كفّار و اهل كتاب - مجمع المسائل جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 1

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كفّار و اهل كتاب

(س 74) طهارت و نجاست اهل كتاب، كافر حربى، مشرك، لامذهب و كسـى كه مسلمان است
ولى احكام اوليه طهارت و نجاست را رعايت نمى كند را بيان فرماييد.

ج ـ كفّار معاندِ دينى مطلقاً نجس اند، امّا غير معاندان از آنها كه عامّه كفّار
هستند، اظهر، عدم نجاست آنان است، بلكه عامّه كفّار حتّى حربى آنان كه به خاطر
اسلام و اعتقاد مسلمانان با آنان نمى جنگند، بلكه براى جهات ديگرى مى جنگند معاند
دينى نمى باشند و محكوم به نجاست نيستند; امّا معاشرت با مسلمان بى مبالات ـ ولو در
مثل غذا خوردن ـ مانعى ندارد، چون نجس شدن غذا يا غير آن، منوط به علم و يقين صد در
صد است كه معمولاً حاصل نمى شود.    12/6/78

(س 75) چنانچه شخصى بخواهدطفلى را كه احتمال مى دهد والدينش از اهل كتاب اند، به
فرزندى بپذيرد، حكم طهارت طفل پيش از رسيدن به سنّ بلوغ چگونه است؟

ج ـ اگر در بلاد اسلامى باشد محكوم به اسلام است، و در غير بلاد اسلامى محكوم به
حكم اسلام نيست، گرچه محكوم به طهارت است. 5/6/78

(س 76) نظر شما در مورد دست دادن و يا لمس بدن مرطوب كافر چيست؟ آيا در اين خصوص
بين اهل كتاب و ديگر كفّار فرقى وجود دارد؟ بدن خشك چطور؟

ج ـ كفّار غير معاند مطلقاً پاك هستند; و امّا معاند از آنها، با تماس با بدن
مرطوبشان ـ اگر رطوبت مسريه باشدـ بدن انسان نجس مى شود، وگرنه به محض برخورد،
نجاست حاصل نمى شود و در اين حكم، فرقى بين اهل كتاب و ديگر كفّار نيست.  
13/6/78

(س 77) آيا زرتشتيها جزو اهل كتاب و پاك محسوب مى شوند؟

ج ـ اهل كتاب بودن زرتشتيها ثابت نيست; امّا غير معاندان از آنها (كه اكثر اين
چنين هستند) پاك و طاهرند.    11/6/78

(س 78) حكم برخورد با اقليتهاى مذهبى چگونه است؟ آيا آنها پاك هستند؟ آيا مى
توان دعوت آنها را بپذيرفت؟

ج ـ غير معاندان از آنان (كه غالباً اين چنين هستند) پاك مى باشند; و به هر حال
برخورد فرد مسلمان بايد خوب و سازنده باشد، و نيز پذيرش دعوت آنها اگر منجر به أكل
و شُرب نجس نشود، اشكال ندارد. 18/6/78

(س 79) آيا خريد مواد غذايى از اغذيه فروشيهاى متعلّق به اقليتهاى مذهبى، جايز
است؟

ج ـ در صورتى كه مواد غذايى آنان از گوشت حيوان و مشتقّات آن نباشد، محكوم به
طهارت است; و ناگفته نماند كه ترك خريد از اغذيه فروشيهايى كه صاحبان آن مسلمان
نيستند، فوق العاده مطلوب و نيكوست.   13/6/78

(س 80) در حال حاضر كافر حربى بر چه كسى صادق است؟

ج ـ كفّارى كه در حال جنگ يا ضرر زدن به مسلمانان و نيز مشغول جاسوسى، فساد و
تبليغ عليه مسلمين اند، كافر حربى محسوب مى شوند.     22/7/74

(س 81) على اللّهى ها از نظر شريعت مقدّس چگونه هستند، با توجه به اينكه بعضى از
آنها توجهى به نماز ندارند؟

ج ـ همه كسانى كه شهادتين را بر زبان جارى مى كنند، محكوم به اسلام اند، مگر
آنكه ثابت شود كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) را ـ نعوذبالله ـ از طريق انكار
ضرورى دين، تكذيب مى كنند. البته تحقيق از عقايدشان لازم نيست و نبايد انسان خود را
به دردسر بيندازد، و همين قدر كه شهادتين مى گويند، محكوم به اسلام اند، و بايد
آنان را به منظور بالا رفتن آمار مسلمين و عظمت و شكوه اسلام در زمره مسلمانان
دانست.   12/6/78

(س 82) به نظر جديد حضرت عالى تنها معاندان از كفّار محكوم به نجاست هستند، آيا
اين حكم به صورت فتوا است يا احتياط؟

ج ـ در معاند مشرك بنا بر اقوى و در معاند غيرمشرك از كفّار بنا بر احتياط واجب
است.    11/6/78

(س 83) به نظر مبارك حضرت عالى بابيها و بهاييان حكم كافر را دارند يا مرتّد؟

ج ـ اگر نطفه آنها در حال اسلام احدالابوين منعقد شده و بعد از بلوغ اظهار اسلام
نموده، بعداً بهايى شده اند مرتدّ فطرى اند، والاّ اگر هم پدر و هم مادر آنها حين
انعقاد نطفه كافر بوده اند و آنان هم تبعاً بهايى بزرگ شده اند، حكم ديگر كفّار
اصلى را دارند.     24/4/75

(س 84) آيا بابيها و بهاييان حكم كافر حربى را دارند يا كافر ذمّى؟

ج ـ اگر دولت به آنها امنيت داده باشد حكم كافر مؤتمن را دارند و نمى توان به
مال و جان آنها تعرّض نمود، وگرنه كافر حربى اند، به اين معنى كه با پرداخت جزيه در
ذمّه اسلام قرار نمى گيرند.   24/2/75

(س 85) متأسّفانه برخى از افراد مسلمان ضعيف الايمان، مبتلا به معاشرت با فرقه
ضالّه بهائيت شده اند. حكم رفت و آمد و شركت در مراسم ايشان و پذيرش دعوت آنها را
بيان فرماييد.

ج ـ معاشرت با آنها در صورتى كه ترويج روش باطل آنها باشد، يا در مؤمنين ضعيف
الايمان اثر سوء بگذارد، جايز نيست; و نيز اعمال مرقومه در سؤال قطعاً موجب ترويج
باطل مى باشد، كه حرام و از معاصى كبيره است و نبايد انجام گيرد.  1/2/75

(س 86) مادرخانم بنده بهايى بوده و به اين علّت از همسرش طلاق گرفته است. با
توجه به اينكه ايشان تا به حال از عقايد گذشته اش دست برنداشته است و كسى را ندارد
به او رسيدگى كند، بنده و همسرم مجبوريم كه با ايشان معاشرت كنيم. آيا اين معاشرت
جايز است يا نه؟ آيا همسر بنده بايد با ايشان قطع رابطه نمايد يا نه؟ در صورت لزوم
قطع رابطه، چگونه مى تواند حقّ فرزندى را ادا نمايد؟ همچنين حكم طهارت يا عدم طهارت
ايشان را بيان فرماييد؟

ج ـ حقوق فرزندى را بايد رعايت نمود، و با چنين مادرانى چه نيكوست كه تا حدّ
اعلا مهربانى شود، تا نسبت به اسلام و مسلمين خوش بين گردند; و از نظر طهارت و
نجاست در حكم بقيّه كفّارند، يعنى اگر معاند دينى نباشند، محكوم به طهارت هستند
والاّ نجس اند. 18/6/78

(س 87)  معاشرت با مرتد يا مرتده با هدف ارشاد و بدون آن چگونه است؟

ج ـ معاشرت براى ارشاد، مانعى ندارد، و همه احكام كافر بر مرتد بار مـى شود.   
30/7/75

(س 88)  آيا ما كه شيعه دوازده امامى هستيم، در رابطه با طلب مغفرت يا شركت
در مجالس ترحيم اشخاصى كه به نوعى ائمه اطهار(عليهم السلام) را قبول ندارند، و يا
اينكه ائمه را به طور كلّى رد مى نمايند و مى گويند خدا و قرآن كافى است، اجازه
داريم يا خير؟

ج ـ بايد از اين گونه فرق موجوده اهل بدع فاصله گرفت، و آنها را به مردم معرفى و
به نحوى با آنها رفتار كرد كه در جامعه منزوى گردند; شركت در مجالس ساير فرق مسلمين
(اهل سنّت)، نه تنها جايز بلكه ممدوح نيز هست.  25/1/71

(س 89) آيا تماس با اهل سنّت و معاشرت با ايشان كه امامت و عصمت ائمه
اطهار(عليهم السلام)و رجعت ايشان را انكار مى كنند، جايز است؟

ج ـ محكوم به طهارت اند و معاشرت با آنان همانند معاشرت با ساير مسلمين، جايز و
مطلوب است; آرى، نواصب و آنان كه با اهل بيت پيامبر(صلى الله عليه وآله) اظهار
دشمنى مى نمايند، محكوم به نجاست اند.   20/6/75

(س 90) اگر شخصى بدون اينكه به يقين برسد كه فرضاً دين اسلام بر حق است و بدون
اينكه بخواهد رسالت پيامبر(صلى الله عليه وآله)را انكار نمايد، صرفاً به دليل اينكه
خانواده وى مسلمان بوده اند، مسلمان شده، بخواهد دين ديگرى (مثلاً مسيحيّت) را
انتخاب نموده و مسلمانى را ترك كند، آيا او مرتد محسوب مى شود؟ اگر جواب مثبت است
حكم چنين فردى چيست؟ و نيز تكليف آيه «لا إكراه في الدين» چه مى شود؟

ج ـ كسى كه معتقد به خداوند سبحان و پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در حالِ
تحقيق مى باشد به او مرتدّ اصطلاحى گفته نمى شود، و احكام خاصّه بر او مترتّب نمى
گردد; و اكراهى در دين نمى باشد، ولى اگر خدا يا رسالت پيامبر(صلى الله عليه وآله)
را به نحوى انكار كند كه موجب بى احترامى و هتك و تكذيب پيامبر(صلى الله عليه وآله)
و نسبت غلط دادن به ميليونها مسلمان شود، مرتد مى گردد. 19/7/78

(س 91)  كدام يك از اقسام مرتد (ملّى و فطرى) اگر توبه كنند، توبه آنها
قبول مى شود؟ آيا بعد از توبه بدن آنها پاك مى گردد؟

ج ـ هر دو قسم مرتد (ملّى و فطرى)[15] اگر توبه كنند، توبه آنها قبول
مى شود و اگر معاند بوده اند بعد از توبه بدن آنها پاك است.   
9/3/76

(س 92) حكم معاشرت و غذا خوردن با كفّار و نيز استفاده از پانسيون، و وسايل
آشپزخانه، و حمّام آنها چگونه است؟

ج ـ استفاده از وسايل و امكانات غير مسلمانان مانعى ندارد، چون بنا بر قول به
نجاست، علم به نجاست با شرايط آن ـ مخصوصاً در زمان ما كه از دستكش، ماشينهاى
لباسشويى و ظرفشويى و از آبهاى لوله كشى استفاده مى شودـ حاصل نمى گردد; و بنا بر
نظر اخير اين جانب مبنى بر طهارت كفّار غير معاند، مانعى وجود ندارد، و ناگفته
نماند كه غالب بلكه عامّه كفّار حتى حربى آنان كه به خاطر اسلام و اعتقاد مسلمانان
با آنان نمى جنگند، بلكه براى  جهات ديگرى مى جنگند معاند دينى نمى باشند و
محكوم به نجاست نيستند. آرى، ذبيحه آنان در بلاد كفّار محكوم به حرمت است و خوردنش
جايز نيست، مگر آنكه احراز شود ذبيحه آنها با بسم الله و تسميه و بقيّه شرايط بوده;
و عدم استفاده از ظروفى كه احتمال خوردن چيز نجس (مثل شراب و...) با آنها داده مى
شود، مطلوب است.    12/6/78

(س 93) نظر حضرت عالى در باره طهارت يا عدم طهارت اهل كتاب چيست؟ همچنين
بفرماييد آيا معاشرت و دوستى و هم سفره شدن مسلمين با ايشان، جايز است يا خير؟

ج ـ كفّار معاند دينى مطلقاً نجس اند، امّا غير معاندان از آنها كه عامّه كفّار
هستند، اظهر، عدم نجاست آنان است و معاشـرت با آنها مـانعى ندارد; امّا بايد مـواظب
بود كه غذاى آنان اگر از گوشت و مشتقّات آن تهيّه شده، حتماً ذبيحه آنها با بسم
الله و تسميه باشد.  1/2/75

(س 94) شخص مسلمانى منكر برخى امور پذيرفته شده در اسلام است كه ماوراى حس و
مادّه اند،  خلاصه آنكه مسائلى را كه تاكنون علم ثابت نكرده، قبول ندارد و
علناً هم اظهار مى كند. آيا همسر او با اينكه فرزندى در خانه ندارد و از اين جهت
مسئوليتى متوجه او نيست، مى تواند با چنين مردى شرعاً زندگى كند؟ آيا اقوام و
دوستان او مى توانند به آن خانه رفت و آمد نمايند و از خوراكيها و آشاميدنيهاى آن
استفاده كنند و يا در آن خانه نماز بخوانند؟

ج ـ تا شهادتين را بر زبان جارى مى كند، دقّت زيادى در افكار و عقايد او
ننماييد. چنين فردى به محض اقرار به شهادتين، محكوم به اسلام است و حكم ديگر
مسلمانان را دارد.     25/2/74

(س 95) اگر فرد يا افرادى در فكر و گفتار اعتقاد به وحدانيت خداى متعال و رسالت
نبى اكرم(صلى الله عليه وآله) داشته و حتى شيعه باشند، ولى نسبت به انجام فرايض مثل
نماز، روزه و... بى توجه باشند و آنها را رعايت نكنند، آيا بايد از آنها پرهيز كرد؟
در مورد مسائل عمومى و متعارف زندگى شخصى و اجتماعى نحوه برخورد با اين گونه افراد
از جهت نجاست و طهارت چگونه است؟

ج ـ از نظر معاشرت بين آنها و ديگر مسلمانها فرقى نيست. آرى، انسان بايد مواظب
خود باشد تا تحت تأثير قرار نگيرد، كما اينكه امر به معروف و نهى از منكر، با تحقّق
شرايط، واجب است. 25/7/74

(س 96) با توجه به اينكه ما در كشورى غير اسلامى زندانى هستيم و پنهان كردن
عقايد براى ما ضرورى است، و از طرفى طبخ و تهيّه غذا توسط افراد غيرمسلمان صورت مى
پذيرد، و تهيّه غذاى ديگر توسط افراد مسلمان براى ما ممكن نيست، بفرماييد مصرف غذاى
مذكور تا چه حدّى جايز است و چه حكمى دارد؟

ج ـ مخفى نمودن عقايد در اين گونه موارد نه تنها جايز، بلكه واجب و لازم است، و
استفاده از غذاى مذكور هم علاوه بر مشكوك بودن طهارت و نجاستش، به حكم گرفتارى
مانعى ندارد و جايز است.    11/6/72

(س 97)  كمك گرفتن براى امور خيريّه از شخصى كه متّهم به پيروى از مسلك
شيخيّه است، و نيز معاشرت و غذا خوردن با او چه حكمى دارد؟

ج ـ اگر ترويج او نباشد و خودش هم از كمكش سوء استفاده اى ننمايد، مانعى ندارد. 
22/12/69




/ 225