مواردى كه قضا و كفّاره يا فقط قضاى روزه واجب است - مجمع المسائل جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 1

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مواردى كه قضا و كفّاره يا فقط قضاى روزه واجب است

(س 618) اگر فرد روزه دار قبل از اذان ظهر، با همسر خود جماع كند، تكليف او
چيست؟ آيا چنين شخصى علاوه بر اينكه روزه اش باطل مى شود، بايد روزه را افطار كند،
يا اينكه حقّ خوردن روزه را ندارد، اگر اين عمل بعد از اذان ظهر واقع شود، حكمش
چيست؟

ج ـ روزه اش باطل است، ولو اينكه بعد از ظهر هم انجام بگيرد و موجب قضا و كفّاره
است، و امساك واجب و خوردن و آشاميدن هم حرام و غير جايز است. 15/12/73

(س 619) اگر شخص روزه دار در طول روز با همسرش ملاعبه كند و به تصوّر اينكه روزه
اش باطل شده است آن را افطار كند، تكليفش چيست؟ آيا فقط بايد قضاى روزه اش را
بگيرد، يا علاوه بر قضاى روزه، كفّاره نيز بر او واجب مى شود؟ آيا يك كفّاره كافى
است، يا كفّاره جمع بايد بدهد؟

ج ـ قضا واجب است و يك كفّاره، كافى است.    15/12/73

(س 620) إذا كانت فترة أيّام جهلها و أوّل سنّ بلوغها و تكليفها تاركة للصوم،
فهل تجب عليها كفّارة الإفطار العمديّ مع القضاء أم يجب القضاء خاصّة من دون
كفّارة؟ و أيضاً لو كانت تصوم، لكنّها كانت تتناول المفطر أحياناً، جهلاً
بالكفّارة، فما هو حكمها الآن؟

ج ـ القضاء واجب، أمّا الكفّارة فمبنيّة على الاحتياط، بل على الأقوى في الجهل
عن تقصير بالكفّارة مع العلم بالمفطريّة.    5/1/75

(س 621) در زمان تحصيل در دبيرستان و دانشگاه، به علت ضعف، عدم آشنايى با مسائل
و احكام و اينكه در صورت گرفتن روزه، درس خواندن و موفقيت در امتحانات برايم ميسّر
نبود، از روزه گرفتن خوددارى كردم و قضاى آن را نيز به جا نيارودم. اينك بعد از
حدود ده سال، در صدد جبران روزه هاى قضا شده (كه حدود پانزده سال مى شود) هستم.
لطفاً بفرماييد (با توجه به عدم قدرت و توانايى مالى) چگونه بايد قضا و كفّاره روزه
ها را بگيرم؟

ج ـ قضاى همه روزه ها قطعاً بر شما واجب است و بايد به تدريج در ايّام سال
بگيريد، و براى اينكه تأخير در قضا شده، بايد براى هر روز 750 گرم گندم يا نان به
فقير بدهيد، و دادن پول آن به فقير كفايت نمى كند، مگر آنكه وكيل در خريد باشد، و
اطمينان داشته باشيد كه با آن پول، نان مى خرد; ليكن، احتياط آن است كه در صورت
توان، كفّاره افطار عمدى را هم بپردازيد (يعنى براى هر روز شصت فقير را غذا بدهيد)،
امّا چون قدرت نداريد، ساقط است; ليكن هر گاه و بى گاه چند نفر فقير را نهار يا شام
بدهيد يا به هر فقير 750 گرم گندم بدهيد، ولى آنچه كه مسلّم است، همان دو امر قبلى
است.  24/5/69

(س 622) كسى كه در سال اول بلوغ، به سبب ندانستن يا عدم قدرت، روزه نگرفته است،
حال وظيفه او چيست؟ آيا قضاى آن كافى است، يا كفّاره هم لازم است؟ در صورت علم و
قدرت، حكم آن چيست؟

ج ـ در صورت داشتن علم و قدرت، بايد كفّاره بدهد; امّا در صورت ندانستن يا عدم
قدرت، قضا واجب است. آرى، كفّاره تأخير قضا براى هر روز، يك مُدّ طعام و واجب است.

(س 623) در سال اول تكليف، در ماه رمضان مسافرتى برايم پيش آمد. مى دانستم كه
روزه مسافر صحيح نيست و بايد افطار كند ولى نمى دانستم كه بايد بعد از گذشتن از حدّ
ترخّص باشد. لذا قبل از رسيدن به حدّ ترخص، روزه خود را باطل كردم. آيا قضا و
كفّاره دارد يا فقط بايد قضا كنم؟

ج ـ فقط قضا دارد و احتياط در دادن كفّاره است.     22/9/69

(س 624) فردى در اوايل سنّ تكليف، قبل از اذان صبح محتلم شده، ولى با تأخير
عمدى، به علت خجالت از پدر و مادر، و جهل به مسئله و وجوب كفّاره، تا اذان صبح، غسل
نمى كند و به خاطر جهالت تيمّم هم نكرده است. وظيفه او نسبت به روزه آن روز چيست؟

ج ـ در فرض سؤال، چون جاهل به مسئله بوده و جهلش هم به حساب اوايل تكليف بودن،
جهل عن قصور محسوب مى شود، ظاهراً زيادتر از قضا بر او واجب نيست.    
1/12/75

(س 625) آيا در ماه مبارك رمضان، مى توان به ساعاتى كه براى افق صبح، از طرف
بعضى مراكز براى اصفهان اعلام مى شود، يا به تقويمهاى نوشته شده، عمل كرد؟

ج ـ رعايت احتياط در روزه نسبت به سپيده صبح، مطلوب است، يعنى تا اطمينان به
طلوع فجر پيدا نشده، هر چند خوردن و آشاميدن جايز است، ليكن احتياط كردن در امساك
در زمان شك، نيكوست; امّا نسبت به مغرب، تا اطمينان به دخول وقت پيدا نكرده، بايد
امساك كند و خوردن و آشاميدن با شكّ در دخول وقت، افطار عمدى است و نسبت به نماز هم
اطمينان به دخول وقت لازم است و تقويم يا غير آن، حكمش تابع حصول اطمينان مكلّف
است.   30/2/74




/ 225