كفالت
(س 1195) از جمله قرارهاى تأمين در دادسراها، قرار كفالت است كه فردى كفيلِ متهممى شود و دادنامه را نيز امضا مى كند. حال اين شخص بعد از مدتى همراه متهم به
دادسرا مراجعه نموده و مى گويد از اين پس قادر به كفالت متهم نيستم. با توجه به شرط
ضمن عقد كفالت (تا پايان دادرسى و اجراى دادنامه) آيا كفيل مى تواند از كفالت خود
اعلام انصرف نمايد؟ و آيا دادگاه موظف به قبول آن است يا خير؟
ج ـ كفالت در دادسرا بر انواع و اقسامى است:1. كفالت از شخصى است كه جنبه دَين (مثل بدهكارى) و مال (مانند سرقت و دزدى) و
يا حق (مثل حق قذف، افترا، ادعاى شرف و حقّ قصاص) دارد.2. كفالت در امورى كه هيچ يك از جنبه هاى فوق را ندارد، مانند اينكه شخصى مثلاً
به شرب خمر، متهم باشد.نسبت به نوع اول، همان كفالت معروف در كتب فقهى است و دادسرا، ظاهراً از طرف
صاحب حق و دين نيابتاً كفالت مى نمايد و عقد كفالت هم از طرف كفيل لازم است، يعنى
نمى تواند فسخ نمايد و بگويد من از اين پس كفيل نيستم; و امّا نسبت به نوع دوم نيز
ظاهراً صحيح و لازم است و علاوه بر اين، ظاهراً انواع كفالتها در دادسرا و دادگاهها
از باب احكام حكومتى و حفظ نظام مى باشد، و بنابراين بر طبق مقرّرات و آنچه در
قانون آمده، بايد عمل كرد. 27/10/70
(س 1196) آيا در عقد كفالت مى توان شرط نمود كه در صورت ناتوانى كفيل از احضار،
كفالت كننده هيچ مسئوليتى نداشته باشد و در نتيجه، موظّف نباشد كه دَين مكفول را
پرداخت نمايد؟
ج ـ شرط خلاف مقتضاى عقد است و صحيح نيست. 17/6/75