مسائل متفرّقه غسل - مجمع المسائل جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 1

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مسائل متفرّقه غسل

(س 252) آيا مى توان يك غسل واجب و يك غسل مستحب (مثل جنابت و جمعه) را با هم
انجام داد و نيّت جمع كرد؟ غسل واجب و غسل رجايى (مثل غسل توبه) را چطور؟ غسل مستحب
و رجايى را چطور؟

ج ـ آرى، مانعى ندارد و تداخل اغسال، مطلقاً جايز است.    7/8/74

(س 253) آيا در انجام غسلهاى متعدد، ترتيب لازم است يا خير؟ يعنى زنى كه جنب است
و بعداً حيض مى شود و نيز غسل ديگرى بر او واجب شده است، بايد به ترتيب اول غسل
جنابت كند و بعد غسل حيض و... يا اينكه ترتيب لازم نيست؟

ج ـ ترتيب لازم نيست و با يك غسل هم مى تواند همه را نيّت كند و مجزى هم هست.  
14/1/75

(س 254) آيا با غسلهاى مستحب، مانند جمعه و غيره يا غسلهاى واجب، غير از جنابت
مى توان نماز خواند و مجزى از وضو است، و يا اِجراء و عدم لزوم وضو اختصاص به غسل
جنابت دارد همان طور كه در مرسله ابن ابى عمير آمده «كلّ غسل قبله وضوء الاّ غسل
الجنابة» و يا در مرسله ديگرش آمده «في كلّ غسل وضوء اِلاّ الجنابة»؟

ج ـ اظهر اِجزاء غسل از وضو در همه اغسال است و اختصاص به جنابت ندارد و همان
طور كه در صحيحه محمد بن مسلم آمده «الغسل يجزىء عن الوضوء و اىّ وضوء اطهر من
الغسل» غسل به خاطر اطهريتش در همه جا مجزى از وضو است و لسان مثل صحيحه به خاطر
اظهريت بر لسان مرسله، مقدم است و ظاهر بر اظهر حمل مى شود و با جمع عرفى، تعارض بر
فرض تحقّق، بدوى مى باشد.    10/12/78

(س 255) شخصى به صحّت غسل خود يقين داشته است، ولى بعد از مدتى متوجه شده كه
غسلهاى او باطل بوده است. آيا بايد نماز و روزه هايى را كه با اين نوع غسل انجام
داده است، قضا نمايد يا خير؟

ج ـ اگر بطلان به خاطر عدم رعايت شرايط ديگر غسل، غير از ترتيب بوده، بايد
نمازها را اعاده و قضا كرد.  6/4/68

(س 256) منظور از اينكه گفته شده كه شخص جنب نمى تواند در مسجد بماند يا به آنجا
برود، چيست؟ آيا اين حكم شامل حسينيّه هم كه در آن نماز مى خوانند و عزادارى مى
كنند، مى شود؟ مسجدى كه در مسافرخانه، هواپيمايى، رستورانهاى بين راه و... وجود
دارد، همان حكم را دارد؟

ج ـ حكم مذكور به مسجد اختصاص دارد. بنابراين، توقّف جُنُب در حسينيه و نمازخانه
هايى كه مسجد نمى باشد، اشكالى ندارد.  5/9/69

(س 257) آيا شخص جنب مى تواند دعاهاى مفاتيح را بخواند؟

ج ـ اگر در دعا آيه اى باشد كه در سوره هاى عزايم آمده، نمى تواند آن آيه را
بخواند، ولى خواندن بقيّه دعا مانعى ندارد.    20/6/75

(س 258) عده اى از بانوان براى پيشگيرى از باردارى، از ابزارهاى داخل رَحِمى
(اى.يو.دى) استفاده مى كنند، از نوع جديد اين وسيله، معمولاً براى خانمهايى كه عادت
ماهانه سنگين دارند، براى كم كردن ميزان خونريزى نيز استفاده مى شود. حال سؤال اين
است كه خانمى قبلاً داراى عادت ماهانه وقتيه و عدديه بوده، پس از كارگذارى اين
وسيله، عادت خود را از دست داده است، به اين صورت كه بيش از يك ماه كاملاً پاك است
و بعد از آن، مدت پانزده تا بيست روز يا كمتر و بيشتر، فقط لك مى بيند و هيچ گاه سه
روز پشت سر هم خون نمى بيند، به اين صورت كه مثلاً يك روز خون مى بيند (به صورت رگه
هاى خونى در ترشح)، سپس يك يا دو روز پاك است، دوباره لك مى بيند و سپس چند روز پاك
است و دوباره لك مى بيند و دقيقاً هم نمى داند چه زمانى كاملاً پاك خواهد شد. وظيفه
اين خانم از جهت انجام عبادات روزهايى كه بايد حيض حساب كند و يا احتياط نمايد و
زمان مناسب براى غسل، چگونه است؟ آيا همه اين روزها را بايد حيض قرار دهد، يا بايد
در تمام اين روزها احتياط نمايد و يا اصلاً هيچ كدام حيض محسوب نمى شوند؟ همچنين
اگر فرضاً در وسط اين دو يا سه روز، پشت سر هم لكه بينى داشته باشد، و يا در صورتى
كه به فرضْ مجموع خونها (به صورت مقدار كم و فقط لكه بينى، بدون اينكه سه روز اول
پشت سر هم باشد) ده روز يا كمتر طول بكشد، چه حكمى دارد؟

ج ـ در حيض، ديدن سه روز متوالى خون در اول آن، شرط تعبّدى است و تا هر زمان كه
اين شرط حاصل نشود، محكوم به استحاضه است، و توالى خروج خون كه شرط است، اعم است از
اينكه خون از فَرْج بيرون آيد، يا صرفاً از رَحِم به داخل فَرْج بيايد و به هر حال،
بايد توالى احراز شود و با شك هم محكوم به استحاضه است; ولى بعد از سه روز اول،
توالى شرط نيست و خون حيض مدتش شرعاً از ده روز تجاوز نمى كند. پس اگر خروج خونى كه
شرايط و علايم حيض را دارد، از ده روز تجاوز نمايد، مازاد بر عادت سابق و هميشگى
استحاضه است، و اگر به ده روز ختم شود، همه آن محكوم به حيض است، و اگر زنى عادت
زنانه ثابت ندارد، ولى شرايط و علايم حيض را در بيش از ده روز مى بيند، بايد هفت
روز آن را حيض قرار دهد، به شرط آنكه عادت خويشان وى نيز هفت روز باشد، وگرنه بايد
به تفصيلى كه در مسائل مضطربه «رساله توضيح المسائل» اين جانب آمده، مراجعه شود.
23/10/75

(س 259) رَحِم زنى را طى يك عمل جرّاحى برداشته اند. خونى كه از مجراى عادى دفع
خون خارج مى شود، محكوم به حيض است يا استحاضه يا قروح و جروح؟

ج ـ نه حيض است و نه استحاضه; بلكه خون قروح و جروح است.  7/3/76

(س 260) قبل از ازدواج، سه سال بود كه عادت مى شدم، ولى نمى دانستم كه بايد غسل
حيض انجام دهم. فقط زير دوش مى رفتم و صلوات بر محمد و آل او(عليهم السلام)مى
فرستادم و روزه هايم را هم مى گرفتم. آيا نماز و روزه هايم قضا دارد يا خير؟

ج ـ هر چند ظاهراً غسل، به همان نحو كه در سؤال آمده، مبرىء ذمّه بوده (چون قصد
قربت، حاصل و جهل هم از راه قصور بوده كه موجب سعه و رفع است)، ليكن احتياط كردن و
قضاى تدريجى نمازها به نحوى كه در مشقّت و حَرَج قرار نگيريد، خوب و مطلوب است، هر
چند رعايتش لازم نيست; امّا روزه ها قطعاً درست است و قضا ندارد، چون بقاى بر حيض،
عمدى نبوده است.     18/10/75

(س 261) آيا زنها مى توانند براى جلوگيرى از عادت ماهانه، قرص بخورند يا خير؟

ج ـ جايز است. 4/3/76

(س 262) آيا زن حائض مى تواند موهاى خود را حنا بگذارد يا رنگ كند و يا آرايش
كند؟

ج ـ اشكالى ندارد، هر چند كراهت دارد.     6/3/76

(س 263) آيا عرق بدن زن حائض، نجس است؟

ج ـ خير.    7/3/76

(س 264) خونى كه دختر پس از شب عروسى به مدت يك يا دو روز مشاهده مى كند، آيا
غسل دارد يا خير؟

ج ـ خير، اين خون غسل ندارد، و بايد پس از آنكه غسل جنابت را انجام داد، خود را
براى نماز تطهير كند.  4/6/76

(س 265) مقاربت زن و شوهر بعد از حيض و قبل از غسل حيض، چه حكمى دارد و نوزاد
حاصل از اين مقاربت چه حكمى دارد؟

ج ـ مانعى ندارد و تنها مكروه است، و فرزند هم حلال زاده و مانند بقيّه فرزندان
است، و ولد حيض نيست.  1/6/75

(س 266) زنى حائض يا به خاطر جهل به مسئله و يا عمداً، حائض بودن خود را به شوهر
نمى گويد و بعد از جماع براى مرد يقين حاصل مى شود كه زن در حال حيض بوده است،
آياكفّاره دارد يا نه؟ و اگر دارد، بر عهده زن است يا مرد يا هر دو؟

ج ـ چون مرد نمى دانسته است، كفّاره اى بر او نيست، و زن هم كه آگاه بوده و به
مرد اطّلاع نداده، معصيت كرده است، ليكن بر زن نيز كفّاره اى واجب نيست.  
7/8/73

(س 267) كسى كه به مسئله غسل حيض و وجوب آن آشنايى نداشته و براى مدتى نماز و
روزه اش را بدون غسل به جا آورده است، چه تكليفى دارد؟

ج ـ چون غسل جنابت در هر زمان كه انجام گرفت، مجزى از اغسال ديگر است (هر چند آن
اغسال مورد جهل و فراموشى و عدم توجه انسان باشد)، بنابراين، بعد از زمان غسل جنابت
تا زمان حَدَث ديگر، نمازهايش درست بوده است و بقيّه را كه با حيض و حَدَث خوانده،
بايد قضا نمايد، چون از موارد لزوم اعاده و قضاست.    7/10/71

(س 268) خانمى صاحب عادت عدديه است (عادتش هميشه هفت روز بوده است)، ولى در ماه
مبارك رمضان، در روز هشتم نيز لك مى بيند. اين لك چه حكمى دارد؟ آيا حيض است يا
استحاضه؟

ج ـ اگر مطمئن است كه به ده روز نمى رسد، محكوم به حيض است، و اگر مطمئن است كه
از ده روز تجاوز مى كند، استحاضه است، و اگر شك دارد، بايد بين اعمال مستحاضه و
تروك حائض، جمع كند، تا معلوم شود كه تجاوز مى كند يا نه. اگر تجاوز كرد، معلوم مى
شود كه استحاضه بوده، و فرض هم اين است كه به وظايفش عمل نموده، و اگر تجاوز نكرد،
معلوم مى شود كه حيض بوده و بايد مجدّداً غسل حيض را انجام دهد، و چون محرّمات حائض
را ترك نموده، باز گناهى بر او نيست. 30/4/69






/ 225