حضانت - مجمع المسائل جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 1

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حضانت

(س 1363) آيا زنى كه منحرف است و به علت داشتن رابطه نامشروع به خوردن شلاّق
محكوم شده، در صورت جدايى از شوهر، دختر سه ساله اش را مى توان به او سپرد تا حضانت
كند؟

ج ـ مادرى كه صلاحيت حضانت كودك را ندارد، چه از جهت جسمى و چه از جهت فكرى و
اخلاقى، نمى تواند متكفّل حضانت و سرپرستى باشد.     14/10/75

(س 1364) زنى هستم كه از شوهرم جدا شده ام و از او پسرى دارم كه نُه سال دارد.
زمانى كه بچه دو ماهه در رَحِمم بوده، از شوهرم جدا شده و به خانه پدرم رفته ام و
بچه ام آنجا متولّد و بزرگ شده است. قبلاً شوهرم بارها اقرار كرده است كه بچه را
نمى خواهد و بچه هم هيچ گونه علاقه اى به پدرش ندارد. با توجه به اين مسائل و اينكه
شوهر سابقم مردى بى بند و بار است، آيا حق دارم بچه ام را با خودم به خارج از كشور
ببرم؟ و آيا حقّ حضانت دايمى او به من مى رسد يا پدرش كه ولىّ قانونى و شرعى اوست؟

ج ـ به نظر اين جانب، حضانت فرزند، چه پسر و چه دختر تا هفت سالگى با مادر است;
ليكن ولىّ قهرى، شرعاً پدر يا جدّ پدرى است و يا مادر، و با نبود پدر به حكم آيه
شريفه «وَ اُولوا الاَْرحامِ بَعْضُهُم اَوْلى بِبَعْضِ»،[51] مادر بر
پدر بزرگ، اولويت دارد و با نبود مادر، ولىّ او پدر بزرگ است و ولايت او ثابت است،
مگر آنكه حاكم شرع تشخيص دهد كه رعايت مصلحت و غبطه طفل را نمى نمايد و باعث فساد
فكرى و مالى و يا جانى طفل مى گردد كه در اين صورت، او را از ولايت عزل مى نمايد.   
24/4/78

(س 1365) همسر مفقودى بعد از طلاق حاكم، ازدواج كرده. نامبرده به علت مخالفت
شوهرش از حضانت اطفال شوهر سابقش خوددارى مى كند. آيا حاكم مى تواند او را ملزم به
انجام اين امر كند و يا اينكه ديگر اقرباى مفقود بايد متكفّل اين مهم شوند؟

ج ـ نمى توان او را وادار نمود; چون وجوب حضانت را نمى توان به عنوان يك تكليف و
حكم ثابت نمود; مخصوصاً بعد از ازدواج و ممانعت شوهر، و لزوم اطاعت زن از شوهر و
آنچه مسلّم است، حق داشتن و يا اصل حق است كه آن هم با خوددارى مادر از بين رفتنى
است. ظاهراً در چنين مواردى، حضانت بر وصىّ پدر كه مفقود شده است و با نبود وصىّ
هم، بر ارحام طفل به مراتب ارث، يعنى اولى به ارثِ طفل بايد از او حضانت كند; و
ظاهراً با امتناعشان مى توان آنان را مجبور نمود; چون آنان هستند كه با پدر طفل
ارتباط دارند و مسئول امور مالى و غير امور مالى اش بوده، و ذى نفع در مال طفل
هستند.     21/11/71

(س 1366) آيا پدر شرعاً مجاز است كه همسر سابق و مطلّقه اش را از ديدار فرزندش
كه تحت حضانت پدر است، محروم نمايد؟

ج ـ جلوگيرى از صله رَحِم، گناه و معصيت است و پدر چنين حقّى ندارد.  
8/4/74

(س 1367) آيا با موافقت پدر و مادر مبنى بر اينكه طفل نزد يكى از آن دو باشد،
حقّ حضانت واگذارنده از ميان خواهد رفت؟

ج ـ آرى، اگر با تراضى باشد، ساقط مى گردد، و اگر تكليف محض هم باشد و ديگرى هم
انجام دهد (در اين گونه تكليفها) تكليف ساقط مى شود.    
10/2/74

(س 1368) پس از فوت شوهر، همسر او حضانت صغار را به عهده دارد و براى نگاهدارى و
زحمتى كه متحمّل مى شود، به غير از نفقه، اجرت اين كار را طلب مى كند. آيا زن چنين
حقّى دارد؟

ج ـ اجرت المثل (اجرت متعارف) عمل را طلب دارد و بايد به او پرداخت شود، مگر
آنكه خودش مايل به نگهدارى فرزند باشد و حاضر به جدا شدن آنها از خود نيست كه در
اين صورت چيزى طلبكار نيست. 29/1/73

(س 1369) شوهرم فوت كرده است و از او دو بچه دارم. حال قصد ازدواج دارم، و به
هيچ وجه قصد رهاكردن فرزندان خود را ندارم; امّا خانواده شوهرم قصد دارند با زور
فرزندانم را از من بگيرند. آيا آنان چنين حقّى دارند؟

ج ـ حسب شرع و قانون، حقّ نگهدارى طفل بعد از فوت پدر، مطلقاً با مادر است.  
7/3/69




/ 225