تلقيح - مجمع المسائل جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مجمع المسائل - جلد 1

یوسف صانعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تلقيح

(س 1974) انجام تلقيح مصنوعى از نظر شرعى، چه صورتى دارد؟ فرزندى كه به دنيا مى
آيد، آيا به خانواده كسى كه عمل لقاح روى او انجام شده ملحق مى گردد يا خير؟ در
صورت ملحق شدن، آيا چنين فرزندى از ماترك پدر كه يك روز قبل از عمل تلقيح، فوت كرده
و نطفه بعد از فوت او منعقد گرديده، سهم مى برد يا نه؟

ج ـ اگر تلقيح خارج از رَحِم، به وارد نمودن نطفه زوج در رَحِم زوجه باشد، كه
ظاهراً مورد سؤال نيز همين است، همه آثار فرزند حلال زاده، از قبيل ارث و محرميّت
... بر فرزند بار مى شود و فرزند، حقيقتاً فرزند خانواده است، و در ترتّب آثار،
فرقى بين زنده بودن پدر و صاحب نطفه در حين تلقيح و يا مردن او نيست، بعد از آنكه
زوج خود خواستار فرزند و تلقيح خارج از رَحِم بوده باشد.   20/12/74

(س 1975) آيا وارد نمودن اسپرم مرد اجنبى به رَحِم زن، درصورتى كه شوهرش عقيم
باشد، حرام است؟

ج ـ وارد نمودن اسپرم اجنبى به رَحِم زن، فى حدّ نفسه حرام است و براى رفع مشكل
نداشتن فرزند، مى توان اسپرم مرد اجنبى و تخمك همسر را در خارج (شرايط آزمايشگاه)
مخلوط كرد و سپس جنين حاصل را به رَحِم زن انتقال داد كه در اين صورت، همسر كه صاحب
تخمك منشأ است، مادر محسوب مى شود، و صاحب اسپرم نيز در صورتى كه از نطفه خود اعراض
نكرده باشد، پدر محسوب مى شود. آرى، در صورتى كه مرد اجنبى از نطفه خود اعراض كرده
باشد (مثلاً نطفه را در بانك اسپرم قرار داده تا هر كس خواست، از آن استفاده كند)،
پدر محسوب نمى شود; امّا در صورتى كه صاحب اسپرم شناخته شود، نسبت به امر ازدواج،
احتياط، امرى لازم است، بلكه خالى از وجه نيست. به هر حال، شوهر، پدر محسوب نمى
شود، چون صاحب اسپرم نيست; امّا همه آثار فرزند بودن آن بچه براى شوهر و اقوام، ولو
صاحب نطفه نباشد به خاطر حَرَج و مشقّتى كه در نداشتن فرزند و ترتيب آثار اجنبى بر
فرزندخوانده در شرايط فعلى وجود دارد; مترتّب است بجز آثار ارث كه در اين جهت حكم
اجنبى را دارد كه با هبه و تصرّفات منجّزه و يا وصيّت به ثلث مى توان او را در حكم
وارث قرار داد و علاوه بر حكم ذكر شده، بچه به حكم ربيبه بودنش نيز به آن شوهر
مَحرم است، به شرط حصول آميزش شوهر با همسر خودش كه در محرميّت مرد با ربيبه، فقط
صدق ربيبه و دختر زن بودن مناط است نه انعقاد نطفه اش در رَحِم زن، قبل از ازدواج
با شوهر. هر چند متعارف چنين بوده، ليكن محض تعارف و تقارن است و دليلى بر شرطيّت
اين تقارن وجود ندارد. پس اطلاق ادلّه محرميّت ربيبه محكم است; به علاوه كه الغاى
خصوصيّت بر فرض قصور ادلّه و عدم اطلاق، خالى از قوّت نيست، بنابراين، تنها صورت
تلقيح اسپرم مرد در خارج رَحِم و بعد وارد رَحِم نمودن، راه درستى است، ليكن ناگفته
نماند اگر پيمودن اين راه و راههاى ديگر داراى حَرَج و مشقّت باشد، وارد كردن نطفه
اجنبى به رَحِم زن از طريق تلقيح مصنوعى به حكم لاحَرَج، مانعى ندارد، و همان گونه
كه حَرَج نافى و رافع بعضى از حرامهاست، رافع اين گونه حرامها نيز خواهد بود. 
28/3/82

(س 1976) اگر از تخمك زنى كه صيغه موقت شده استفاده شود، ولى جنين در رَحِم زن
دايم قرار بگيرد، آيا اشكال دارد؟

ج ـ استفاده از تخمك زن كه به عقد موقت درآمده، براى قرار دادن در رَحِم زن
ديگر، مانعى ندارد.  18/7/75

(س 1977) اگر نطفه لقاح يافته را كه متعلّق به يك مرد و زن است به رَحِم زن ديگر
انتقال دهند، آيا اشكال دارد؟

ج ـ قرار دادن نطفه آميخته شده، يعنى نطفه مرد و زنش كه قبلاً مخلوط شده بعد از
حالت امتزاج، در رَحِم زن ديگر، هيچ مانعى ندارد; و به هرحال فرزند متولّد شده،
فرزند صاحب نطفه، بلكه فرزند زن صاحب تخمك نيز هست و معلوم نيست كه ارتباطى با صاحب
رَحِم، پيدا كند، هرچند رعايت احتياط، مطلوب است.  18/7/75

(س 1978) اين جانب به طور مادرزادى فاقد رَحِم هستم. پزشكان گفته اند كه بايد از
رَحِم استيجارى استفاده نمايم، بدين نحو كه اسپرمِ همسرم را با تخمك من در
آزمايشگاه ممزوج نمايند و جنين حاصل را در رَحِم زن ديگرى قرار دهند. آيا از جهت
شرعى اين كار منعى ندارد؟ و حكم زنى كه رَحِمش توان نگهدارى جنين را دارد، چيست؟ و
آيا اين زن بايد داراى همسر باشد يا نه؟ و آيا اين زن، خواهر خودم يا خواهر همسرم
مى تواند باشد يا خير؟ و آيا كودك متولّد شده، فرزند پدر و مادر محسوب مى شود؟

ج ـ قرار دادن نطفه ممزوج شده، در آزمايشگاه (از مرد و همسرش) در رَحِم زن ديگر
براى رشد ـ چنان كه در سؤال آمدهـ مانعى ندارد و جايز است، و در اين جهت، فرقى بين
زن شوهردار و بدون شوهر و محرم و غير محرم نيست; ليكن زنى كه جنين در رَحِمش قرار
مى گيرد، بايد از شوهر خود، براى عاريه دادن رَحِمش اجازه بگيرد، تا حقّ استمتاع وى
محفوظ بماند و فرزند از همان زن و شوهرى است كه تخمك و نطفه آنها ممزوج شده است.  
27/6/72

(س 1979) پزشك متخصّص تشخيص داده است كه تخمك زنى ضعيف است و بايد با تخمك زن
ديگرى تقويت شود تا بچه دار شود. آيا تلقيح تخمك زن اجنبيّه به زن ديگرى براى
تقويت، جايز است يا خير؟ و اگر بعد از تلقيح، زن بچه دار شود، بچه متولّد شده، به
كدام يك از اين دو زن تعلّق دارد؟

ج ـ  اين عمل را فى حدّ نفسه، نمى توان گفت حرام است و بچه، متعلّق به زنى
است كه صاحب رَحِم و تخمك ضعيف بوده و نمى توان او را متعلّق به صاحب تخمك تقويت
كننده دانست، چون تخمك او عرفاً در حكم داروى تقويتى است. 14/1/75




/ 225