احكام روزه قضا و روزه استيجارى - مجمع المسائل جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 1

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

احكام روزه قضا و روزه استيجارى

(س 636) شخصى كه تمام ماه مبارك رمضان ديوانه بوده است. آيا رفع قلم، قضاى روزه
را از وى بر مى دارد، يا مثل زن حائض و بيمار بايد قضاى روزه را بگيرد؟

ج ـ چون مكلّف به تكليف فعلى نبوده و رفع قلم شده، قضا ندارد; ولى حائض مكلّف
است، ليكن عذردارد نه رفع حكم، به علاوه كه مسئله در آنجا مورد نصّ است.   
28/2/76

(س 637) روزه هايى را كه انسان به علّت غفلت در ايّام نوجوانى و آغاز تلكيف
نگرفته، به خصوص اگر تعداد دقيق آنها را نداند، به چه شكل بايد جبران كند؟

ج ـ بايد قضاى آنها را بگيرد و براى تأخير در قضا بايد براى هر روز، 750 گرم
گندم، برنج يا نان هم به فقير بدهد و احتياطاً هر مقدار هم كه مى تواند به عنوان
كفّاره افطار عمدى، فقرا را اطعام كند (يعنى براى هريك روز، شصت نفر); ليكن نبايد
خود را در اين امر به زحمت بيندازد، بلكه به مقدارى كه برايش سهل و بدون مشقّت است،
انجام دهد، خداوند، غفّار، بخشنده و مهربان است و نسبت به مقدار روزه ها كه گرفته
نشده، مى تواند به حدّاقل (يعنى آنچه كه به آن يقين دارد)، اكتفا كند.   
16/12/71

(س 638) اين جانب در سال 1354 بيمار شدم و تاكنون كه حدود چهارده سال مى گذرد،
موفّق نشده ام كه روزه ماه مبارك رمضان را بگيرم، تكليف بنده چيست؟

ج ـ در صورتى كه بيمارى شما از ماه رمضان به ماه رمضان ديگر رسيده، روزه آن ماه
رمضان، قضا ندارد، امّا اگر از ماه رمضان تا رمضان ديگر، بهبودى پيدا كرده ايد و مى
توانستيد قضا را به جا آوريد، قضا واجب است، و براى نگرفتن روزه، به خاطر بيمارى
ممتد، بايد براى هر روز يك مُدّ طعام به فقير بدهيد.  28/4/68

(س 639) دختر بچه اى دوازده ساله، از مرجعى كه سنّ بلوغ را نُه سالگى مى دانسته،
تقليد مى كرده و در آن زمان، به دليل بيمارى، تعدادى از روزه هاى خود را نگرفته
است. حال پس از رحلت آن مرجع، از شما تقليد مى كند، با توجه به نظر حضرت عالى در
باره سنّ تكليف دختر، آيا بايد قضاى روزه هاى نگرفته را بگيرد، يا از گردن او ساقط
است؟

ج ـ اگر بيمارى اش تا رمضان ديگر ادامه پيدا كرده، قضا ندارد، وگرنه بايد قضا
كند، و فتواى اين جانب، از زمان تقليد به بعد براى او حجّت است.    
14/12/74

(س 640) اين جانب از اوايل سنّ تكليف (حدود يازده تا بيست و نُه سالگى) در ايام
قاعدگى روزه نگرفته ام و يادم نيست كه چه مقدار از روزه ها را قضا كرده ام، در
مجموع حدود 133 روز، روزه قضا دارم و حالا هم به علت ناراحتى معده، نمى توانم روزه
بگيرم. همچنين براى تدريس، به روستاهاى اطراف شهرمان مى رفتم به اين نحو كه صبح مى
رفتم و عصر بر مى گشتم و نمى دانم كه نمازم را چگونه مى خواندم. تكليف بنده چيست.

ج ـ تمام آنچه را كه از شما قضا شده (يعنى 133 روز روزه كه در سؤال آمده)، هر
زمان كه توانستيد بايد قضا كنيد، مگر مقدارى كه مطمئن هستيد قضاى آن را به جا آورده
ايد، راجع به گذشته، تمام نمازها محكوم به صحّت است.  17/11/69

(س 641) اين جانب از سال 1359 كه مكلّف شدم تا مدت سه سال، وقتى روزه مى گرفتم
بيمار مى شدم. لذا گاهى با مسافرت به حدّ ترخّص يا بدون رفتن به مسافت شرعى، روزه
ام را افطار مى كردم. در دوران خدمت نظام وظيفه نيز بعضى از روزها، روزه گرفتم و
بعضى از اوقات با سفر به حدّ ترخّص يا بدون رفتن به مسافت شرعى روزه ام را افطار
نمودم. بدين ترتيب تا سال 67 توانايى گرفتن تمام روزه ها را به طور كامل نداشتم ولى
از سال 68 به بعد توانستم روزه ماه مبارك رمضان را بگيرم. با توجه به اينكه تعداد
روزه هاى قضا شده در سنين بعد از تكليف تا سال 64 را نمى دانم، اكنون براى تدارك
روزه هاى قضا شده، چگونه بايد اقدام كنم؟

ج ـ اگر بيمارى، ناراحتى و احتمال ضرر و بيمار شدن در اثر روزه، از ماه رمضان تا
رمضان سال بعد ادامه داشته، قضا ندارد، ولى براى هر روز بايد يك مُدّ طعام به فقير
بدهيد، و روزه آخرين رمضان را كه بعد از آن بهبودى حاصل شده، اگر تا رمضان بعدى
نگرفته ايد، بايد قضا كنيد، و براى هر روز هم يك مُدّ طعام (يعنى 750 گرم نان يا
گندم) به عنوان كفّاره تأخير قضا بايد بپردازيد; امّا روزه هايى كه عمداً و بدون
سفر و يا بدون عذر افطار كرده ايد، علاوه بر قضا و كفاره تأخير قضا، كفّاره افطار
عمدى[19] هم دارد; و اگر با رفتن به مسافرت باطل كرده باشيد، فقط قضا
دارد، و نسبت به روزهايى كه شك داريد، بنا را بر قدر متيقّن و حداقل بگذاريد.

(س 642) شخصى در ماه رمضان به علت بيمارى روزه نگرفته و بعد از ماه رمضان، اول
ماه ذى القعده فوت كرده است، آيا بر ورثه او فديه واجب است يا خير؟

ج ـ با فرض ادامه بيمارى، نه قضا واجب است نه فديه و با فرض خوب شدن، به اندازه
روزه هايى كه توان قضا را داشته، قضا واجب است، ليكن چون قضا تا رمضان ديگر به
تأخير نيفتاده، كفّاره ندارد.     13/2/75

(س 643) شخصى به خاطر بيمارى زخم معده، از هجده سالگى تا سى و شش سالگى، به
تشخيص پزشك روزه نگرفته، و كفّاره ده سال آن را داده است و بقيّه را بدهكار مى
باشد، دو سالى نيز هست كه مى تواند روزه بگيرد. آيا كفّاره اين روزها را بايد
پرداخت كند؟ آيا قبل از سفر حج بايد بگيرد يا بعد از آن؟

ج ـ فديه و كفّاره ايّام بيمارى را تلاش كند تا قبل از سفر حج بپردازد، تا
هنگامى كه به زيارت خانه خدا مى رود، حقّ الله بر ذمّه اش نباشد.

(س 644) كسانى كه به لايلى مانند سفر، بيمارى يا غير آنها، روزه نگرفته اند و تا
ماه رمضان ديگر قضاى آن را به جا نياورده اند، آيا كفّاره اى به عهده آنهاست يا
خير؟

ج ـ آرى، و كفّاره هر روز هم مُدّى از طعام (750 گرم گندم، نان يا برنج) است، و
دادن قيمت آن به فقير كفايت نمى كند، مگر آنكه او را در خريدن طعام، وكيل كند و
مورد وثوق هم باشد.

(س 645) تكليف دخترانى كه سالهاى اول بلوغ (به دليل اينكه والدين، آنان را منع
مى كرده اند و مى گفته اند كه شما قدرت بر روزه ندارى)، و اين افراد اكنون به خاطر
ندارند كه آيا در آن موقع، قدرت داشته اند يا نه، و آيا مسئله وجوب روزه و كفّاره
را مى دانسته اند يا خير؟ آيا علاوه بر قضا، كفّاره هم بايد بپردازند؟ در صورت لزوم
كفّاره، آيا بايد به ترتيب باشد، يا اينكه حتّى با داشتن قدرت بر روزه كفّاره (حتّى
اگر بسيار مشقّت آور هم باشد)، مى توانند پرداخت كفّاره مالى را انتخاب كنند؟

ج ـ با فرض شك در اينكه روزه برايشان باعث ضعف مفرط و زياده از حدّ متعارف مى
شده يا نه، ظاهراً قضا ندارد، مگر روزه ماه رمضانى كه تا ماه رمضان ديگر مطمئن بوده
اند كه در اين مدت، زمانى بوده كه مى توانسته اند روزه بگيرند و نگرفته اند كه در
اين صورت، قضا دارد; امّا كفّاره افطار عمدى، تعلّق نمى گيرد، چون عمد در افطار
روزه واجب از ماه رمضان براى ايشان، ثابت نيست، ليكن احتياط در دادن يك مُد طعام
است.     4/11/71

(س 646) اين جانب روزه قضا دارم، آيا مى توانم ابتدا روزه پدرم را قضا كنم؟

ج ـ در جايى كه قضاى روزه پدر بر پسر بزرگ واجب باشد، مانعى ندارد. 
15/2/76

(س 647) آيا شخصى كه روزه قضا دارد، مى تواند براى ميّت اجير شود؟

ج ـ مانعى ندارد و مى تواند.     5/5/75

(س 648) كسى كه روزه استيجارى گرفته و بعد از ظهر عمداً روزه خودش را باطل كرده
است، چه وظيفه اى دارد؟

ج ـ بايد به جاى آن روز، يك روز ديگر روزه بگيرد و كفّاره هم ندارد. 
15/4/73

(س 649) اگر در روزه استيجارى نام ميّت را نداند يا فراموش كند، آيا مى تواند به
قصد همان كسى كه برايش اجير شده (ولو اسمش را نمى داند)، نيّت كند، يا دانستن اسم
لازم است؟

ج ـ همين كه روزه را جهت نيابت از موجر مى گيرد، كافى است، و دانستن اسم او لازم
نيست. 4/10/75




/ 225