وجوب برگرداندن مال غصبى - مجمع المسائل جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 1

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وجوب برگرداندن مال غصبى

(س 1434) در سالهاى اول ازدواج مشكلات مالى داشتيم. خواهرم در آن موقع، گاهى
پولى را به من قرض داده و گاهى هم مى بخشيد و يا براى بچه هاى من هديه مى خريد و
شوهرش از آن بخششها اطّلاعى نداشت. در حال حاضر، شوهر خواهرم فوت كرده و خواهرم از
اين بابت بسيار ناراحت است، وظيفه چيست؟

ج ـ آنچه كه يقين داريد از مال شوهر خواهرتان نزد شماست، بايد به ورثه
برگردانيد، يا رضايت آنها را مجّاناً يا با مصالحه تحصيل نماييد.    
15/1/72

(س 1435) شخصى حدود هفتاد سال قبل در يك سرقت شركت مى كند و حدود شصت تومان سهم
وى مى شود، حال فرزند ذكور آن مرحوم قصد دارد پدر خود را برىءالذمّه نمايد، چگونه
بايد عمل كند؟ قابل توجه اينكه فرزند او مبلغ دو هزار و چهارصد تومان به نام ردّ
مظالم به همين منظور پرداخت كرده است.

ج ـ در صورتى كه صاحب مال را مى شناسيد، بايد مال را با قيمت فعلى آن به او يا
وارثش بپردازيد; وگرنه به مقدار قيمت روز، براى صاحب مال صدقه بدهيد، و ناگفته
نماند كه شما قيمت آنچه را سهم او شده بايد بپردازيد. 13/9/72

(س 1436) اين جانب در كودكى مال كسى را از بين بردم. اينك كه به سنّ تكليف رسيده
ام، آيا مى توانم از فرزندان صاحب مال، كسب رضايت نمايم؟ آيا فرزندان صاحب مال، با
توجه به اينكه پدرشان در قيد حيات است، مى توانند اجازه استفاده از اموال پدر را به
ديگران بدهند؟

ج ـ چون صاحب مال كه همان پدر باشد زنده است، رضايت فرزندان او، موجب برائت ذمّه
نمى شود و بايد رضايت صاحب مال كه همان پدر است جلب گردد، مگر آنكه جلب رضايت پدر
مشكل باشد، كه بايد قيمت مال به نحوى به او پرداخت شود.    27/9/68

(س 1437) در بعضى كتب دينى آمده است: «چنانچه كسى پشت سر ديگرى غيبت كرد، اگر
مفسده ندارد، بايد از او رضايت بگيرد». آيا اين در مورد غيبت است يا مطلق حقّ الناس
(اعم از مالى و عِرضى) را هم در بر مى گيرد؟ و اگر مفسده دارد آيا لازم است رضايت
بگيرد؟

ج ـ در مسائل عِرضى گفتن و تذكر دادن لازم نيست; بلكه حرام و گناه است و توبه آن
فيمابين خود و خداوند است; و در مسائل مالى اگر جلب رضايت او مستلزم مفسده و مشكل و
مشقّت باشد، بايد مالش را به نحوى كه ممكن است ـ ولو به عنوان هديه و تحفه باشد ـ
به او برگرداند، و لازم نيست كه بداند مال اوست كه برگردانده مى شود و توبه اش منوط
به ردّ مال است.  9/7/74

(س 1438) شخصى انگشترى را كه غصبى بوده است به كسى هديه داده است. مدتهاست كه آن
انگشتر دايماً در دست شخص اهدا شده مى باشد. اكنون اهداكننده از اين كارش پشيمان
شده و قدرت در آوردن انگشتر از دست او را ندارد. اگر صاحب انگشتر را بشناسد، آيا
لازم است كه پول را به خود او بدهد؟ مثلاً اگر از لحاظ اجتماعى و ترس از آبرو
نتواند اين كار را بكند، آيا مى تواند پولش را به فقير برساند؟

ج ـ چون مالك انگشتر معلوم است، بايد به خود او برگردانده شود، يا رضايتش جلب
شود.    2/9/75

(س 1439) يك كشاورز روستايى از شخصى پول نزولى قرض نموده و چون نتوانسته بدهى
خود را بپردازد، مشاراليه زمين وى را تصرّف كرده است. بعد از دو سال، او زمين را با
زمين شخص ثالثى معاوضه كرده است. بعد از انقلاب، صاحب زمين به دادگاه مراجعه كرده و
زمين خود را از شخص ثالثى كه طرف معاوضه با نزول دهنده متصرّف بوده، پس گرفته است.
آيا زمين اصلى شخص ثالث، اكنون در دست نزول دهنده، غصب است؟ در اين صورت، آيا اين
شخص مى تواند زمين خود را از نزول دهنده مطالبه كند؟

ج ـ زمينى كه عوض زمين به كسى داده شده و بين آن دو زمين معاوضه انجام گرفته،
هرگاه يكى از آن دو زمين مال غير درآمد و مالكش استرداد نمود، زمين باقى مانده به
صاحب قبلى اش برمى گردد، و تصرّف در آن بدون رضايت صاحبش حرام و غصب است; و براى
احقاق حق هم، مانند ديگران مى تواند به مراجع ذيصلاح مراجعه نمايد. 23/10/70

(س 1440) اگر گاوى از ملك ديگران تغذيه كند و مالك راضى نباشد، آيا شير و ماست
حاصل از آن تغذيه، حلال است يا حرام؟

ج ـ گوشت و شير متعلّق به صاحب گاو است; ليكن صاحب گاو در برابر علوفه و آذوقه
اى كه گاو از بين برده، مديون است و حقّ الناس به گردن اوست.   
20/2/75

(س 1441) شخصى به كسى وكالت داده كه اموال او را بفروشد و برايش بفرستد. وكيل
اموال را فروخته و در پول او تصرّف عدوانى كرده است. در موقع مصرف، دينار عراقى صد
تومان بوده، ولى اكنون دينار عراقى پنج ريال ارزش دارد، اين تصرّف عدوانى چه حكمى
دارد؟

ج ـ ذمّه او به قدرت خريد پول در زمان فروش، كه تقريباً در مفروض سؤال، همان
يكصد تومان مى باشد، مشغول است.    28/2/76

(س 1442) شخصى كه حقّ الناس برذمّه اش هست و به جهت فقر قادر به اداى آن نيست،
تكليفش چيست؟

ج ـ بايد رضايت صاحب حق (اگر زنده باشد) يا ورثه را جلب نمايد; و در صورتى كه
رضايت ندهند، براى صاحب حق، نماز يا قرآن بخواند و يا روزه بگيرد و يا طلب آمرزش
كند; و اگر اجلش رسيده و به آن حالت ادا نشده، خداوند ان شاءالله طرفش را راضى مى
كند.

/ 225