مسائل متفرّقه
(س 1456) در مرز بين دو زمين كه هر كدام به يك مالك تعلّق دارد، درختى خود بهخود روييده است، صاحبان هر يك از زمينها ادعاى مالكيت درخت مذكور را دارند. اين
درخت مربوط به كدام يك از آن دو مى باشد؟
ج ـ اگر درخت در مرز مشترك روييده باشد، هر دو شريكند.
29/11/74
(س 1457) شاخ و برگ و ريشه هاى درختى باعث آسيب ديدن همسايه شده است، آيا وى حق
دارد ريشه ها و يا آن قسمت از شاخه ها كه بر زمين او سايه انداخته و باعث ضررش شده
را قطع نمايد؟
ج ـ در مفروض سؤال صاحب زمين (همسايه) مى تواند ريشه و شاخه درخت را بعد از آنكه
به مالك درخت رجوع كرد و وى ترتيب اثر نداد و قطع ننمود، قطع نمايد، به شرط اينكه
باعث اختلاف نشود; وگرنه بايد به مسئولان قانونى مراجعه نمايد. 29/11/74
(س 1458) اگر در مجالس عروسى يا غير آن، بيش از حدّ متعارف شيرينى و ميوه
استفاده كنيم، اشكال دارد؟
ج ـ استفاده بيش از حدّ متعارف، منوط به اطمينان و رضايت صاحب آنهاست و حصول
اطمينان به حسب موارد و مقدار ميوه و شيرينى و اشخاص، مختلف است.
28/10/74
(س 1459) آيا برداشتن مال كفّار (اعم از اهل كتاب و غير آن) جايز است يا نه؟
ج ـ جايز نيست و نبايد انجام گيرد. 10/9/74
(س 1460) در دبيرستان محلِ كار بنده، از سود تعاونى دانش آموزان، مقدارى چاى و
نان و پنير براى صبحانه معلمان آن مدرسه خريدارى مى شود، دانش آموزان در اين مورد
اظهارنظر نكرده اند. آيا ما حقّ خوردن از آنها را داريم يا نه؟
ج ـ درآمد و سود تعاونى مربوط به صاحبان آنهاست و بدون اجازه آنان، تصرّف در آن
جايز نيست. 7/12/72
(س 1461) چند نفر نيكوكار قبل از انقلاب اقدام به تأسيس صندوق قرض الحسنه اى
نمودند تا بتوانند با اعطاى وامهاى بدون بهره، مشكلات نيازمندان را حل كنند. گاهى
اوقات نيز براى پرداخت پول، صاحبان حساب مجبور بودند كه از دارايى خودشان ضرر را
بپردازند. اكنون بعد از چند سال، اعضاى صندوق با استفاده از اموال آن، اقدام به
خريد زمين و احداث ساختمان در آن كرده اند. با توجه به اينكه در طول اين مدت هيئت
مؤسس به طور رايگان خدمات ارائه داده اند، در صورتى كه صندوق منحل شود، افزايش قيمت
املاك خريدارى شده، متعلّق به چه كسانى است؟
ج ـ چون پول از صندوق بوده، ظاهراً ملك هم متعلّق به صندوق است و منافع و ارتقاى
قيمت، از آنِ صاحب ملك است، و بايد ديد در اساسنامه براى صندوق در زمان انحلال چه
موردى بيش بينى شده و كاركردن تبرّعى باعث تغيير مقرّرات و ضوابط نيست و نمى توان
به حساب گذشته برداشت، چون تبرّعى بوده است. 27/8/68
(س 1462) اگر كسى چوبى را غصب كند و با آن در و يا ديوار بسازد و يا در بدنه
كشتى به كار برد و مالك همان چوب را طلب كند، چه بايد كرد؟
ج ـ همان عين را رد كند، اگر چه موجب ضرر كلّى بر غاصب شود.(س 1463) چند خانه و باغ مخروبه از ساليان دور كنار روستاى ما وجود دارد، آيا مى
توانيم در آنها تصرّف نموده و آباد كنيم؟
ج ـ خرابه هاى بى صاحبى كه در مجاورت آبادى وجود دارد، گرفتن آنها بدون اجازه
مجتهد، غصب است.(س 1464) سياه كردن ديوار و رواق و حرم يا ضريح امامان(عليهم السلام) به وسيله
دود شمع يا وسايل ديگر، چه حكمى دارد؟ و آيا مى توان براى تبرّك چيزى را كه متعلّق
به حرم است، مثلاً شمعى را برداشته و به خانه ببريم؟
ج ـ سياه كردن جايز نيست، و بردن اشياى متعلّق به حرم حتّى شمع يا قسمتى از آن
به خيال تبرّك، غصب و حرام است. امّا چكه هاى آنْ كه بر لباس يا زمين مى ريزد، مباح
است.(س 1465) اگر جمعى در قسمتى از مسجد و در صف نماز نشسته اند و شخصى وارد شود و
به زور در ميان آنان بنشيند كه جا براى آنان تنگ شود. آيا نماز اين شخص صحيح است؟
ج ـ اگر راضى نشوند، صحّت نمازش مشكل است.(س 1466) شخصى در مسجد جانماز انداخته، آيا مى توان آن را جمع كرد و در آن محل،
نماز خواند؟
ج ـ هرگاه كسى در مسجد جانماز بگذارد و ديگرى عدواناً در آنجا نماز بخواند، صحّت
نمازش قبل از اعراض آن شخص از آن مكان، محلِ اشكال است.(س 1467) اگر شخصى زمان طولانى جانمازى در مسجد بيندازد، و خودش براى نماز
نيايد، آيا ديگران مى توانند آنْ جانماز را جمع كرده و در آن محل نماز بخوانند؟
ج ـ در صورتى كه مى دانند كه او نمى آيد يا از حال او خبر ندارند، مى توانند
جانماز او را برچينند و نماز بخوانند.