و چگونه مرد عاقلى است ، با اين كه از شيطان پيروى مى
كند!گفتم :
چگونه از شيطان پيروى مى كند؟فرمود:
از او بپرس اين وسوسه كه به او دست مى دهد، و وسواسى كه دارد از چيست ؟ خود او در جواب خواهد گفت
:از كار شيطان است .(818)
4 :
همسايه
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمقال الله الحكيم :( والجار ذى القربى و الجار الجنب ) (نساء:آيه 36)به همسايه خويشاوند و همسايه بيگانه نيكى و احسان كنيد.قال رسول الله صلى الله عليه و آله :اءحسن مجاورة من جاورك تكن مؤ منا (819)با همسايه خود خوب همسايگى نما تا مؤ من باشى .
شرح كوتاه
از مباحث حقوقى يكى حق همسايه است ، چنانكه اگر همسايه (طبق فرموده پيامبر) كافر باشد يك حق و اگرمسلمان باشد دو حق و اگر خويش هم باشد سه حق دارد، پس كسى كه حق همسايه (حتى كافر را) مراعات نكند، و
شرش خداى نكرده به همسايه برسد، در ايمانش مشكل دارد.(حرمت همسايه بر همسايه مثل حرمت مادر است )(820) پس نيكى با آنان را در زندگى حقوقى بايد مراعات كرد كه
موجب فزونى عمر و آبادى ديار و شهر مى شود.اگر همسايه گرسنه محتاج است و پوشاك ندارد و امثال اينها، لازم است او را سير و احتياجش برآورده شود؛
و اگر تقصيرى كرد و كوتاهى در كارى نمود، از برخورد تند و مقابله به مثل پرهيز كرد.(821)