احكام و شرايط عقد موقت
(س 1218) شخصى زوجه يائسه خود را طلاق مى دهد، ولى به وى نمى گويد و بعداً او راصيغه مى كند. پس از دو ماه به وى مى گويد كه من شما را دو ماه پيش طلاق داده و
بعداً صيغه كرده بودم، الآن وقت صيغه تمام شده است و شما حقّ ماندن در خانه را
نداريد و بايد برويد. زوجه ناراحت مى شود و مى گويد چرا آن روز به من نگفتيد. من
اگر خبر داشتم كه تو مرا طلاق داده اى، حاضر نبودم در خانه تو بمانم و به صيغه راضى
نمى شدم. لطفاً حكم مسئله را بيان فرماييد.ج ـ عقد متعه اى كه بر مطلّقه واقع شده، فضولى است و مى بايست قبل از دخول به او
گفته باشد; امّا چون نگفته است، اگر دخول انجام گرفته و با اعتقاد به صحّت بوده،
وطى به شبهه محسوب مى شود و زن مَهرالمثل طلبكار است. 7/8/73
(س 1219) در صيغه موقت قبل از تمام شدن مدت، شوهر مى تواند مدت باقى مانده را
ببخشد. آيا اين بخشش را بايد به عربى بگويد يا فارسى هم كافى است؟ آيا بايد لفظاً
بگويد يا نيّت بخشش كفايت مى كند؟ آيا نيازى به حضور زنى كه صيغه شده هست يا خير؟
ج ـ فارسى كفايت مى كند و حضور زن شرط نيست. 10/7/74
(س 1220) زوجْ در حال عصبانيت و ناراحتى، خطاب به زوجه انقطاعى خود مى گويد مدت
تو را بخشيدم و ابراى مدت مى كند. آيا اين ابراء صحيح است و زن مى تواند شوهر
نمايد؟ چنانچه زوج بلافاصله پشيمان شود، آيا اين ابراء باطل بوده و زوجيت باقى است؟
ج ـ ظاهراً هبه مدت و ابراء، حاصل شده است و اين گونه عصبانيّتها موجب سلب اراده
نمى گردد; و زوجه منقطعه بعد از هبه مدت و يا تمام شدن آن، اگر بخواهد با مرد ديگرى
ازدواج كند، در صورت مدخوله بودن و يائسه نبودن، عده دارد. بخشش و ابراى مدت و يا
تمام شدن آن در منقطعه، مانند طلاق در دائمه مى باشد و تنها فرق در مدت عده است كه
در دائمه سه طهر و در منقطعه دو طهر است. 25/8/74
(س 1221) همان طور كه در عقد دايم، در صورت عُسر و حَرَج، زن مى تواند به حاكم
مراجعه كند و حاكم، شوهر را مجبور به طلاق نمايد، آيا در عقد منقطع نيز همين حكم
جارى است؟
ج ـ در مناط و دليل حكم، كه عُسر و حَرَج است، فرقى بين دايم و منقطع نيست و
اطلاق ادلّه حَرَج بر همه ادلّه احكام كه از جمله آنها بودن بذل مدت در منقطع به يد
زوج است، حاكم مى باشد و اختيارش تا جايى است كه باعث عُسر و حَرَج نشود. بنابراين،
در مورد حَرَج نسبت به عقد منقطع، بر حاكم است كه زوج را به هبه مدت، مجبور كند;
كما اينكه بر او بوده زوج را با فرض حَرَج به طلاق مجبور نمايد و با فرض امتناع از
بخشش مدت، حاكم ولايةً على الممتنع، مدت را هبه مى كند و آثار بخشش بر آن، همانند
ترتّب آثار بر طلاق ولايى، بار مى شود. 26/12/75
(س 1222) وظايف و تكاليف پدر و مادر نسبت به فرزند متولد شده از صيغه چيست؟ و
آيا حقوق اين فرزند با فرزند متولد شده از عقد دايم متفاوت است؟ و آيا در شرايطى كه
مادرزن غير مسلمان باشد، فرقى هست؟
ج ـ فرزند متولد شده از عقد موقت، در همه احكام، مثل فرزند عقد دايم است، و در
احكام مادرزن، فرقى بين مسلمان يا كافر بودن وى نيست.
8/4/79
(س 1223) آيا تبديل ازدواج دايم به موقت، منحصر به طلاق است؟ در اين صورت، آيا
زن بايد عده نگاه دارد يا در عده نيز، شوهر سابق مى تواند وى را متعه نمايد؟
ج ـ راه منحصر به طلاق است و زوج در عده خودش مى تواند زوجه را متعه نمايد و
نيازى به گذشتن عده نيست. 18/12/73
(س 1224) آيا در ازدواج موقت هم پس از سه بار صيغه كردن، نياز به محلّل وجود
دارد؟
ج ـ در ازدواج موقت، احتياج به محلّل نيست. 31/6/75