احكام هبـه - مجمع المسائل جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 1

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

احكام هبـه

(س 1545) آيا صغير مميّز مى تواند طرف هبه يا صلح بلاعوض واقع شود؟

ج ـ نمى تواند.  29/6/71

(س 1546) اگر پدرى تمام اموال خود را به دو پسر خود هبه كند و يكى از پسرها غايب
بوده و پسر حاضر و مادر پسر غايب، به نيابت از پسر غايب، اموال هبه شده را فضولاً
قبض كرده و قبل از اجازه پسر غايب، پدر از دنيا رفته و بعد از او قبض را اجازه
كرده، آيا اين هبه صحيح است يا خير؟

ج ـ در فرض سؤال، هبه نسبت به غايب، باطل است; چون قبض او در زمان پدر تحقّق
پيدا نكرده است.    12/6/74

(س 1547) اگر شخصى ملكى را پشت قباله عروس خود به عنوان مَهريّه انداخته و بعد
از سالهاى متمادى مى گويد از آن كار پشيمان است، آيا پشيمانى او سودى دارد يا خير؟

ج ـ اگر مال را به عنوان مَهريّه عروس خود قرار داده، حقّ برگشت ندارد; ولى اگر
به عروس خود بخشيده، اگر از رَحِم نباشد، تا وقتى كه عين باقى است، حقّ برگشت دارد.   
24/11/74

(س 1548) در بعضى مناطق و براساس عرف محل، در حين عقد، قيد مى گردد كه زوج
اجناسى را به عنوان جهيزيّه تهيّه و تحويل خانواده زوجه بدهد و پس از تحويل، به
عنوان مال پدرى، در ليست جهيزيّه آورده و همراه زوجه به خانه شوهر فرستاده مى شود
كه بعداً در مالكيت آنها اختلاف مى شود. آيا اجناس قيد شده، ملك زوجه است يا زوج؟
(با توجه به اينكه از نيّت زوج در حين تهيّه و تحويل اجناس، اطّلاعى نيست).

ج ـ در ملكيت زوج باقى است، مگر عرف و متعارف محل بر هبه باشد كه حكم هبه بر آن
بار مى شود.     21/1/75

(س 1549) شخصى زمينى را به دايى خودش بخشيده است و در حال حاضر مى خواهد آن را
پس بگيرد، از نظر شرع چه حكمى دارد؟

ج ـ هبه به اقوام و اقارب نَسبى بعد از قبض، قابل رجوع نيست.    
19/6/73

(س 1550) فردى به خواستگارى دخترى رفته و حدود دو سال و نيم به عنوان نامزدى با
خانواده اى رفت و آمد داشته و در اين مدت هدايايى از جمله خوراكى، پوشاكى و طلا
براى خانواده دختر آورده است و براى مراسم خواستگارى نيز مخارجى را هزينه كرده است
و خانواده دختر متقابلاً در اين مدت، مخارجى را در مورد ميهمانيها و پذيرايى از
خانواده پسر و منسوبين او متحمّل شده اند، حال اگر بنا به دلايلى مراسم نامزدى به
هم بخورد، آيا پسر مى تواند هدايايى را كه براى دختر آورده، مطالبه كند؟

ج ـ اگر خانواده دختر ذى رَحِم نباشند و در مقابل چيزى را به پسر نداده باشند و
عين هدايا باقى باشد وتصرّف مغيّر در آن صورت نگرفته باشد، رجوع و پس گرفتن مانعى
ندارد; چون هبه پسر و دختر به يكديگر قبل از عقد، در حكم هبه اجنبى است.   
22/10/79

(س 1551) شخصى به همسرش كه از ارحام است چيزى بخشيده، آيا مى تواند آن را پس
بگيرد؟

ج ـ هبه زوج و زوجه به يكديگر در حكم هبه به ارحام است و هبه به ارحام را نمى
توان پس گرفت.

(س 1552) در قوانين دادگسترى براى زن، اجرت المثل ساليان زندگى تصويب شده است،
اگر در زمان دادرسى طلاق در دادگاه توسط كارشناس اجرت المثل برآورد گردد و سپس زن
اعلام كند كه اجرت المثل را نمى خواهم و در دادنامه نيز بنويسد كه اجرت المثل را به
شوهرم بخشيدم، آيا بعد از طلاق زن مى تواند رجوع كند؟

ج ـ چون اين گونه هبه ها در حكم ابراء است، حقّ برگشت ندارد.  
6/12/75

(س 1553) اگر انسان چيزى را به شخصى هبه كرده باشد و آن شخص مقدارى از موهوب را
به ديگرى فروخته باشد، آيا انسان مى تواند چنانچه هبه به ارحام يا معوّض نباشد، آن
را پس بگيرد؟

ج ـ خير، در صورتى كه بعضى از موهوب يا كلّ آن فروخته شده باشد، نمى توان پس
گرفت.

(س 1554) چنانچه شخصى ساختمانى را در پانزده سال قبل به كسى هبه كرده باشد، امّا
در سندى كه بين آنها رد و بدل شده، كلمه «واگذارى» ذكر گرديده است و امروز بعد از
پانزده سال خودش اقرار مى كند كه اين واگذارى به صورت هبه و رايگان بوده است، آيا
آثار هبه بر اين عمل بار مى شود يا خير؟ و اگر عقد بيعى نسبت به اين ساختمان واقع
شود و خريدار از اين موضوع مطّلع باشد، آيا اين بيع فضولى است يا خير؟

ج ـ جمله واگذارى با فرض اينكه عوضى براى او ذكر نشده، ظهور در هبه دارد و حتّى
اگر اقرار بعدى هم نيامده بود، كفايت مى كرد، و با در اختيار قرار گرفتن مورد هبه،
شرط صحّت حاصل و با تحقّق بيع، هبه اگر به غير رَحِم هم بوده، لازم گشته و قابل
رجوع نيست; و عقد بيع هم چون در ملك بايع (شخصى كه به او هبه شده) است، بيع صحيح و
لازم و غيرفضولى است.  22/8/75

(س 1555) همسر شخصى پس از گذشت مدتى از عقد ازدواج فوت مى كند. در زمان عقد،
هدايايى به همسرش داده است، آيا پس از وفات همسرش، مى تواند آن هدايا را مطالبه كند
يا نه؟ و اگر چنين مطالبه اى صورت گرفت، آيا پدر دختر مى تواند نصف مَهريّه را
مطالبه كند يا نه؟

ج ـ چون هداياى پرداخت شده به همسر در زمان عقد، ظاهراً هبه به زوجه است، و هبه
زوج به زوجه و بالعكس، در حكم هبه به رَحِم است، حقّ برگشت ندارد; چه قبل از فوت
مطالبه كند و چه بعد از فوت، و نسبت به مَهريّه، زوج نصف مَهريّه را به ورثه زوجه
بدهكار است; و خود زوج هم چون وارث است، از مَهريّه، مانند بقيّه اموال زوجه، ارث
مى برد. 8/8/75

(س 1556) اگر پدر از ملك يا اموال خود، به فرزندش چيزى ببخشد، آيا فرزندان ديگر
حقّ اعتراض دارند؟

ج ـ اگر پدر مالى را به فرزند خودش ببخشد، شرعاً صحيح است; ليكن بى انصافى و
ايجاد اختلاف بين فرزندان، نامطلوب و مذموم است.

(س 1557) شخصى منزل قديمى خود را به طور مادام العمر به پسرش داده است، آيا اين
تمليك صحيح است يا نه؟

ج ـ به صورت صلح، مانعى ندارد. 24/12/74

(س 1558) اگر پدرى در زمان حيات، به فرزندش زمينى ببخشد و شرط كند كه شما بعد از
فوت من هر چه سهم الارث بردى، به بقيّه ورثه هبه نماييد. آيا هبه پدر با شرط مذكور
صحيح است يا خير؟ و در صورت صحّت شرط، آيا براى فرزند لازم الوفاست يا خير؟

ج ـ هبه صحيح است و شرط لازم الوفاست، هر چند، شرط در ضمن عقد، جايز باشد.  
15/7/73

(س 1559) اگر انسان بخواهد در حال حيات، اموال زيادى ببخشد يا بفروشد، آيا در
اين صورت فرزندان مى توانند مانع او شوند يا خير؟

ج ـ شخص مى تواند در اموال خود هرگونه تصرّفى بنمايد. بخشش يا فروش اشكالى ندارد
و فرزند يا غير فرزند، نمى توانند مانع او باشند.تصرّف مالك در حال سلامتى و نبود
بيمارى، نافذ و ممضى است; ناگفته نماند بخششى كه باعث شود فرزندان بعد از مرگ پدر
دچار فقر و مشكلاتى شوند، نامطلوب است. 16/2/72

(س 1560) شخصى زمينى را به يك هيئت عزادارى بخشيده و در اين مورد سندى تنظيم
كرده كه به امضاى بيست نفر رسيده است، اعضاى هيئت هم دور آن زمين ديوار كشيده و
عملاً آن را تصرّف نموده اند. پس از گذشت ده ماه، عده اى به نام كانون قرآن آن را
تصرّف نموده و مدّعى هستند كه مالك، زمين را به آنان واگذار كرده است. شخص مذكور هم
مى گويد من اين زمين را براى امور خيريه بخشيده ام، حال آيا جايز است كه شخص مذكور،
دوباره زمين مورد بخشش را به ديگرى يا ديگران ببخشد؟ و اگر جايز است، آيا تصرّف
كنندگان بعدى موظّف به پرداخت خسارت تصرّف كننده اول هستند يا خير؟

ج ـ هر چيزى كه براى خدا و صرف در امور خيريّه داده شود، قابل برگشت نيست،
چنانكه نسبت به هر جا و محلّى كه براى كار خير باشد، رعايت حقّ السبق، لازم و قاعده
«مَنْ سَبَقْ» حاكم است.     8/2/76

(س 1561) شخصى براى مستحقّين و افراد بى بضاعت كه آبرومند هستند، پولهايى را جمع
آورى مى كند و به آنها مى رساند، افراد يا جاهايى كه به واسطه اين شخص كمك شده اند،
چون فكر مى كنند كمكها فقط از ناحيه اوست، براى او هدايايى مى فرستند. وى مى گويد
چون من در پرداخت آن مبالغ سهمى ندارم و فقط آن را رسانده ام، آيا مجاز هستم كه
هداياى آنها را مصرف كنم؟ چنانچه مجاز نيستم، آيا بايد آن موارد را به پرداخت
كنندگان اين هدايا برسانم و يا همين هدايا را هم مى توانم صرف امور خيريه بنمايم؟

ج ـ هداياى آنها را مالك مى شويد، ولى بايد در امور خيريه صرف نماييد و براى
زمانهاى بعد هم بگوييد چيزى نياورند; به هر حال لازم است انسان قداست عمل خود را
حفظ و روان خود را هميشه الهى نگه دارد.     2/9/75






/ 225