احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند - مجمع المسائل جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 1

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

احكام مالى كه انسان آن را پيدا مى كند

(س 1443) اين جانب راننده كاميون هستم. در بيابان نزديك غروب گوسفندى را ديدم كه
از گلّه جا مانده بود. به خاطر اينكه حيوانى آن را از بين نبرد، آن را گرفتم و چند
كيلومتر بعد به يك پاسگاه ژاندارمرى تحويل دادم، آنان گفتند ما گلّه دارها را مى
شناسيم. اگر گوسفند به دست صاحبش نرسيده باشد، تكليف بنده چيست؟

ج ـ اگر اطمينان نداريد كه به صاحبش مسترد شده باشد، ضامن هستيد و بايد به قيمت
روز، براى صاحبش صدقه بدهيد.     10/2/74

(س 1444) راننده اتوبوس هستم كه در خارج از شهر كار مى كنم. گاهى چيزهايى از
لوازم مسافران جا مى ماند. صاحبانشان را نمى شناسيم، تكليف چيست؟

ج ـ اگر جايى براى اين گونه لوازم معيّن شده، بايد اشياى پيدا شده را به آنجا
سپرد وگرنه با يأس از پيدا شدن صاحب، از طرف او بايد به فقرا و مستمندان صدقه داد.   
17/11/71

(س 1445) براى تعمير ماشين خود به تعميرگاه مراجعه كردم. بعد از تعمير ماشين و
آمدن به خانه، درون ماشين يك آچار پيدا كردم. به همانجا مراجعه كردم صاحب تعميرگاه
گفت مال ما نيست. تكليف بنده چيست؟

ج ـ لقطه است و حكم پول را دارد، كه هر زمان از پيدا شدن صاحبش مأيوس شديد، براى
او صدقه بدهيد، و مجاز هستيد قيمت كنيد و پولش را براى او صدقه بدهيد. 13/2/75

(س 1446) در سال 1356 در يك كارخانه آسفالت سازى مبلغ چهل و دو هزار تومان پيدا
كردم. رئيس كارخانه اعلام كرد مبلغ گم شده، مربوط به فلان كارگر افغانى است، ولى من
نگفتم كه آن را پيدا كرده ام و پول را خرج نمودم. بعد از انقلاب از كار خود پشيمان
شدم، ولى آن كارگر افغانى را پيدا نكردم. اكنون وظيفه بنده چيست؟

ج ـ اگر با آن پول چيزى مانند منزل و ماشين خريدارى نموده ايد و فعلاً موجود
است، به نسبت پولى كه از آن مسلمان افغانى بوده، معامله فضولى است  و به اعتبار
مصلحت در امر غايب، بايد به همان نسبت برايش صدقه داده شود; و اگر چيزى خريده ايد
كه مصرف شده، مانند مواد غذايى، باز هم بايد ملاحظه كرد، در آن روز با آن پول چه
مقدار مواد غذايى مى شد خريد، و الآن به همان مقدار بايد محاسبه و پولش را براى
صاحبش صدقه داده شود. و ناگفته نماند كه صدقه را به افراد مستمند بدهيد نه مصارف
امور خيريّه ديگر.  1/12/71

(س 1447) مقدارى طلا در كمربندى جاده قم ـ اصفهان به ارزش تقريبى پنجاه هزار
تومان پيدا شده است، آيا نياز به اعلان دارد، با اينكه محل قابل اعلان و آگاهى كردن
نيست؟ آيا مى توان آن را به فقير صدقه داد؟

ج ـ براى مدّتى در اماكن نزديك به آن محل به صورت اعلاميه در حدّ قدرت، اعلام
گردد و با اطمينان به پيدا نشدن صاحب آن، كه در اين گونه موارد هم اطمينان سريع
حاصل مى شود، مجاز هستيد براى صاحبش به فقير صدقه بدهيد، و يا اينكه پولش را به
قيمت روز صدقه دهيد.     13/7/74

(س 1448) اگر شخصى چيزى را (غير از پول) پيدا نمايد كه حدود 6/12 نخود نقره ارزش
داشته باشد، با توجه به اينكه احتمال مى دهد نتواند آن را به صاحبش برساند، و يا
اينكه فرصت كافى براى اعلام شرعى آن ندارد، تكليف چيست؟ آيا مى تواند تمليك نمايد؟

ج ـ نتوانستن يا فرصت كافى نداشتن، احكام لقطه را عوض نمى كند; چون برداشتن بر
او واجب نبوده و اگر برداشت بايد حسب آنچه در «رساله توضيح المسائل» احكام لُقَطه،
مسئله 2604 درباره «مال پيدا شده» آمده، عمل نمايد.    4/12/74

(س 1449) چيزهايى كه پيدا مى شود، در چه صورتى براى پيدا كردن صاحبش بايد تلاش
كرد، و در چه صورتى لازم به اعلام نيست؟ در زمان ما وضعيت  چگونه است؟

ج ـ اگر قيمت چيز پيدا شده از يك درهم كمتر باشد (6/12 نخود نقره سكّه دار)
تعريف آن لازم نيست و مى تواند تملّك نمايد، كما اينكه مى تواند براى صاحبش صدقه
بدهد; و امّا اگر قيمت آن از مقدار مذكور بيشتر است و داراى نشانه است، بايد تا يك
سال تعريف نمايد و كيفيّت تعريف هم به نحوى باشد كه بگويند يك سال تعريف كرده و در
بوته فراموشى سپرده نشده. و يكى از مصاديق تعريف آن است كه از روز يافتن آن تا يك
هفته هر روز، و بعد تا يك سال هر هفته يك بار، در محلِ اجتماع مردم اعلان كند و بعد
از آن مى تواند تملّك نمايد، و يا براى صاحبش صدقه بدهد، ليكن برداشتن لقطه اى كه
اطمينان به پيدا كردن صاحبش را ندارد، مكروه است. 24/6/74

(س 1450) لقطه اى كه قابل تعريف نيست، مثل يك اسكناس صد يا هزار تومانى كه بدون
ظرف و علامت ديگرى است كه بتوان تعريف كرد، حكمش چيست؟

ج ـ احوط، تصدّق است و بعيد نيست تملّك هم جايز باشد.

/ 225